قضاوت در سه اپیزود
روح الله واصف
یادداشتی که مطالعه میکنید سرمقاله هفته نامه تاسیسات نیوز شماره ۹1 میباشد.
سلام. مدتی قبل سه اتفاق جالب و پشت سرهم برای من اتفاق افتاد که قابلتأمل بود.
در اولین پرده این نمایش پسر کلاس اولی من – کسرا- از مدرسه به خانه آمد و با ناراحتی گفت که معلمش او را سرزنش کرده است. چون یکی از بچهها او را زده و او شکایت پیش معلم برده است؛ اما آن همکلاسی بهدروغ گفته است که از کسرا کتکخورده است. پسر من با بغض گفت: اون دروغ گفت؛ اما قضاوت معلمش این بود!
در پرده دوم داستان ما، اتومبیل من با اتومبیلی دیگر تصادف کرد و به نظر هردوی ما من مقصر بودم. نظر افسر راهنمایی و رانندگی نیز همین بود و حتی مرا جریمه کرد؛ اما در مراجعه به اداره بیمه کارشناس بیمه عنوان کرد که من مقصر نیستم و با دلایل خود ما را قانع کرد ولی درنهایت به خود من سپرد که نظر خود را بگویم و من چون دیدم که اتومبیل دیگر خسارت زیادی دیده است بیخیال شدم و قبول کردم که مقصرم. هنوز هم نمیدانم که این ترحم درست بوده است یا خیر. من قاضی خودم بودم!
در سومین پرده دوستی مرا عضو گروهی در تلگرام کرد. مدیر گروه که اتفاقاً از دوستان خوب من بود بلافاصله قوانین سرسختانه گروه را برای من فرستاد. من احساس کردم که وی از حضور من ناراحت است و خواسته است گربه را دم حجله بکشد؛ اما بعداً دوست دیگری برایم توضیح داد که این رسم همیشگی این گروه است. من زود قضاوت کرده بودم!
قضاوت دیگران کار سختی است. به قول سروش صحت در شام ایرانی: بیایید ببخشیم؛ اما قضاوت نکنیم!
اما من تصور میکنم گاهی لازم است قضاوت کنیم. ایکاش با چشمانی باز و با منطق صحیح قضاوت کنیم.
انتهای خبر