به نام خدا
مهندسی و جنگ
همه انسانهای دنیا تلاش دارند تا از جنگ دوری کنند. اهریمن زشتخوی جنگ در بهترین حالت خود به مرگ بسیاری از جانها میانجامد که هریک برنامههایی برای ایام عمر خود داشتهاند. هریک چشم به راهانی دارند که منتظرند تا در کنار این جانها بیاسایند. جنگ دارویی تلخ است که شاید بتواند دردی را بهبود بخشد ولی بهیقین دردهایی دیگر میآفریند که درمان آنها گاهی ممکن نیست. گاهی اما گریزی از این هیولا نیست.
وقتی کشوری به خاک دیگری تجاوز میکند؛ وقتی دیوانگانی داعش وار تلاش دارند تا تفکر احمقانه خود را نه با گفتمان که با زور به دیگران دیکته کنند و یا یزیدوار انسانهایی را وادار به کاری کنند که در قاموس شرافت و آزادگی نمیگنجد، چارهای جز جنگ نیست. آنگاه باید از شرف و مال و ناموس خود حفاظت کنیم. هر ذره از خاک کشور و هر موجود زنده یا بیجانی در این جغرافیا چنان مقدس است که همه برای حفاظت از آن از جان پاک خود میگذرند. دیگر جان ارزشی ندارد در قیاس با شرافت، میهن، جان دیگران.
جنگ قواعد خود را دارد؛ روش خود را دارد و تخصصهای خود را میطلبد. حالا بهجز جنگاوران و فرماندهان استراتژیست به تخصصهای دیگری نیز نیاز است: به متخصصان لجستیک، به کاربلدهای غذا و پوشاک و البته به مهندسان.
بخشی از مهندسی جنگ متمرکز است روی سلاح و جنگافزار و بخشی دیگر به مهندسان سازه تا پل و سنگر بسازند، تاسیسات برق و مکانیک تا آب و برق و انرژی برسانند و به دهها تخصص دیگر چون متالورژی، شیمی و حتی صنایع غذایی.
به نظر ما بخشی از تاریخ جنگ ایران و عراق که به مهندسی در جنگ میپردازد مغفول مانده است و کمتر در خصوص این متخصصان گمنام شنیدهایم و گفتهاند. شاید چون همیشه جلوی چشم نبودهاند، شاید چون نباید شناخته میشدند و شاید چون دستی نبوده است تا چراغی روی این صفحات تاریک روشن کند.
در ویژهنامه این شماره تنها توانستهایم به مهندسانی بپردازیم که به نام مهندس به جنگ رفتهاند و جنگیدهاند. آنهایی که بیشتر شناخته شدهاند و البته که هدف ما این نبوده است ولی با این صفحات تنها خواستهایم ادای دینی کنیم به آنهایی که میتوانستند زنده باشند و از زندگی لذت ببرند؛ ولی تصمیم گرفتند تا برای همیشه تاریخ، خط آنها در تاریخ بماند. جانهایی که نمردهاند بلکه زندهاند و نزد پروردگار خود روزی میگیرند.
بدهی ما بماند تا در شمارهای دیگر به مهندسان جنگ بپردازیم.
تا بعد!