ما فقط شنونده بودیم
روح الله واصف
به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه میکنید سرمقاله هفته نامه تاسیسات نیوز شماره 101 میباشد.
معلمان عزیزم سلام و خدا قوت
امروز میخواهم از طرف تمام همکارانم با شما سخن بگویم. اجازه بدهید من سخنگوی آنان باشم. قبول کنید که عادت کردهایم در مقابل شما همیشه شنونده باشیم.
البته گاهی ما هم حرف زدهایم که آنهم در هنگام پاسخ به سؤال شما بوده است. ترسناک و بالکنت زبان. اکنون هم خجالتزده و با همان خشکی دهان با شما سخن میگویم.
بقیه همکارانم نیز هیجانزده و با چشمانی گرد مرا و شمارا مینگرند. صحبت با شما ترسناک نیست ولی ما همیشه شنونده بودهایم. وقتی شما به کلاس آمدید.
خیس از باران و نگران از اجاره عقبافتاده خانه، ما شیطنت کردهایم و به درس شما گوشدادهایم. بیخیال ترسهای شما از صاحبخانهتان، بیماری خانواده یا هر مشکل دیگری. لباس مندرستان را مسخره کردهایم.
لهجه، گاف، خط بد یا هر چیز دیگری از شما فقط اسباب خنده ما بوده است.
قبول کنید که ما همیشه شنونده بودهایم. همیشه. اکنون چگونه بگویم که روزتان مبارک! دمتان گرم و سرتان سبز؟ من هنوز هم با این سن و سال و با دوتا بچه خجالت میکشم اینها را بگویم.
میدانید؟ وقتی کسی هم به من این روز را تبریک میگوید بازهم خجالت میکشم. وای به حال اینکه بخواهم بگویم شما باآنهمه گچ خوردن و نوشتن پای تخته چگونه دو شیفت درس میدادید و بعد شاگرد خصوصی و تازه بعد از همه، تصحیح اوراق و طرح پلیکپی برای تقویت ما! یکی از معلمهای دبیرستان ما میگفت من ناهارم پشت در خانه دانشآموزم تمام میشود. آنوقت ما به این معلم میگفتیم سوسن! الآن خیس عرق میشوم وقتی یاد اینهمه حماقتمان میافتم.
تو را به خدا همکاران گرامی مرا از این مسئولیت معاف کنید. من نمیتوانم حتی به معلمم این روز را تبریک بگویم. وای به حال اینکه عذرخواهی کنم! آخر ما همیشه شنونده بودهایم؛ اما میتوانم در سکوت خاک گچی روی کفش معلمم را ببوسم.همین.
انتهای خبر