آینده شهرهای اسلامی چگونه است؟

 

از نظر متفکران معانی متفاوتی برای شهر اسلامی در نظر گرفته شده باید ابتدا معنی آن را معلوم کرد. شهر اسلامی باید تجلی فطرت انسان باشد.
به گزارش تاسیسات نیوز، دانش‌آموخته مطالعات شهری اسلام به کجای شهر بر می‌گردد؟ قطعاً جواب‌های زیادی برای این سوال وجود دارد، به کالبد، نظم، باور شهروندان و یا قوانین جاری شهری؟ باید نگاهی به رابطه شهر، اسلام و انسان بیاندازیم. مفیدترین رویکرد این است که هرکدام از این جواب‌ها را برای سوال خاص معتبر بدانیم مثلاً طبق متون فِقهی خرید از بازار مسلمین احکام خاصی دارد (مثلاً خرید چرم از بازار مسلمین پیش فرض حلال بودن آن را به همراه دارد.) از این نظر بازار تهران بازار اسلامی است و شهرها هم شهرهای اسلامی چون اکثریت تابع قوانین اسلامی هستند. اما وقتی مسئله به نظم شهر برسد در حال حاضر نظم تهران نظم غیر اسلامی است (نه لزوماً ضد اسلامی) در واقع این ساعت و زندگی مدرن است که نظم زندگی ما را ایجاد کرده‌اند از طرف دیگر کالبد شهر هم (که معمولاً سوژه مورد علاقه شهر سازان است) تفاوتی با نمونه‌های غیر اسلامی آن ندارد. سوال اینجا است که می‌توان آن را اسلامی دانست و اسلامیت آن را منشأ اثر ندانست؟!
از نظر متفکران معانی متفاوتی برای شهر اسلامی در نظر گرفته شده باید ابتدا معنی آن را معلوم کرد. برخی شهر اسلامی را شهر حکومت‌هایی که در آن‌ها احکام اسلامی جاری است می‌دانند این دیدگاه که رنگ و بوی سیاسی دارد هم اینک از طرف سازمان‌های سیاسی غرب تقویت می‌شود می‌توان به پروژه مطالعاتی تحقیقاتی شهر اسلامی پارلمان آمریکا اشاره کرد. دسته دیگر شهر اسلامی را شهری می‌دانند که در فرهنگ اسلامی ساخته شده است؛ این دیدگاه بیشتر مربوط به شهر سازان لینچ، بنه ولو و بسیاری که شهرهای تمدن اسلامی تا دوران مدرن را اسلامی دانسته‌اند (مانند مرحوم دکتر حبیبی) در این دسته جای می‌گیرند.
از دیدگاه این متفکران دوران مدرن و سبک جهانی پایان شهر اسلامی بود. یعنی اگر شهر را دارای نظامی متأثر از عقاید بدانیم که نسبت شهر با هستی و تاریخ را مشخص می‌کند باید ورود مدرنیته را پایان شهر اسلامی بدانیم هرچند که تعداد زیادی مسجد در شهرها وجود داشته باشد که روزی سه بار اذان پخش کند، اما نظام شهری مبتنی بر دین بعد از مدرنیته جای خود را به نظام شهری مبتنی بر قانون و دولت داد پدیده‌ای که کاملاً محصول فردگرایی مدرن است.
عده‌ای شهری که جامعه اسلامی و حکومت حقه در آن وجود دارد را مقدمه شهر اسلامی می‌دانند و جز حکومت معصوم که چند سالی بیشتر نبود را شهر اسلامی نمی‌دانند این دیدگاه متعلق به عالمان دینی است، اما عده‌ای که جسورانه می‌توان نام آن‌ها را نیمه متخصص گذاشت لفظ شهر اسلامی را ابزاری برای توجیه حضور دوباره عناصر کالبدی می‌دانند و مصلا، مسجد، قوس، گنبد، سقاخانه و… منظور نظر آنها است.
نظم و کالبد شهرهای جوامع اسلامی امروزه و بعد از مدرنیته غیر اسلامی شده‌اند از این جهت در بسیاری کتاب‌ها (به خصوص آن‌هایی که به کالبد شهر پرداخته‌اند) شهر اسلامی مربوط به یک دوره تاریخی تمدن اسلامی بوده است، اما آیا این موضوع و موضع باقی خواهد ماند؟ در این روایت توان بالقوه شدن تمدن و شهرنشینی اسلامی از برداشتی که از اسلام شده، اسلامی‌تر ممکن الوقوع است. جهت‌گیری‌های موجود به نظر به تأخیر و شاید تعلیق این پتانسیل شبیه است چراکه وقتی مشکل در کالبد خود را نشان داده، اما در نظم هم وجود جدی و قوی دارد نمی‌توان با مسجد ساختن و یا به قولی مسجدی ساختن شهر آن را صورتی اسلامی داد که این کار هم صورت و سیرت مسجد را در میان مردم خراب می‌کند و هم همگان می‌دانند که این صورت چه وزنی دارد و این زهد ریایی آسیب زننده خواهد بود تلاش برای بازسازی این شهر که ذیل تلاش برای بازیابی هویتی اسلامی تأویل‌پذیر است خود نشانه‌ای از این وضع تاریخی است که لفظ شهر اسلامی به عنوان نحوه‌ای از خود آگاهی مولد دوران مدرن شهرهای تمدن اسلامی است، اما خود این لفظ و تلاش مستتر در ایجاد و ترویج آن نشانه وجود نوعی پتانسیل برای آینده‌ای از آن است یعنی این امکان وجود دارد و یا در بدترین تفسیر موجود فرض شده است که آینده‌ای موفق از شهرهای اسلامی وجود دارد.
برای اسلامی کردن شهر که به طور منطقی اوج انسانی‌سازی شهر است باید سوال از انسانیت کرد و این سوال را بر اساس انسانی‌ترین منابع جواب داد باید نسبت انسان را با محیط، طبیعت، علم، حکومت، تکنولوژی پاسخی فراخور داد. باید خوب و بد انسان و ابزار دستیابی را شناخت، به عبارت دیگر شهر اسلامی باید تجلی فطرت انسان باشد و نه تکرار شهری که قبلاً اندکی اسلامی‌تر بوده، این فطرت نه تبلیغاتی است و نه تبلیغ‌پذیر است، باید به جای بزرگ کردن این اسم به تقویت محتوا پرداخت. آینده همیشه دو وجه سیاه و سفید دارد، پتانسیل‌ها در میان این دو حد به اراده انسان تحقق می‌یابند.

«حسین فتحی اکبری»، دانش‌آموخته مطالعات شهری

منبع ایمنا
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;