تنها به رسم ادب
روح الله واصف
به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه میکنید سرمقاله هفته نامه تاسیسات نیوز شماره ۱۱6 میباشد.
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
و بهرسم ادب و برای آنکه ما را نیز از خود بدانید برای شما مینویسم. نه آنکه شمارا به این نوشته بیمقدار نیاز باشد و حتی نه آنکه دیگران را به این نوشته نیازی باشد؛ تنها برای آنکه این قلم را به این نوشته نیاز است. تنها برای عرض ارادت این قلم به آن آستان بلند. تنها بهرسم ادب.
بسیار وقتهاست که دلمان برای شما تنگ میشود، با آنکه همیشه در کنار مایید برای دیداری به نزد شما میآییم و تازه متوجه میشویم که دل ما برای خودمان تنگشده. برای صافیهایی که از آن زدوده شده است. برای پاکی و بیغلوغشی. برای یک دل ناب. میآییم تا با شما دیداری تازه کنیم. این رسوب را از خود بزداییم و به شما قول بدهیم که نمیگذاریم دوباره کثیف شویم؛ و بازهم در دنیای خود و بازهم قول به شما. و شما چقدر محبت دارید که هر بار ما را میپذیرید.
شمارا به دیدار ما نیازی نیست که همیشه در کنار مایید. این ماییم که باید به نزد شما بیاییم. تا قولهای فراموششده را به یادآوریم. دیدار با شما نیاز ماست تا پلشتیهای خود را ببینیم!
آقا چقدر خوب است که در دلتنگیهای ما شما حاضرید. حتی وقتی دوستی به نزد شما میآید دل ما تازه میشود که نایبالزیاره ماست. گویی دل ما بهواسطه هم با شما قول و قرار میگذارد. این شگفتی از آستان شماست که باواسطه و بیواسطه، از دور یا نزدیک، با بدها یا خوبها، حتی مسلمان یا غیرمسلمان، با همه است. با همه قول و قرار میگذارد و با همه همراه است. ببخشید یادم نبود که این آستان حتی با آهو هم رفاقت دارد. حتی ضامن حیوانات میشود. این آستان شگفت و این حضور بی غروب رنگ و بوی خاصی دارد. رنگی از جنس پدرانتان، رنگی از جنس خدا. ببخشید آقا که فهم ما به حد شناختی دور از شماست. آنهم در حد قول و قرارهای فراموششده.
ببخشید که این قلم هم ناتوان است از حرف زدن در آستان شما. بگذارید مانند همیشه شمارا نگاه کنیم و ساکت باشیم. بگذارید چشمهای ما با شما سخن بگوید. گویی حرف زدن را بهتر از دهان و قلم ما میداند؛ و گویی حتی میشنوند این دو چشم که قلب ما را از جا میکند این گفتگو. قلم را معاف دارید آقا که تمام توان آن در این شعف حضور، چند خط از جنس بهانه بود و نه بها!
انتهای خبر