فرهنگ و صنعت حلقه‌های گسست‌ناپذیر

به گزارش تاسیسات نیوز از روزنامه گسترش صمت ؛وزارت صنعت معدن و تجارت با آگاهی از اهمیت این موضوع، اقدام به تشکیل شورای مشورتی به نام «شورای فرهنگ صنعت معدن تجارت» نموده تا نقش فرهنگ بر فناوری و صنعت را ارزیابی و به چالش کشد این نهاد تلاش دارد تا با بهره‌مندی از استادان دانشگاه، معاونان و خبرگان صنعتی و فرهنگی، نقش فراموش شده را بار دیگر به عرصه فرهنگی صنعتی جامعه بازگرداند. به همین منظور ما نیز با دبیر شورای یاد شده به گفت‌وگو نشستیم تا از ایفای نقش خود به عنوان یک رسانه فرهنگی صنعتی غافل نباشیم.

آقای گودرزی با یک مقدمه کوتاه به موضوع مورد نظر اشاره کنید تا با فضای کاری شما آشنا شویم.

با پیروزی دولت تدبیر و امید، یک رویکرد جدیدی در مناسبات کشوری به وجود آمد، که اصطلاحا به آن «نظام حکمرانی خوب» می‌گویند، اندیشه «نظام حکمرانی خوب» بر شیوه عقلانی در تصمیم‌گیری‌ها بدون برخورداری از هیجان، رعایت انصاف و فرهنگ راستگویی، حکمت و تدبیر استوار است که زمینه‌ساز امید در جامعه می‌شود. این فرهنگ تقریبا در کشورهای پیشرفته مقبول و در حال جهانی شدن است و امروزه جهانی شدن سیاست، اخلاق، فرهنگ و راستگویی مورد قبول همگان است و بیشترین تاثیری که دولت تدبیر و امید داشته از همین منظر یعنی نظام حکمرانی خوب بوده است. چراکه توانسته رویکردهایی مثل پاسخگویی، امانتداری و شفافیت را در کشور جاری کند که این فرهنگ سبب امید می‌شود. اگر در حوزه‌ای از بخش‌های دولت امکاناتی وجود ندارد، مسئولان خیلی شفاف و روشن می‌توانند گزارش بدهند، در واقع تمام کشورهایی که امروز توانستند به عرصه توسعه گام بگذارند مدیون داشتن نظام حکمرانی خوب هستند. مسئله شفافیت و اخلاق کسب‌وکار، مسئولیت اجتماعی بنگاه‌های اقتصادی و مسئولیت حاکمان و رهبران نسبت به مردم ازجمله راه‌هایی است که از لوازم توسعه می‌باشد. وقتی رفتار و نگرش عوض می‌شود فرهنگ را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مجموعه آداب، رسوم، سنت‌ها، نگرش‌های مذهبی، رفتارها، شیوه سخن و قواعد و رفتارهایی که مردم با آن زندگی می‌کنند بدون توجه به حوزه‌های فرهنگی می‌تواند توسعه نامتوازنی با صنعت داشته باشد.

کدام کشور به عنوان نمونه توسعه متوازن فرهنگی صنعتی را داشته است؟

ژاپن نمونه خوبی است، اگر این کشور وارد عالم تکنیک و فن می‌شود و فناوری در ذات فرهنگ آنها شده و استخراج پیدا کرده، به خاطر این است که در این کشور فناوری و توسعه صنعتی جدای از توسعه فرهنگی نیست به‌عنوان نمونه، اگر تویوتا روزی محصولش دارای اشکال است او با این تفکر فرهنگی که مشتری در واقع پادشاهی است که همیشه در بنگاه تصمیم‌گیرنده است، دستور می‌دهد که نزدیک به یک میلیون خودرو از سرتاسر جهان جمع‌آوری شود تا به نیاز مشتری پاسخ دهد. این کشور یا بنگاه اقتصادیش از نظر فرهنگ جدی است. امروز در صنایع فرهنگی خلاق، حدود ۸۵درصد سینمای جهان تحت تاثیر سینمای هالیوود قرار دارد. چرا افریقا و کشورهای دیگر این محصول فرهنگی را با علاقه وارد می‌کنند و کم‌کم این نوع صنایع فرهنگی موجب می‌شود تا ریشه‌های فرهنگی و تاریخی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

گزارش یونسکو می‌گوید در دو دهه گذشته تولید محصولات فرهنگی یا صنایع فرهنگی خلاق چندبرابر شده است. در حوزه‌های طراحی، انیمیشن، سمعی و بصری، صنایع دیجیتال درواقع این صنایع فرهنگی یک ظرفیت بسیار بزرگی برای تولید و تجارت ایجاد کردند که این رقم روز به روز در حال افزایش است.

