ترسیم بازارهای صادراتی پتروشیمیها در زمان پساتحریم
به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از دنیای اقتصاد، پس از نفت و گاز به جرأت میتوان صنعت پتروشیمی را مهمترین صنعت داخلی برشمرد که با استفاده از 5درصد مصرف گاز طبیعی و حجم محدودی از محصولات پالایشگاهی، توانسته بخش بزرگی از اشتغال زایی در صنایع پاییندستی و نزدیک به 40 درصد از ارزآوری غیرنفتی کشور را به خود اختصاص دهد.
صنعتی که هنوز هم در مسیر حرکت خود اما و اگرهای بسیاری را بهصورت روزشمار تجربه میکند که مهمترین آن را باید گشایشهای بینالمللی و ورود به دورانی موسوم به پساتحریم دانست. چهره جدید بازارهای داخلی و صادراتی کشور در کنار نوسان احتمالی قیمت دلار، ایجاد یک جذابیت بینالمللی در کنار مزیتهای نسبی فعلی، سرمایهگذاریهای جدید و سرنوشت واحدهای تولیدی موجود در رقابت بازار، صنایع پاییندستی و تکمیل زنجیره ارزش در داخل کشور و بسیاری موارد دیگر را باید از رویکردهای جدید صنعت پتروشیمی دانست که نیاز به تحلیل و تفسیرهای جداگانهای دارد. از سویی جایگاه این صنعت در بورس اوراق بهادار و نقش آفرینی آن در تغذیه واحدهای مصرفکننده همچون صنایع پلاستیک مواردی است که میتواند بر کل اقتصاد کشور موثر باشد.
این موارد و مخصوصا چهره جدید بازارهای صادراتی کشور در زمان پساتحریمها مطلب بسیار مهمی است که باعث شد تا در گفتوگو با یکی از تجار بنام محصولات پتروشیمی و از کارشناسان خبره این عرصه، وضعیت پیش رو را بهتر ارزیابی کنیم. وی در آغاز این صحبت نسبت به وضعیت فعلی صادرات و بازارهای صادراتی صنعت پتروشیمی به «دنیای اقتصاد» گفت: در ابتدا لازم است تا شرایط فعلی بهصورت شفاف ترسیم شود، زیرا با گذشته تفاوتهای چشمگیری داشته، مخصوصا پس از ابلاغ سیاستهای اصل 44 و آزادسازیهای سهام شرکتهای پتروشیمی، بسیاری از واحدها با تغییرات شدید و عجیبی روبهرو شدند تا جایی که شاهد خودنمایی برخی از منافع خاص هستیم که پس از وضع تحریمها و بهعنوان تلاش برای تامین نیازهای ارزی کشور، باعث شد تا انسجام عرضههای صادراتی کشور تغییر کرده و دیگر همچون گذشته نباشد تا جایی که برخی از شرکتهای پتروشیمی قیمتهایی بسیار پایین تر از قیمتهای جهانی را عرضه میکردند. البته باید گفت که برخی منافع شخصی نیز در این بین وجود داشت. این موارد جمعا باعث شد که قیمتهای پایین محمولهها و این قبیل پروفورمهای ارزان قیمت برند محصولات ایرانی را خراب کنند. متاسفانه باید گفت بسیاری از افراد تخصص و تجربه کافی برای این کار را نداشته و ندارند.
بهعنوان مثال، شایعه شده یک محموله که به مقصد اروپا حرکت کرده پس از رسیدن به مقصد، دقیقا با تغییر کشتی به سمت چین تغییر مسیر داده و در آن کشور به فروش رفته است. البته افزایش قیمتهای جهانی در هفتههای قبل و استفاده از قیمتهای پایینتر برای صادرات به اروپا پس از پوشش هزینهها، سود مطلوبی نیز برای این شرکت به همراه خواهد داشت که البته تجربه تجاری ما هم نشان میدهد که این مطلب میتواند درست باشد. وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر کشورهای هدف صادراتی گفت: هماکنون جهتگیری اصلی ما برای صادرات کشورهای چین، ترکیه و هند است، ولی شاهد آن هستیم که مصر و شرق آفریقا نیز تبدیل به مقاصد تجاری محمولههای پتروشیمی شده است. البته باید بگویم هنوز جهتگیری محمولههای صادراتی روی اروپا متمرکز نشده است.
وی در ادامه به ریشهیابی عدم انسجام عرضهها بر بازارهای اروپایی پرداخت و گفت: دلیل اصلی این عدم تمرکز بر بازار اروپا چند مطلب است که بهانه اصلی آن را نیز سود کم صادرات به اروپا میدانند؛ زیرا هنوز هم اروپا روی واردات محمولههای پلیمری تعرفه و عوارض ورودی دارد.
