حدیث ترسالی و خشکسالی سیستان

دکتر محمدتقی رخشانی

 

 

به گزارش تاسیسات نیوز، رودخانه هیرمند و دریاچه هامون نقشی اساسی و بی‌بدیل در حیات مردم سیستان دارد. اقتصاد مردم در سیستان عمدتا بر سه محور کشاورزی، دامداری و صیادی استوار است که هر سه متکی به آب است.





دریاچه هامون در طول تاریخ دوره‌های ترسالی و خشک‌سالی داشته است که درواقع مردم سیستان در روزگار ترسالی گرفتار سیل بوده‌‌اند و در روزگار خشک‌سالی هم گرفتار تنگناهای کار و معیشت شده‌اند.





در روزگاری که هامون پرآب بوده، با همراهی بادهای ١٢٠روزه همچون یک کولر طبیعی هوای دشت سیستان را خنک و حشراتی همچون پشه را از منطقه دور مي‌کرده است. اکنون بیش از ١٨ سال است که خشک‌سالیِ هامون تداوم دارد، با خشک‌شدن دریاچه، بستر آن به منبعی برای برآمدن ریزگردها تبدیل شده که با تردد خودروهای قاچاق انسان و سوخت کاملا آماده می‌شود تا وزش کمترین نسیمی ریزگردهای کف دریاچه را به آسمان ببرد و بر سر مردم بباراند.





وزش بادهای ١٢٠روزه با سرعت متوسط ٨٠ کیلومتر در ساعت، ریزگردها و ماسه‌ها را جابه‌جا کرده و ٤٠٠ هزار نفر مردم منطقه سیستان را با بیماری‌های چشمی و تنفسی رودررو می‌کند. اکنون سیستان رتبه اول بیماری‌های تنفسی را در کشور دارد حال آنکه بیمارستان تخصصی برای این بیماری در منطقه وجود ندارد و همه آنچه به یاری مردم می‌آید، توزیع چهار یا پنج هزار ماسک معمولی هلال‌احمر برای ٤٠٠ هزار نفر جمعیت است. در شرایطی که از ٨١٠ روستای منطقه سیستان و پنج شهرستان آن بخش عمده‌ای درگیر توفان‌های شن و ماسه و ریزگرد و راه‌ها مسدود می‌شود و خانه‌ها تا سقف به زیر ماسه می‌روند و گاه مردم برای چند روز در خانه‌ها محبوس می‌شوند و حتی در درون خانه هم در امان نیستند و به دلیل گرمای بالای ٥٠ درجه ناچار به استفاده از کولر هستند و مکش کولر هم گردوخاک را به داخل خانه‌ها می‌برد، آذوقه کمکی برای ٤٠٠ هزار نفر جمعیت منطقه ٣٠٠ یا ٤٠٠ بسته غذایی هلال‌احمر است.





وضعيتي را که باد با سرعت صد کیلومتر می‌وزد و ریزگردهای کف هامونِ خشک و ماسه‌های بادی دشت سیستان را به حرکت می‌آورد و گردبادهای وحشتناک هوا را تاریک می‌کند و غلظت آلودگی به ٣٧ برابر وضعیت طبیعی می‌رسد و دید به چند متر کاهش می‌یابد، هیچ کلمه‌ای نمی‌تواند وصف کند، باید در وسط این وضعیت وحشتناک باشید که آن را بفهمید و احساس کنید.

 

 

 

 

در هر صورت، حدیث آب در سیستان، حدیثی مفصل و شنیدنی است؛ آبی که منشأ آن کشور همسایه یعنی افغانستان است و حقابه آن با هزار ترفند گاه تأمین می‌شود و گاه نمی‌شود و همان مقدار محدود آب که به صورت اشتمال (سیلاب) وارد می‌شود، در منطقه سیستان چند صاحب و مالک دارد که هرکدام با انگیزه و گرایش خود به آن نگاه و از آن بهره‌برداری می‌کند.





جهاد کشاورزی این آب را برای کشاورزی، محیط زیست برای احیای تالاب هامون، شرکت آب منطقه‌ای برای آب بهداشتی و شرب می‌خواهد و برخی فرمانداران هم برای اشتغال‌های موقت سالانه مانند جالیزکاری می‌خواهند. مدیریت پراکنده و در حد شهرستان آن هم روی آب محدود و تالاب بین‌المللی، داستان شگفتی است.





