چالش های تهویه در ازدحام
به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد ، حوادث تراژیکی مانند حادثه منا در عربستان سعودی که صدها کشته بر جای گذاشت، شاید آنطور که ما تصور میکنیم رخ ندهند.
معمولا تصور میشود حوادث ناشی از ازدحام بیش از حدجمعیت با وحشت و فرار رقم میخورد؛ اما استفن ریچر، استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند، میگوید که این تصور چندان به واقعیت نزدیک نیست.
ریچر در مصاحبهای با روزنامه لسآنجلس تایمز گفت که «تصور عمومی در زمینه روانشناسی جمعیت کاملا اشتباه است.»
«تلاش دیوانهوار برای پیدا کردن راه خروج عامل بروز فاجعه نیست، بلکه ماجرا خیلی سادهتر اتفاق میافتد. تنها کافی است که چند نفر در بین جمعیت تعادل خود را از دست داده و زمین بخورند. در این صورت جمعیت پشت سر آنها که از وقوع چنین اتفاقی بیخبرند، همچنان فشار میآورند و له شدنها از اینجا آغاز میشود».
این ازدحامشناس میگوید اغلب به وحشت کردن و له شدن در هنگام فرار اشاره میشود «اما له شدن در حین فرار به این معنی است که جمعیت در حال دویدن بوده و هرج و مرج ایجاد شده است، اما در فاجعههای این چنینی مساله اینجا است که افراد اصلا نمیتوانند تکان بخورند، چه برسد به اینکه بدوند». وی معتقد است:
«در چنین حادثههایی معمولا نصف مرگها بهدلیل خفگی اتفاق میافتد چون مردم آنقدر به هم فشار میآورند که عدهای نمیتوانند به اندازه کافی تکان بخورند تا نفس بکشند». پس چه زمانی یک جمعیت با تراکم بالا به ازدحام خطرناک تبدیل میشود؟ پاسخ این سوال معمولا چهار نفر در هر متر مربع است. در چنین ازدحامی معمولا فاصله بین انسانها آنقدر کم میشود که شروع به هل دادن یکدیگر میکنند که این موجهای هل دادن به سرعت میتواند خطرناک شود. شرح واقعه از زبان یکی از شاهدان عینی ماجرا نیز این نظریه را تایید میکند. عبدالله لطفی، یکی از بازماندگان این تراژدی به آسوشیتدپرس گفت که «من دیدم که یک نفر روی شخصی که روی ویلچر بود افتاد و پس از آن چند نفر دیگر هم روی آنها افتادند. فشارها مثل موج بود و همه عقب و جلو میرفتیم».
هر سال ۲ میلیون نفر برای انجام مناسک حج به مکه سفر میکنند، اما چنین جمعیت زیادی همیشه ظرفیت وقوع حادثههایی را نیز داشته است. یکی از مرگبارترین اتفاقات در سال ۱۹۹۰ رخ داد. زمانی که مشکلات تهویه هوا در یک تونل جان بیش از ۱۴۰۰ نفر را گرفت.همراه شدن با جمعیتهای فشرده همواره خطرناک است؛ اما حس همکاری و یگانگی میان جمعیت میتواند به کم شدن مشکلات ناشی از ازدحام کمک شایانی کند. ریچر در این زمینه معتقد است که «روانشناسی جمعیت میتواند به بهبود اوضاع کمک کند و مردم را به همکاری بیشتر و کمک به یکدیگر در چنین مواقعی وادارد. تنها خطر ممکن این است که در چنین ازدحامهایی حس امنیت کاذب به جمعیت دست دهد».
در همین زمینه روزنامه واشنگتن پست نیز طی تحلیلی مینویسد که حوادث مرگبار حاصل از ازدحام جمعیت از جشنهای موسیقی، تظاهرات، مراسم دینی تا مسابقات ورزشی سابقه زیادی دارد. برای نمونه در سال ۱۹۸۹ در یک مسابقه فوتبال در استادیوم هیلزبورو شهر شفیلد بریتانیا ازدحام جمعیت منجر به مرگ نزدیک به ۱۰۰ نفر شد. در سال ۲۰۰۵ شایعه وقوع انفجار تروریستی میان جمعیت در پل رود دجله در شهر بغداد منجر به تشویش مردم و کشته شدن ۹۶۰ نفر شد. در سال ۲۰۱۰ نیز در آخرین روز از فستیوالی در کامبوج، بهدلیل ازدحام جمعیت روی یک پل که ساعتها به طول انجامیده است، دستکم ۳۴۵ نفر بر اثر خفگی و لگدکوب شدن کشته شدند و ۳۲۹ نفر نیز آسیب دیدند.
به نوشته این روزنامه، سوانح له شدن زیر دست و پای کسانی که در ازدحامهای معمولی دچار تشویش شده و فرار میکنند میتواند منجر به کشته شدن چندین نفر شود؛ اما مشکل اصلی در مورد ازدحامهای بزرگ کمبود جا برای تکان خوردن است که نمیتوان حاضران در این ازدحامها را بهخاطر رفتارشان مقصر دانست. کیت استیل کارشناس تحلیل ریسک و ایمنی ازدحام میگوید بهتر است نام ازدحام انسانی را «له شدن جمعی» بگذاریم. بهگفته وی، آنچه که در حوادث نوع انسانی اتفاق میافتد حرکت دو موج به سوی همدیگر و تلاقی آن در محلی محدود است که این حادثه بهخاطر وحشت مردم در ازدحام و فرار آنها نیست.
انتهای خبر