خطی جدید
روح اله واصف، مدیر مسئول و سردبیر پایگاه خبری تاسیسات نیوز: به نام خدا، وقتی به پرشهای بزرگ در تاریخ مینگریم، اثر متر و آچار مهندسان را میبینیم. آنچه اروپا را از قرونوسطی نجات داد، عصر رنسانس و انقلاب صنعتی بود.
ایران بهجامانده از حمله مغول به همت مهندسانی ساخته شد که در دل غم ایران را داشتند و در سر نشاط ساخت و آبادانی. ازایندست مثالها بسیار است و شما داناتر به آنهاآن چه همیشه دیگ ذوق مهندسان را به جوش آورده است تا خلق کنند و بسازند و آباد کنند نه پول بوده است و نه مقام. بلکه عشق به ساختن و آباد کردن بوده است. نیم نگاهی به زندگی و اوضاع اقتصادی مهندسان در کل تاریخ بهجز معدود مثالهایی، نشان از تأیید این فرضیه است. چند مهندس نامدار غرق در پول میشناسیم؟ چند مهندس نامدار را میشناسیم که حاضر شده است دفتر خود را رها کند و به ریاست بپردازد؟ این نشاط مهندسی سرمایهای است که مهندس را سرمست میکند تا ساعتها برای کشیدن یک خط مطالعه کند، فکر کند و در نهایت حتی کل کار قبلی را پاک کند و دوباره از نو شروع کند. این سرمایهای است که در طول زمان به مهندس اهدا میشود و در خود مهندس رشد میکند و بارور میشود؛ اما فراموش نکنیم که بیابان در کمین جنگل است.
مهندس نیز مانند هر باغبانی وقتی میکارد دوست دارد میوه باغش را به چشم ببیند. او چشم و دل سیرتر از آن است که ولع خوردن داشته باشد. ولع او دیدن میوهها در دست مردم است و خزان، مرگ این آرزوست! وقتی مهندس میبیند که نقشهها و طرحهای او بیهیچ دلیلی کنار گذاشته میشود و طرحی سراسر اشکال و ایراد اجرا میشود افسرده میشود. وقتی میبیند جهان را خداوند متعال مهندس وار آفریده است و هر اتفاقی در پی دلیلی رخ میدهد میخواهد امور را مهندسی کند تا مردمش به بهترینها برسند. ولی نمیتواند چون نامهندسانی ازقضا استادانه طرحها را به بایگانیهای سیاهچاله گونه میفرستند و او به پوچی میرسد که فلسفه وجودی من در این گذران تاریخ چیست؟
حال مهندس بانشاط دیروز و سرخورده امروز از جبر زمانه، پا روی قلب خود، آرزوهای خود و ریشههای خود در این خاک مقدس مینهد و جلای وطن میکند. افسوس که شاید این راهحل غلط است ولی او راه دیگری نمیشناسد.
بیشتر بخوانید