«مهندس» و «مهندس نما»
حامد خانجانی
عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان
با گذراندن ۱۴۰ واحد درسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه فارغالتحصیل میشویم، در یکی از رشتههای هفتگانه مهندسی ساختمان. حجم انبوهی از درسهای عمومی، پایه و تخصصی را میگذرانیم، دانشنامه هم دریافت میکنیم، اما «مهندس» نمیشویم! «نظام آموزش عالی» ما را «مهندس نما» بار میآورد، مهندسی که آموختههایش از جزوه کسب شده، با پر کردن برگه آزمون داده و در آخر تاییدیه تحصیلیاش یک تکه کاغذ است!
نظام آموزش عالی ما را «مهندس» تحویل جامعه نمیدهد، چرا که در دوران تحصیل «کارگاه» به خود نمیبینیم و فعالیت در یک «دفتر فنی» را تجربه نمیکنیم. البته بیشتر ما.
بعد از سه سال فراغت از تحصیل میتوانیم عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان شویم و در آزمون اخذ پروانه اشتغال به کار شرکت کنیم.
سه سال بعد از فراغت از تحصیل، که معادل سه سال کارورزی و کسب تجربه به حساب میآوریم، به استناد یک برگه «خوداظهاری» سابقه کار که طبق ضوابط به امضا و تایید دو عضو از اعضای با سابقه سازمان میرسانیم. به تایید و امضای دو عضو از دوستانمان یا دوستان دوستانمان، حتی اگر در این سه سال کمتر کار مهندسی کرده باشیم!
برای شرکت در آزمون خدمات مهندسی نظارت که طبق روال بهصورت «کتاب باز» برگزار میشود، باید به مواد و مفاد معتنابهی از مراجع و مقررات آشنایی داشت. مباحث مقررات ملی ساختمان، قانون نظام مهندسی، قانون کار… برای قبولی لازم است به ۵۰ درصد از ۶۰ سوال (با احتساب نمره منفی) پاسخ درست داد. شرکت میکنیم و قبول میشویم، به مدد کتابهای «کلید واژه آزمون». البته نه همه، که بیشتر ما!
با کسب پروانه اشتغال به کار مهندسی از وزارت راه و شهرسازی به حرفه خدمات مهندسی نظارت وارد میشویم. لازم است بر عملیات اجرایی ساختمان در انطباق با پروانه ساختمانی، نقشههای اجرایی مصوب و مقررات ملی ساختمان نظارت کرده، صحت عملیات یا تخلف از موارد ذکرشده را به مرجع صدور پروانه و سازمان نظام مهندسی ساختمان «گزارش» کنیم.
طبق قانون موضوعه، نظارت ساختمان شغل «تمام وقت» به حساب نمیآید و البته حقالزحمه سالانهاش هم کفاف دو، سه ماه در سال را بیشتر نمیدهد. از اینرو سعی میکنیم شغل تماموقت دیگری تدارک دیده، نظارت را در اوقات اضافی به انجام رسانیم. نظارت میکنیم و گزارش میدهیم و چون هیچ ساختمانی نیست که کوچکترین خلافی نداشته باشد، ما هم کار خود را راحت کرده، بار از دوش خویش برمیداریم، گزارش خلاف ثبت میکنیم. نظارت خود را در گزارشدهی به مرجع صدور پروانه خلاصه کردهایم. البته نه همه، که بیشتر ما!
ما مهندس ناظر شدهایم اما نه چیزی بیشتر از یک «مهندسنما»، چرا که نه «نظام آموزش عالی» و نه «نظام مهندسی» ما را «مهندس» بار نمیآورد. در یک بوروکراسی معیوب از ابتدای تحصیل تا پایان دوره خدمت بر اساس یکسری مکتوبات و تاییدیههای بیمحتوا، کاغذبازی میکنیم، نه کار مهندسی!
حال تصور بفرمایید که توسط یکی از آشنایان، با اطلاع ایشان از تحصیل شما در رشته مهندسی ساختمان و اطلاع از اشتغال شما به حرفه مهندسی نظارت، در یک پیشنهاد کاری ویژه به خدمت فراخوانده میشوید. کاری که به صرف تحصیل و تجربهتان به شما پیشنهاد میشود. نه مدرک تحصیلیتان قبل از عقد قرارداد رویت میشود، نه پروانه اشتغال به کارتان. در حین و پایان کار نیز نیاز نیست نه به مرجع صدور پروانه و نه هیچ ارگان و نهاد دیگری گزارش بدهید.
برای کارفرما فقط «نقش» شما بهعنوان مهندس ناظر اهمیت دارد. در این شرایط چگونه به ارائه خدمت میپردازید؟ به نظر میرسد بین یک «مهندس» و یک «مهندس نما» تفاوتهای زیادی حاکم است. تفاوت در تلقی «مهندسی»، تفاوت در نحوه ارائه خدمات و تفاوت در محصول نهایی.
نظام آموزشی و نظام اداری ساختوساز، ما مهندسان ناظر را از «کار» انداخته است. از کارآیی. البته نه همه ما را!
انتهای خبر