اولا باید مدیریت آب واحد باشد تا هرکس ساز خود را نزند و ثانیا اگر هامون تالاب بین‌المللی است، باید مدیریت آن هم بین‌المللی یا حداقل از نظر ساختار سازمانی در حد استانی و واحد اداره‌کننده آن یک اداره کل باشد. اکنون شیلات در سیستان یک اداره کل دارد اما آب که اصل داستان است، در میان مدیریت‌های مختلف پاس‌کاری می‌شود و هرکس برای خود تصمیم می‌گیرد. بدون تردید، راهکار نهایی و درازمدت، انتقال آب از دریای عمان و چابهار تا دشت سیستان و حتی نهبندان است، در طول این مسیر خاش، زاهدان، سیستان و نهبندان بهره‌مند می‌شوند و می‌توان به اتکای آن برنامه‌ریزی‌های بلندمدت ده‌ها و صدهاساله کرد.

 

 

 

 

خشک‌سالی یعنی کشاورزی، دامداری و صیادی تعطیل و محصول این تعطیلی‌ها بی‌کاری بالای ٥٠ درصد منطقه سیستان است. اما داشته‌های سیستان کم نیست. سیستان خاستگاه اساطیر و پاره‌های هویت ملی ایرانی است. در دشت سیستان به اندازه یک کشور آثار باستانی و تاریخی وجود دارد که مهم‌ترین آنها «شهر سوخته» است که ثبت جهانی شده و بخشی از میراث تاریخی بشریت شناخته می‌شود. کوه خواجه، آتشگاه کرکویه، دهانه غلامان، قلعه مچی، قلعه رستم و زاهدان کهنه، دیگر آثار تاریخی سیستان است. هم‌مرزی با کشور افغانستان فرصت مهمی است که در صورت تصویب منطقه آزاد سیستان، بازار افغانستان مقابل سیستان قرار مي‌گيرد که با احداث کارخانه‌های متعدد درآن می‌توان مهم‌ترین منطقه آزاد صنعتی صادراتی را داشت.

 

 

 

 

توفان ماه‌های گذشته و جاری‌شدن گردوغبار و آلودگی بیش از اندازه هوا بازتاب‌های گوناگونی در فضای ملی و جهانی داشت. این بازتاب‌ها مسئولان را به واکنش واداشت. خانم ابتکار، معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، اعلام کرد طرح جامع مقابله با گردوغبار استان سیستان‌وبلوچستان در حال تهیه است و به‌زودی نهایی می‌شود.

 

 

 

 

خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، گفت: برنامه جامعی برای مقابله با گردوغبار سیستان‌وبلوچستان وجود ندارد.

 

 

 

 

ضیاءالدین شعاعی، مدیر ملی مقابله با پدیده گردوغبار، گفت: سیستان‌وبلوچستان از فعال‌ترین کانون‌های گردوغبار در ٢٠ سال گذشته بوده است. وی افزود: برنامه عمل گردوغبار سیستان‌و‌بلوچستان تا نیمه شهریور نهایی می‌شود. علی هاشمی، استاندار سیستان‌وبلوچستان، نیز تأکید کرد وضعیت گردوغبار در سیستان به ٣٠ برابر حد استاندارد رسیده است. وی تأکید کرد: ٤٥ درصد از شهرنشینان سیستان حاشیه‌نشین و صد هزار نفر فاقد آب لوله‌کشی هستند. هاشمی اذعان کرد هزاران نفر دچار بیماری تنفسی هستند و برای درمان باید در بیمارستان‌های تهران بالاوپایین بروند و مدت‌ها در صف نوبت این بیمارستان‌ها بمانند. هاشمی اظهار خوشحالی کرد بالاخره منشأ گردوغبارها پس از سه سال شناسایی شده است.

 

 

 

 

آنچه از اظهارات مسئولان برمی‌آید، یک نکته اساسی است، مسئولان برای گردوغبار سیستان هیچ برنامه‌ای نداشته‌‌اند و باید خدا را شاکر باشیم تازه منشأ آن را شناسایی کرده‌‌اند و به فکر طرح جامع و برنامه عمل افتاده‌اند. جالب این است درحالی‌که احمد علی‌کیخا با خواهش از سازمان حفاظت محیط زیست می‌خواهد کمبودها و مشکلات را فریاد بزند تا همگان بشنوند، عده‌ای به رسانه‌ها و کارشناسان ایراد می‌گیرند چرا شلوغ می‌کنید و جنجال رسانه‌ای راه می‌اندازید. در هر صورت، گویا مردم سیستان ته چاه ‌افتاده‌‌اند و مسئولان می‌گویند صبر ‌کنید تا برویم طناب بیاوریم. ته چاه افتاده مگر چاره‌ای جز صبر هم دارد. صبر می‌کنند طرح جامع و برنامه عمل خود را تصویب کنید.







انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;