جایگاه مدیریت بحران کشور و سلمونی!

دکتر ایرج محمدفام


استاد ایمنی

 

دکتر جهانگیری عزیز سلام


خیلی وقت ها بود که می خواستم نامه ای سرگشاده به یکی از مقام اجرایی ارشد کشور بنویسم. ولی وقتی این همه گرفتاریها و بحران های روز مره ای که از داخل و خارج بر شما وارد می شود را می دیدم منصرف می شدم.


ولی دیگر امروز در این روز برفی، با دین بحران ایجاد شده در تهران و شاهکارهای مدیریت کشور و همچنین دیدن شوخیهای یک مجری محترم در سیمای ملی (که از نظر جامعه ایمنی کشور خود صدا و سیما یکی از بزرگترین و اصلی ترین عوامل ایجاد و تشدید بحران های طبیعی و انسان ساخت کشور می باشد) در تمسخر مدیریت بحران کشور (هر چند که تا حدودی زیادی هم حق داشت) تحملم به ته رسید و راستش دیواری کوتاهتر از دیوار شما پیدا نکردم.

من نمی خواهم سوال چالشی از حضرتعالی داشته باشم که بخواهید در جواب آن همانند اغلب سیاستمداران با انواع جملات و اصطلاحات پیچیده، فقط جوابی داده باشید. البته راستش را بخواهید قبل از شروع به نوشتن این نامه حسابی عکس هایتان را از جوانی تا به امروز در اینترنت دید زدم و الحق دیدم که از جوانی همواره موهای سرتان به اندازه و مرتب بوده است.


حال سوال من این است که برای کوتاه کردن موهایتان چکار می کنید؟ آیا شده است به غیر از آن سالهای جنگ که همه چیز در شرایط اضطرار بود، پیرایش موهای سرتان را به دست یکی از اهالی منزل، رئیس دفتر، همکار، راننده، سوپری محله و … داده باشید؟ اگر اینکار را نکرده اید که مطمئنم نکرده اید لطفا لحظه ای بیاندیشید که چرا اینکار را انجام نداده اید؟

و حال سوال اصلی:آقای دکتر جهانگیری عزیز! آیا اهمیت وضعیت مدیریت بحران کشور به اندازه موهای سر شما بزرگواران نیست؟ آقای دکتر لطفا فقط برای یکبار هم که شده دانش، تجربه و تخصص مدیران محترمتان در بخش های مختلف مدیریت بحران کشور را کنترل کنید.


لطفا فقط یکبار در جلسات هیئت دولت در هنگام استراحت و چای خوردن از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تان بپرسید که همین دولت ترکیه در بغل گوش ما بعد از فاجعه معدن سوما در سال 1393 چه اقداماتی انجام داد و شما بعد از حادثه معدن زمستانی یورت چه تدابیری اندیشیده اید؟


یکبار از وزیر راهتان بپرسید که چرا در حالیکه در جمهوری آذربایجان در بالا سر کشور ما تعداد کشته به ازای هر 100 هزار نفر فقط 10 نفر است این شاخص در کشور ما بالای 32 می باشد؟ یکبار از وزیر کشورتان بپرسید که ژاپن بعد از فاجعه کوبه و توهوکو چکار کرد و ما بعد از زلزله رودبار، بم و کرمانشاه چکار کرده ایم؟


از ایشان بپرسید تا به امروز تفاوت اقدامات شما و انگلستان بعد از حوادث پلاسکو و گرنفل چه تفاوت های با همدیگر داشته اند؟ لطفا از ایشان سوال کنید که معیارهایشان در انتخاب مدیران بحران کشور چه بوده است؟ یکبار از وزیر نفت تان سوال کنید که آمریکا بعد از حادثه آتش‌سوزی در پالایشگاه نفت تگزاس چه اقداماتی انجام داد و ما بعد از آتش سوزی پتروشیمی بوعلی چه تدابیر پیشگیرانه ای اندیشیدیم؟


یکبار از وزیر صنعت، معدن و تجارت سوال کنید که آیا در همه دنیا، محیط های کار قتلگاه کارکنانشان می باشد؟ از وزیر وزارت آموزش و پرورش تان سوال کنید که تحقیق کند بعد از تصادف مرگبار اتوبوس دانش آموزان بلژیکی در سوئیس در آن کشورها چه اقداماتی انجام شد و ایشان بعد از موارد متعدد مشابه منجمله فاجعه تصادف اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی چه تدابیری را بکار گرفته اند؟


از وزیر علوم تان، از وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تان، از وزیر نیرو تان اصلا از همه وزیرانتان در حوزه کاری خودشان بپرسید.و سخن آخر اینکه باور کنید ارزش مدیریت بحران کشور از کوتاه کردن موهای سر شما کمتر نیست. لطفا، لطفا و لطفا در انتخاب مدیران بحران کشور بازنگری بفرمائید.


منبع: مرکز ایمنی فام

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;