بهار زیبا سلام

روح اله واصف

 

به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه میکنید سرمقاله هفته نامه تاسیسات نیوز شماره ۱۴6 میباشد.

 

 

 

چقدر منتظرت بودیم تا بیایی. از همان وقتی‌که خورشید تابش خود را شدت داد و تو آرام‌آرام رفتی تا تابستان جای تو را بگیرد ما دلتنگ تو شدیم. وقتی مرگ برگ‌ها را دیدیم جای خالی تو را به‌شدت حس کردیم و وقتی مرگ، طبیعت را فرا گرفت و کفن سپید برف همه‌جا را، برای تو بی‌تاب شدیم.

 

 

 

اکنون آماده‌ایم تا تو بیایی. ببین خانه‌ها را برای تو شسته‌ایم. آلودگی‌ها را سترده‌ایم و خود را برای دیدن تو آراسته‌ایم. می‌دانیم که این عروس وقتی می‌آید جهازش باید چیده باشد. ما نیز رخت دامادی پوشیده‌ایم. آماده آماده. حال باید بیایی. البته حست می‌کنیم چون پیش قراولانت آمده‌اند. بوی تو، گرمی حضور تو، روشنایی تو. همه می‌گویند که تو در راهی.
سرو قیام کرده است و سبزه پیاده و غنچه سوار می‌رسد. باغ و ما و جهان منتظر توست. بیا ای بهار. بیا. چقدر دلمان برای لحظه دیدار تو تنگ‌شده است. همه در تکاپوییم بهار.

 

 

 

همه منتظریم تا تو بیایی و به خاطر احترام تو قهرها را آشتی‌کنیم. همه منتظریم تا تو بیایی و به نصیحت تو مسیر زندگی را عوض کنیم. این بار با برنامه‌ای دیگر. همه منتظریم تا به خاطر تو تصمیمات بزرگ بگیریم. همه منتظر توییم بهار قشنگ ما. بیا بیا که می‌خواهیم بازهم شگفت‌زده‌ات کنیم با کارهای بزرگ خودمان. ولی همیشه ماییم که از تو شگفت‌زده می‌شویم.

 

 

 

بهار زیبا باغی مانده است که سبزش کنی؟ رودی هست که جاریش کنی؟ اگر نیست دل ما که هست؟ دشتش را سبز کن و آب پاک را در آن جاری.

 

 

 

بهار زیبا. ای‌کاش می‌آمدی و می‌ماندی و نمی‌رفتی. ای‌کاش همیشه بهار بود. ای‌کاش همیشه‌سبز بود. ای‌کاش همیشه نشاط بود.

 

 

 

چرا باید بروی و یادمان بیاوری که هیچ‌چیز پایدار نیست جر انسان‌ها و کارهای آن‌ها که اگر کاری نباشد آن‌ها نیز رفتنی‌اند. چرا باید… .ببخشید نمی‌خواستم بازهم غر بزنم. خوبی تو مرا چنین گستاخ کرده است. چه کنم که شکایت‌ها از تو دارم ولی تا تو را می‌بینم همه‌چیز فراموش می‌شود. این هم از شیطنت‌های توست که چنان ملیح می‌خندی که دل ما را می‌بری.

 

 

 

بهار زیبای من. ما باغ و گلستان و دشت ساختیم تا اگر تو نباشی جای تو را پر کنیم. اما نشد. هوای بهاری ساختیم اما نشد. حتی بوی تو را ساختیم. اما نشد که نشد که نشد. حس تو را نمی‌توانیم بسازیم. تو باید باشی تا همه‌چیزهای خوب باشند.

 

 

 

بهار بیا. بهار ما بیا. اما نه یک فروردین. الان بیا. و نرو. نه یک تیر و نه هیچ‌وقت دیگر. همیشه بمان. قول می‌دهیم تو را بفهمیم. قول می‌دهیم با خودمان آشتی‌کنیم. قول می‌دهیم خود را مانند تو کنیم. فقط بیا. بیا تا ببینیمت ای بهار. ای جوانی. ای نشاط. ای جوشش کائنات. بهارمن. بهار ما.

 

بیا!

 

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;