فکر می‌کنم باتوجه به ساختار فرهنگی تمدن ایرانی- اسلامی که از سابقه چندهزار ساله برخورد است، طبیعی است که بایستی موضوع مولفه‌های فرهنگی را در همجواری با صنعت دنبال کند، درواقع امروز می‌بینیم اگر نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی و تربیت متخصصان کشور ما، کمترین پیوند با حوزه‌های صنعتی دارد برای این است که حوزه فرهنگ با صنعت عجین نشده است. یعنی آن شخصی که در دانشگاه دارد تربیت می‌شود در یک فضای نظریه‌پردازی تربیت می‌شود اما صنعت یک عملکرد دیگری دارد و فرهنگ مسیر خودش را می‌رود، در حالی‌که هنرستان‌های فنی حرفه‌ای و دانشگاه صنعتی دنیا، نیروی انسانی فنی و حرفه‌ای مورد نیاز جامعه را تربیت می‌کند. در واقع در فرهنگ صنعتی منابع انسانی و مادی و منابع فیزیکی انسانی را به نحوی به کار گرفته که بالاترین ارزش افزوده را ایجاد می‌کند، در واقع تحولات صنعتی و اقتصادی ژاپن یا کره که وارد دوره پسامدرن و تجدد شده‌اند، وارد عصر فن و تکنیک شدند به موازات آن دانشگاه هم وارد تربیت نیروی انسانی شده، که به‌طور دقیق به درد تحولات صنعتی و توسعه همین زمان می‌خورد اینها تغییرات و نگرش‌های فرهنگی است که در نظام آموزشی و پرورشی باید صورت بگیرد شما حتی ریشه این تحولات را باید بعد از رنسانس دنبال کنید. مثل نظریه آدام اسمیت و موضوع تقسیم کار که تحولات بزرگی در بخش اقتصاد و صنعتی ایجاد کرد. فرهنگ تاسیس شرکت‌ها، تراست‌ها، کارتل‌ها، بنگاه‌ها، نیاز به قوانین و مقرراتی داشت که یکی از نتایج تقسیم کار جهانی است. فرهنگ هم همین است امروز در صنایع فرهنگی با موضوع فرهنگ جهانی شدن و جهانی شدن فرهنگ مواجه‌ایم. به این لحاظ فکر می‌کنم پیوند بین صنعت و فرهنگ و صاحب‌نظرانی که در حوزه صنعت و فرهنگ کار می‌کنند می‌تواند یکی از رسالت‌های مهم ما باشد. در همین راستا از زمان آمدن مهندس نعمت‌زاده تفاهمنامه‌ای بین وزیر ارشاد اسلامی و وزارت صنعت، معدن و تجارت مبادله شد و نمایندگانی از این دو وزارتخانه معرفی شدند که بنده به‌عنوان نماینده شخص آقای وزیر به وزارت ارشاد اسلامی و آقای مهندس کاظمی هم از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شدند که نخستین جلسه درباره ساختار غبارگرفته شورای فرهنگ صنعت و معدن بود.

این ساختار غبار گرفته به چه تاریخی برمی‌گردد؟

نخستین دوره مسئولیت شورا، در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی آغاز به کار کرد اما در دولت نهم و دهم تعطیل شد. در واقع این شورا هم از زمان خود آقای دکتر توفیق زمانی‌که در آموزش بودند هم یک امر ریشه‌داری بود و در زمان آقای مهندس نعمت‌زاده در دوره آقای هاشمی‌رفسنجانی و بعد در زمان آقای خاتمی نیز برقرار بود به هر حال هر فرد دانشگاهی از توسعه و مراودات فرهنگی استقبال می‌کند واقعا باید افرادی از جنس فرهنگ باشند ما در نخستین جلسه یک ماموریت‌هایی را برای شورای فرهنگ، صنعت، معدن و تجارت تعریف و برایش یک ساختار پیشنهاد کردیم که متشکل از یک رییس شورا که به انتخاب وزیر صنعت، معدن و تجارت است و یک دبیری شورا که از مشاوران وزیر است و همچنین دو نفر از معاونان صنعت، معدن و تجارت و دو نفر از معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، می‌باشد.

برای آشتی بین صنعت و فرهنگ چه راه‌حلی دارید؟

یکی از وظایف ما، روابط صنعت و دانشگاه است که در احکام برنامه پنجم درج شده است. یکی از اقدامات خیلی خوب که در مهندسی مجدد ساختار وزارتخانه ایجاد شد، تغییر و تاسیس معاونت آموزش و پژوهش و فناوری بود که این معاونت موضوعات آموزش و پژوهشی را که در ستاد وزارتخانه فراموش شده بود به عهده گرفت. اکنون آقای دکتر توفیق یکی از مدیران سرشناس این ارتباط صنعت و دانشگاه در اداره کل همین معاونت است.

