راه سوم

روح اله واصف/ مدیر مسئول و سردبیر پایگاه خبری تاسیسات نیوز: به نام خدا، همکاران گرامی سلام و خدا قوت؛ در سرمقاله شماره قبل در خصوص تجمیع خدمات مهندسی دو نظریه را مطرح و هریک را بررسی کردیم. در این شماره نظریه سومی را شرح می‌دهیم که مطرح است و باید به آن نیز توجه کرد.
گفتیم دو نظریه در خصوص تجمیع خدمات وجود دارد که یکی قائل به جداسازی خدمات و اعطای هرکدام به مهندسی جدا است و دیگری تجمیع آن‌هاو سپردن به یک نفر است. هردو نظریه در استان‌هایی اجرایی شده است و می توان ضعف و قوت هریک را سنجید. در کنار این دو نظریه راه سومی وجود دارد که قائل به تجمیع هوشمندانه و تفکیک هدفمند است. نظریه‌پردازان این روش، جزیره‌ای عمل کردن دست اندرکاران ساختمان را اشکال بزرگی می‌دانند که به‌ویژه در ساختمان‌های کوچک باعث مشکلات بزرگی می‌شود.
در قانون کنترل نظام‌مهندسی و شیوه‌نامه های آن، نقشی پیشبینی شده است به نام ناظر هماهنگ‌کننده که به یکی از دو مهندس معمار یا عمران اعطا می‌شود. این ناظر موظف است هماهنگی میان همه ناظران را انجام دهد و درقبال این مسئولیت حق‌الزحمه ای نیز دریافت می‌دارد. اگر این شخص همه وظایف خود را درست انجام دهد بازهم بخشی از فعالیت‌ها از تیررس نگاه او خارج است. مهندس ناظر گاز با هیچ‌کدام از اعضای تیم نظارت تعامل قانونی ندارد. آتش‌نشانی تکلیف مشخصی ندارد و تنها از طریق مهندس تاسیسات، قرارداد شرکت مجری مطالبه می‌شود. اگر قرار باشد مهندس دیگری نیز وارد ساختمان شود، نقش او نیز در ارتباط با دیگران تعریف نشده است. این ناهماهنگی‌ها باعث بروز اشکالات زیادی در روند اجرا و موضوع بسیاری از جلسات حل اختلاف در سازمان نظام‌مهندسی شده است. به‌عنوان مثال اگر طراح دودکش، محل دستگاه‌ها و یا سیستم‌های تأمین هوای تازه را درست طراحی نکند، مهندس ناظر گاز باید واکنش نشان دهد. این در حالی است که مهندس ناظر گاز وقتی وارد ساختمان می‌شود که بخش اصلی سازه آن یا به‌اصطلاح سفت‌کاری آن تمام شده است و امکان حل بسیاری از مشکلات به وجود آمده ممکن نیست؛ اما مهندس ناظر تاسیسات از ابتدای پروژه در ساختمان بوده است و می‌توانسته متوجه این مشکلات شود ولی در محدوده اختیارات او نیست.
از سویی دیگر ورود مهندس ناظر تاسیسات، ناظر آتش‌نشانی، ناظر گاز در کنار ناظر معماری، ناظر سازه، ناظر برق و… بدون هماهنگی با یکدیگر می‌تواند آثار نامطلوبی روی فرآیند اجرا بگذارد. البته این نظریه قائل به جداکردن این افراد یا تجمیع آنان نیست. بلکه اعتقاد دارد با سختگیری و دقت بیشتر روی فرآیند طراحی و الزام طراح به دیدن بسترهای مناسب برای دودکش‌ها، محل دستگاه‌ها، سیستم‌های مناسب تهویه و موارد دیگری ازاین‌دست می توان نقش ناظران را در نظارت بر روند درست اجرا قوی‌تر کرد و آن‌هارا از طراحی‌های خلق‌الساعه در خود کارگاه نجات داد و مواردی مانند سایز لوله گاز را همچنان از طراحی جدا کرد و به خود تیم اجرا و نظارت گاز سپرد.
به نظر می‌رسد نظریه سوم میانه روتر از دو دیدگاه قبلی است و در حال حاضر می توان به کمک آن از سخت‌تر شدن شرایط جلوگیری کرد.
تا بعد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;