نان و نفت

روح اله واصف

به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه میکنید، سرمقاله هفته نامه شماره 213 تاسیسات نیوز می باشد.


همکاران عزیز سلام و خداقوت


با پسر 9 ساله‌ام کارتون تماشا می‌کردیم. ناگهان بدون مقدمه از من می‌پرسد ما کی قوی می‌شویم؟ می‌پرسم یعنی چی؟ می‌گوید کشور ما حتی کارتون و شیشه پلاستیکی وارد می‌کند.


منظورش از کارتون همان بسته‌های مقوایی است. بدون نیاز به پاسخ من لبخندی می‌زند و به تلویزیون خیره می‌شود و من هیچ‌چیز ندارم که بگویم. حتی نمی‌گویم نمی‌دانم چون جرات آن را هم ندارم. بارها در کلاس‌ها سؤالاتی پرسیده شده است که پاسخش را نمی‌دانستم پس شجاعانه می‌گفتم نمی‌دانم و سعی می‌کنم پاسخ را تا جلسه بعد بدهم؛ اما پاسخ سؤال پسر نه ساله‌ام را چه کنم؟


لبخند روی چهره او و همسالان دیگرش، تمسخری است که به نسل ما دارد. نسلی که خود در انقلاب و جنگ به دنیا آمد و در دوران سازندگی به مدرسه رفت. دانشجویی‌اش با بحران جامعه مدنی در هم آمیخت و وقتی مغرور از داشته‌های خود به سر کار رفت با عدالت ورزی روبرو شد. اکنون هم نمی‌داند با قفل‌های متعدد بی کلید چه کند.


همه این دردها را خود داشته است و باید به فرزند خود پاسخ دهد چرا ما این‌قدر خام فروشیم بعد از 50 سال نفت خواری. چرا خام فروشیم این‌همه سنگ را و چرا واردکننده سنگ هستیم از ایتالیا.


چرا بزرگترین کارخانه‌های تاسیساتی ما حتی زحمت برداشتن کاتالوگ چینی را از داخل جعبه محصول به اصطلاح تولید داخلی برنمی‌دارند؟ یعنی تا این حد تشت رسوایی ما در افتادن از بام صدا دارد؟


راستی پسرم بعد از خبر علاقه مردم ترکیه به نخریدن گوشی آیفون آمریکایی حرف دیگری هم زد که من شرمنده شدم. از من پرسید پس ما با این‌همه کارخانه چرا از ترکیه پارچه می‌خریم.


تا بعد!






انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;