خوشبختانه از موقعی که ایشان آمدند چند تفاهمنامه خیلی خوب با وزارت علوم و تحقیقات و فناوری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت کار و امور اجتماعی، و تفاهمنامه سه‌جانبه وزارت ارشاد، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و صنعت، معدن و تجارت و معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری به امضا رسید. در تفاهمنامه وزارت علوم یکی از بندهای مهم، تمرکز روی پیوند صنعت و دانشگاه و بهره‌ور کردن و خلق ارزش افزوده از این رابطه است یعنی صنعت باید یک لابراتوار خیلی خوبی برای پژوهشگران باشد حتی پیش‌بینی شده اعضای هیات علمی فرصت‌های علمی خود را در صنعت سپری کنند. حتی نظر بر این است که بخشی از ارتقای اعضای هیات علمی در گرو حضور در صنعت کشور باشد. و برای ما این بسیار ضروری‌تر از نان شب است. واقعا اگر یک استاد فارغ‌التحصیل دوره PHD و فوق‌لیسانس در حوزه صنعت تجربه نداشته باشد و محیط صنعتی کشور را درک نکند و فقط فارغ‌التحصیل شود چه ابتکار و خلاقیتی در توسعه صنایع ملی خواهد داشت. به هر حال ما برای رفع این مشکلات، الگوها و روش‌هایی را پیش‌بینی کردیم.

در رابطه با حوزه فرهنگ و ارتباطش با صنعت به اصول متقن و مشخصی دست پیدا کردید، آیا مقررات و قوانینی برای اصلاح این امور وضع کردید؟

متاسفانه در حوزه فرهنگ و صنعت کاری انجام نشده و شورا در حال شکل‌گیری است. ابتدا باید خلأ نظری را توسط این شورا پر کرد و سپس برای توسعه فرهنگ و صنعت به یک الگو و چارچوب دست یافت.

شما تا به حال سخن از فرهنگ و صنعت گفتید درباره صنایع فرهنگی چه کردید؟

در باره این موضوع، با کسب‌وکار مبتنی بر صنایع فرهنگی سر و کار داریم که باید تلاش برای رشد و توسعه آن داشته باشیم به‌شکل دقیق در اینجا وارد حوزه اجرا می‌شویم مثل حوزه انیمیشن، سینما، سمعی، بصری، دیجیتال، طراحی، گرافیک و بسیاری از این حوزه‌هایی که امروزه در جهان، ثروت بزرگی را به‌خود اختصاص می‌دهند. و امروزه دولت به‌عنوان ابزار قدرتی از آن استفاده می‌کند و به همین دلیل باید آهسته آهسته به فکر تاسیس شهرک‌هایی مبتنی بر علم و فناوری و صنایع پیشرفته فرهنگی بود و حتی در مناطق آزاد تجاری و صنعتی برای صنایع فرهنگی خلاق، محیط و فضای مناسب را فراهم کنیم.

نمونه عینی از رابطه صنعت و فرهنگ را توضیح بدهید؟

شما تولید یک برند را در نظر بگیرید، برندها چگونه در فرهنگ‌ها رخنه می‌کنند؟ می‌بینید که پشت جلد دفترچه‌ها در سطح مهد و دبستان نماد و شخصیت‌های سینمایی نقش بسته است، این حاصل یک تبلیغات حرفه‌ای و حاصل یک برندسازی است که از آن سر دنیا آمده است، اما برای ما الگو و برند می‌شود و این چنین پیام فرهنگی یک کشور به ما منتقل می‌شود، در واقع فرهنگ‌ها از طریق این صنعت به ما منتقل می‌شود. در صنعت سینما، اگر هنرمندی جایزه اسکار بگیرد،‌ سال‌های سال هنرمندان داخلی به دنبال آن الگو هستند، کم‌کم استاندارد تغییر می‌کند تا به سمت و سوی اندیشه‌ها و نظرات و معیارهای او برود و به‌تدریج سلیقه و مذاق و آن تجربه جهانی به‌صورت الگو برای ما جلوه‌گر می‌شود. در حقیقت صنایع فرهنگی بهترین سفیر برای انتقال نگرش‌های مردم یک سرزمین است، برندهای تاثیرگذار حتما نباید برند و کالای صنعتی مثل تویوتا، بنز و یا… باشد. برند فرهنگی هم می‌تواند تاثیرگذار باشد و برای خودش جا باز کند. طبیعی است اگر ما بتوانیم صنایع نساجی، صنایع ورشو، صنایع گلیم، فرش را به جهان معرفی کنیم، همه می‌توانند برند باشند فرش مهم‌تر از اینکه یک کالا باشد برای ما یک محصول فرهنگی است ما چقدر توانستیم این رویکرد فرهنگی را با فرش به جهان منتقل کنیم، برای اینکه هیچ پیوندی بین فرهنگ و صادرات فرش وجود ندارد، در میراث فرهنگی ما در بافنده‌های ما، خود زندگی بافندگان فرش، فرش عشایری، اینها نمایش نوعی زندگی است که در صنایع آنها وجود دارد. امیدوارم شورای فرهنگ صنعت، معدن و تجارت، دوران پرباری داشته باشد، حقیقتا زحماتی است که در دوره دکتر نجفی با نظم برگزار شده به‌خصوص آنکه کنفدراسیون صنعتی، سمن‌ها، وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش، قرار است ما را همراهی کنند و من چشم‌انداز خوبی را پیش‌رو می‌بینم.

امیدوارم روزی جلوه عملکردهای شما را در جامعه فرهنگی، علمی و صنعتی ببینیم.

پایان پیام /.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;