زنگ مرگ سوخت فسیلی
به گزارش تاسیسات نیوز، دوران خوش اینگونه موتورها رو به پایان است. دستاوردهای سریع در فناوری باتریها به نفع موتورهای برقی است. در گذشته نیاز به تعویض باتری خودروهای الکتریکی برای هر 30 کیلومتر ضروری بود، اما امروزه که خودروهای برقی که مجهز به باتری لیتیومی هستند، عملکرد بسیار بهتری از خود نشان میدهند.
خودرو chevy bolt مسافتی در حدود 383 کیلومتر را میپیماید؛ اخیرا مدل s با یک بار شارژ باتری تا بیش از هزار کیلومتر را طی میکند. بانک UBS برآورد کرده است که سال آینده، کل هزینه مالکیت یک خودرو برقی با خودرو بنزینی برابری میکند. اگر چه تولیدکننده آن فعلا ضرر میکند. این بانک با خوشبینی معتقد است، فروش جهانی وسایل نقلیه برقی که امروزه یک درصد سهم بازار را شامل میشود، تا سال 2025 به 14 درصد خواهد رسید.
دیگر کارشناسان پیشبینیهای معتدلتری ارائه دادهاند؛ اما با ارزانتر و بهتر شدن وضعیت باتریها، در پیشبینیهای خود بلافاصله تجدیدنظرهایی انجام میدهند. (هزینه هر کیلو وات ساعت از هزار دلار در سال 2010 به 130 تا 200 دلار کاهش یافته است). تغییر از سوخت و پیستون به باتری و موتورهای الکتریکی، آنقدرها طول نخواهد کشید.
نخستین زنگ مرگ موتور احتراق داخلی، پیش از این در سراسر جهان طنینانداز شده است. برای ترسیم آنچه پیش روست، به این بیندیشید که چگونه موتور احتراق زندگی مدرن را شکل داد. جهان ثروتمند با سرمایهگذاریهای عظیم در شبکه جادهای و ایجاد حاشیه نشینی و نیز بازارها و رستورانهای ماشینرو، برای استفاده از وسایل نقلیه موتوری بازسازی شد.
تقریبا 85 درصد کارگران آمریکایی با ماشین سر کار میروند. خودروسازی در آمریکا و سایر کشورها پس از جنگ جهانی به یکی از ژنراتورهای توسعه اقتصادی و گسترش طبقه متوسط تبدیل شده است. هماکنون چیزی در حدود یک میلیارد خودرو در جادهها حضور دارند که تقریبا تمام آنها با سوخت فسیلی کار میکنند.
موتور احتراق داخلی قدرتمندترین موتور در طول تاریخ است اما تا اینجای کار هم الکتریکی سازی، صنعت خودرو را به آشوب کشانده است. بهترین برندهای خودروسازی مخصوصا در آلمان، بر مبنای میراث مهندسی خود پایه گذاری شدهاند.
در مقایسه با وسایل نقلیه موجود، خودروهای برقی بسیار سادهتر هستند و به قطعات کمتری نیاز دارند؛ آنها بیشتر شبیه کامپیوترهای چرخدار هستند. این بدان معناست که مونتاژ آنها به افراد کمتری نیاز خواهد داشت. کارگران بخش خودروسازی در کارخانههایی که خودروهای برقی نمیسازند، نگرانند در معرض اخراجشدن قرار بگیرند.
اما بی شک بازار نگهداری و قطعات یدکی کوچک خواهد شد. اگرچه خودروسازان کنونی با میراث پرهزینه کارخانههای قدیمی و نیروی کار زیاد دست و پنجه نرم میکنند، اما رقبای جدید زیر بار این دغدغهها نخواهند رفت. برندهای برتر قادرند از مرحله طراحی و کنترل بگذرند، اما خودروسازان انبوه با حاشیه سود اندک، ناچار خواهند بود بر سر قیمت بیشتر رقابت کنند. اما باید دید که آیا مردم اصلا میخواهند خودرو الکتریکی داشته باشند یا خیر!
نیروی الکتریکی، در کنار فناروی خودرو خودران، نوع جدیدی از سیستم حمل و نقل را ارائه خواهد داد که مشخص نخواهد بود، علاقه به مالکیت وسیله نقلیه به چه صورت باشد. شاید ماهیت جدید ماشین شخصی که بدون دخالت انسان عمل میکند، اشتیاق بشر برای این وسیله را کمتر کند.طبق افراطیترین برآوردها، این به معنای کوچک شدن این صنعت تا حدود 90 درصد است.
