پیرمرد چشم ما بود!
روح الله واصف
به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه میکنید سرمقاله هفته نامه تاسیسات نیوز شماره ۱۱9 میباشد.
همکاران عزیز سلام و عرض تسلیت
میدانستم که دیر یا زود باید برای او بنویسم. بارها از او تعریف کرده بودم. از اخلاق و سواد و نگاه خاصش به مسائل. در کلاسها و جلسات و دور همیهای دوستانه. اما هیچوقت دوست نداشتم به نبودنش فکر کنم. آیا میشود منصف بزرگ نباشد. او البته سالها بود که بازنشسته بود؛ اما همچنان نقشههای تأسیسات بود که به منزلش میرفت. گویی نمیتوانستیم او را نداشته باشیم. باور کنید نوشتن برای منصف سخت است. همان چند خط ابتدای مصاحبه را هم در آن شماره بهیادماندنی بهسختی نوشتم. حالا یک سرمقاله! «که در مقام رضا باش و ازقضا مگریز»
مهندس منصف را از چند زاویه باید بررسی کرد:
منصف دانشمند تأسیسات ایران بود. او را میتوان پدر تأسیسات نوین ایران دانست. هرچند که نمیتوان نقش مهندس بازرگان را در پیدایش تأسیسات نوین ایران نادیده گرفت، اما منصف نقشی آشناتر دارد. تلاش بیوقفه ایشان برای دستیابی به علم روز جهان و استفاده از آن در داخل کشور و بومی نمودن آن کمتر بدیل و جانشینی دارد.
در روزگاری که ارتباط علمی با جهان قطعشده بود و دستیابی به یک برگ اطلاعات روزها و ماهها وقت و نیرو لازم داشت، منصف یکتنه به جنگ جهل رفت. در دورهای که برخی از همکاران اندک اطلاعات خود را پنهان میکردند و آن را مایه فخرفروشی خود قرار میدادند، قهرمانی به توزیع علم پرداخت که در دانش وی هیچ شکی نبود. یادم هست در دومین کنفرانس گرمایش، سرمایش و تهویه مطبوع وقتی نوبت به کارگاه آموزشی ایشان رسید چه بسیار موسفیدهایی که در آن نشست شرکت کردند.
به امید یک لغت که بتوان از این کوه دانش فراگرفت. اگر همین تنها خصلت استاد بود، جامعه تأسیسات ایران به خاطر آن تا ابد، مدیون استاد است. فراموش نکنیم که قلم دانشمندان برتر از خون شهیدان است.
منصف ناشر علم بود. کوشش وی برای تدوین نشریات مختلف در سازمان برنامهوبودجه، دفتر مقررات ملی و مهندسین مشاور خانهسازی کاملاً به دلیل علاقه شخصی وی بود. چراکه این زحمات بار علمی خاصی نداشت و حق النشری بابت آن در کار نبود. من از بسیاری از اساتید شنیدهام که به همین دلیل علاقهای به فعالیتهای علمی ندارند.
منصف بزرگ دارای خصیصهای بود که به خاطر آن باید وی را بسیار ستود و آن علاقه به انجام کارها به شکل گروهی بود. آنچه امروز ما را به آن دلیل نکوهش میکنند و ادعا میشود جامعه ایرانی قادر به انجام کارگروهی نیست. وی اما ثابت کرد همیشه چنین امکانی هست؛ اما درایت و هوشمندی خاصی لازم است که بهخوبی از آن برخوردار بود.
بدیهی است کار تهیه آنهمه مدرک و راهنما و کد بهتنهایی شدنی نیست. همیشه تیمهایی همراه ایشان بودهاند و البته مربی خردمند ما بهموقع افراد را حذف و اضافه مینمود. شخصاً از ایشان در این مورد شنیدهام!
در این روزگار که اینترنت و نبود قانون کپیرایت شاید جای دانش تأسیساتی استاد را میگیرد و آشنایی به زبانهای خارجی جای آثار ایشان را، برای اخلاق آن بزرگمرد اما هیچ بدیلی نیست؛ و اتفاقاً چه خصلتی که امروزه جای خالی آن کاملاً حس میشود.
علاقه وی به حل مشکلات علمی مراجعهکنندگان بهطور کامل و متقن، بدون چشمداشت مالی و بدون ذرهای غرور و تمسخر بینظیر و یا حداقل کمنظیر است. بسیار جالب بود که وقتی سؤالی از موضوع خاصی مطرح میشد ایشان کتابی را به شما میدادند که تنها لازم بود از آن کپی بگیرید و بخوانید؛ یعنی آموختن فن ماهیگیری. این خصلت خاص نحوه اندیشیدن و البته یافتن راهحل را یاد میداد.
بهجز بیریا بودن ایشان، ویژگی خاص ایشان در خاک نهادی، عجیب بود. با همه رفیق و دوست بودن، بیپرده و رک بودن و احترام به همه را نمیتوان ندید.
و سرانجام علاقه به علم و دستاندرکاران نشر آن خصلتی بود که به خاطر آن باید از استاد بسیار یادکرد. اینکه ایشان حاضر بود هر کمکی که از دستشان برمیآید را برای کنفرانس بینالمللی گرمایش و سرمایش و تهویه مطبوع انجام بدهند، در میزگرد روز مهندس تأسیسات نیوز شرکت کنند و به ما رهنمود بدهند و … حاصل این تفکر بود که برای نشر علم و اصلاح موضوع نباید منتظر بخش دولتی بود. تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!
انتهای خبر