خانهای روی آب
روح الله واصف
به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه میکنید سرمقاله هفته نامه تاسیسات نیوز شماره 203 میباشد.
همکاران گرامی سلام و خداقوت
در چند روز گذشته دو اتفاق جالب برای من رخ داد که می تواند آیینهای تمام نما از فرآیند مهندسی کشور ما باشد.
اینجانب در حال طراحی تاسیسات مکانیکی پروژه بزرگی بودم که از حدود سه ماه پیش آغاز شده بود و در حدود دو ماه دیگر زمان لازم بود تا کار به نحو مناسبی تمام شود. یک تیم مهندسی شش نفره به صورت تمام وقت کار را پیش میبرد و البته دو تیم جدای معماری و سازه همراه ما بود و نیازهای برق و مکانیک را حل و فصل میکرد.
کارفرما بارها درخواست همه نقشهها را کرده بود و هر بار بخشی از اسناد برای ایشان ارسال میشد تا در جریان روند کار باشد. ایشان در حالی که میدانست کار تیمهای تاسیسات تمام نشده است شروع به بتنریزی کرد و یک سقف را زد.
مشکلاتی پیش آمد و درخواست جلسه کرد و در جلسه با تمسخر سوالاتی را مطرح کرد و با وجود پاسخهای قانعکننده تیمها، اعلام کرد قانع نشده است و در حالی که روند طراحی در جریان بود دستور به فسخ قرارداد داد.
یعنی کل کار معماری، سازه و تاسیسات به فنا رفت، ماهها تلاش و طرح چون ایشان نمیفهمید که برای طراحی به زمان! نیاز است.
در جلسه دیگری برای نظارت چهار رشته یک پروژه مسکونی دور هم جمع شدیم تا با هم آشنا شویم و کار آغاز شود. ناظر معماری برای کارفرما توضیح داد که این پروژه با اصلاحاتی، بسیار بهتر خواهد شد.
البته به زمان نیاز است. کارفرما که دو سال بود صبر کرده بود و نمیخواست درگیر بوروکراسی ادارای زمانگیر شود با تغییرات جزئی و صرف زمان کمتر موافقت کرد اما قبول کرد که به زمان نیاز است تا طرحها آماده شود.
دو کارفرما در یک هفته با تیم مهندسی روبرو شدند. یکی تیم را درک کرد، زمان مورد نیاز برای طراحی را تخصیص داد تا نتیجه بهتری بگیرد و دیگری احساس کرد کل این ماجرا یک بازی است و هر زمان که بخواهد میتواند آن را پایان دهد.
چند کارفرما میشناسید که خارج از این دو تیپ باشند؟ وزن کدام دسته بیشتر است؟ و کارفرماهای پولدارتر و بیدانشتر بیشتر به کدام تیپ میخورند؟
انتهای خبر