شمار زیاد خودروهای برقی خودران، به شهرها این را امکان میدهد تا پارکینگهای ماشین را با ساخت مسکن جدید جایگزین کنند، همچنین به مردم اجازه میدهد درحالیکه خوابند، در مسیرهای دور، رفت و آمد کنند. ضمن اینکه نیروی الکتریکی مزایای محیطزیستی و سلامتی بیشماری دارد و اساسا شارژ کردن باتریهای خودرو در ایستگاههای مرکزی، بسیار پربازدهتر از مصرف سوخت در موتورهای جداگانه است.
خودروهای برقی موجود در مقایسه با خودروهای بنزینی، تولید آلایندههای کربنی را تا 54درصد کاهش میدهند. این رقم با بالاتر رفتن راندمان، بالاتر نیز میرود و آلودگی محلی هوا نیز کاهش مییابد. در یک مطالعه مطرح شده است که آلایندگی خودروها در آمریکا، باعث مرگ 53 هزار نفر در سال میشود، درحالیکه شمار کشتههای تصادفات 34 هزار مورد است.
خودروها و خودکامگیها
مورد بعدی نفت است. تقریبا دو سوم مصرف نفت در آمریکا در جاده صورت میگیرد و میزان نسبتا خوبی از یکسوم باقیمانده، صرف تولید محصولات فرعی پالایش نفت خام برای تولید بنزین و گازوئیل میشود. صنعت نفت درباره زمان اوج تقاضا در تردید است؛ رویال داچ شل میگوید، زمان اوج تقاضا اندکی بیش از یک دهه دیگر فرا میرسد. تولیدکنندگانی مانند عربستان سعودی، با داشتن ذخایر گستردهای که میتواند ارزان مورد بهرهبرداری قرارگیرد، برای استخراج آن پیش از آنکه دیر شود تحتفشارند؛ خاورمیانه همچنان اهمیت دارد، اما اهمیتش از گذشته بسیار کمتر شده است.
همچنان بازاری برای گاز طبیعی وجود دارد که به تولید برق برای خودروهای برقی کمک میکند، اما نوسان قیمت نفت، کشورهای وابسته به هیدروکربن را تحت فشار قرار میدهد. در کشورهایی چون آنگولا و نیجریه که نفت اغلب اسباب بدبختی است، گسترش نفوذ اقتصادی مزایای بیشماری به ارمغان میآورد.
در این میان، تقلا برای لیتیوم وجود دارد. قیمت کربنات لیتیوم از 4 هزار دلار در هر تن در سال 2011 به بیش از 14 هزار دلار رسیده است. تقاضا برای کبالت و عناصر کمیاب برای موتورهای الکتریکی نیز در حال افزایش است. لیتیوم تنها برای خودروهای برقی استفاده نمیشود: تاسیسات برای ذخیره کردن انرژی در زمان کم بودن تقاضا و آزادسازی آن در زمان اوج تقاضا به باتریهای عظیم نیاز دارند.
آیا تمام این موارد، کشور شیلی غنی از لیتیوم را به عربستان سعودی بعدی تبدیل میکند؟ دقیقا این گونه نیست، زیرا خودروهای برقی لیتیوم را مصرف نمیکنند؛ باتریهای لیتیومی قدیمی ماشینها را میتوان در شبکهای برق دوباره مورد استفاده قرار داد، سپس بازیافت کرد.
موتور احتراق داخلی دوران خوبی داشته و همچنان میتواند در دهههای پیش رو در کشتیرانی و دریانوردی حکمرانی کند. اما در جاده، موتورهای برقی بهزودی آزادی و آسایش ارزانتر و پاک تری ارائه میدهند. تغییر به سوی ماشینهای برقی، گرایش جهان ثروتمند را به کاهش مصرف برق معکوس میکند، به این ترتیب به کمک سیاستمداران نیاز است تا تضمین کنند ظرفیت تولید کافی (برخلاف سیستم ناکارآمد مقرراتی در بسیاری از کشورها) وجود دارد.
ممکن است نیاز باشد آنها در تدوین قوانین و استانداردهای جدید برای ایستگاههای عمومی شارژ مجدد و بازیافت باتری، موتورهای عناصر کمیاب و سایر ترکیبات در معادن شهری همکاری کنند و آنها ناچار شوند بر هرج و مرج ایجاد شده بهدلیل از بین رفتن مشاغل کارخانههای قدیمی فائق آیند.
ماشینهای خودران در قرن 21 میتوانند جهان را عمیقا و بهطور پیشبینی نشدهای بهبود بخشند، درست مانند اتفاقی که با وسایل نقلیه دارای موتورهای احتراق داخلی در قرن بیستم رخ داد. اما این جاده ناهموار است. کمربندها را ببندید.
انتهای خبر