البته دلیل دیگر آن پرداخت با یورو است که کاهش شدید ارزش یورو بخش بزرگی از جذابیت صادرات را محدود کرد، ولی این شرایط نمیتواند دائمی باشد. هماکنون آلمان بهعنوان بزرگترین تولیدکننده در اروپا 90 درصد مواد اولیه خود را وارد میکند، بنابراین واردات مواد اولیه به این کشور قطعا توجیهپذیر است. البته تحریمها که کمرنگ بشود هزینه بیمه و کشتیرانی هم کاهش پیدا میکند که صادرات را توجیهپذیرتر خواهد کرد.
در هر حال باید این را هم اضافه کرد که خریداران بینالمللی انتظار دارند تا ایران 20 دلار ارزانتر از کشورهای دیگر اجناس خود را عرضه کند، حتی اگر کیفیت آن بالاتر باشد چون اسم ایران با تحریم عجین شده است. از طرفی میگویند ایرانیها منقطع جنس عرضه میکنند، به این ترتیب نمیتوان به آنها به چشم شرکایی طولانی مدت نگاه کرد. باید این نکته را بپذیریم که یک کارخانه نمیتواند با عرضههای منقطع مواد اولیه تولید کند بنابراین همیشه به عرضههای ایران به چشم معاملاتی Spot (نقدی و کوتاهمدت) نگاه میکنند که البته باید قیمتهای کمتری را نیز در بر داشته باشد.
این تاجر محصولات پتروشیمی افزود: متاسفانه هماکنون هندیها هم به این چشم به ایران نگاه میکنند و میگویند روی اجناس ایرانی نمیتوان حساب کرد. در دولت قبل محصولات پتروشیمی ایران حراج میشد و حداقل به مقصد فجیره 5 درصد ارزانتر بود. البته غرور تیم آقای زنگنه باعث شده این فاصلههای قیمتی کمتر شود. هماکنون باید به صراحت بگویم که اجناس ایرانی با قیمتهایی پایینتر خریداری شده و پس از بارگیری مجدد به مقصد اروپا صادر میشود. حالا شما خودتان محاسبه کنید که چقدر فاصله قیمتی وجود دارد؟ البته هماکنون صادرات بسیاری از کالاها صرفه اقتصادی خوبی دارد. میعانات گازی و متانول به خوبی صادر میشود. مثلا یک شرکت هندی با کشتی خود متانول را از ایران و به مقصد هند خریداری کرده و پس از تغییر جهت کشتی خود، ماهانه بین 20 تا 25 هزار تن متانول به بندر رتردام صادر میکند.
وی در ادامه به بازار محصولات پلیمری اشاره کرد و گفت: هماکنون به دنبال کشف راهحلهایی برای تجارت پلیمرها هستیم. باید بازار اروپا را لمس کنیم چون شرایط تغییر خواهد کرد. هماکنون اغلب پتروشیمیها با کمتر از ظرفیت واقعی در حال فعالیت هستند و اضافه شدن واحدهای غرب کشور که توسط خط اتیلن غرب تغذیه خواهند شد، این وضعیت را شکنندهتر خواهد کرد، بنابراین هم به افزایش مواد اولیه و هم به کشف بازارهای جدید نیازمندیم. البته افزایش سهم بازار و کشف بازارهای جدید بسیار سخت است. در روزهای اخیر در چین یک واحد 600 هزار تنی تبدیل متانول به اولفین افتتاح شد.
2 واحد پلیاتیلن و پلیپروپیلن جدید هم در روزهای اخیر افتتاح شده و 2 واحد دیگر نیز به زودی وارد مدار خواهند شد. این شرایط نشان میدهد که حتی به بازار چین نیز دیگر اعتمادی نیست و حتما باید به دنبال بازارهای جدید بود.
وی افزود: به عبارت سادهتر باید گفت که هماکنون در داخل کشور حجم بزرگی از واحدهای پتروشیمی در حال ساخت هستند، ماشینآلات خریداری میکنند و وارد فاز تولید خواهند شد بنابراین باید بازارهای جدید را در دستور کار قرار دهیم. از طرفی سرمایهگذاری خارجی هم در میان است. هماکنون هندیها در حال ساخت واحدهای تولید متانول هستند و با توجه به افزایش شدید ظرفیتهای تولیدی شاید در سالهای آینده ظرفیت تولید این کالا به 20 میلیون تن در سال برسد. باید پذیرفت که متانول به نقطه دردناکی از لحاظ قیمت رسیده است. بازار آمریکای جنوبی و اروپا نیز وجود دارد که در حال رقابت هستند. در چین چندین واحد تولید متانول از زغال سنگ ایجاد شده و اهمیت آن تا جایی است که در ماه پیش یک محموله 110 هزار تنی متانول از چین به آمریکا صادر شده آن هم در کشوری که مرکز بزرگترین تولیدکننده متانول در جهان با عنوان متانکس است. هماکنون فقط یکی از شرکتهای آلمانی سالانه 2/ 5 میلیون تن متانول به این کشور وارد میکند. این شرایط نشان میدهد که بازار در آینده در رقابت شدیدتری قرار خواهد گرفت بنابراین باید به دقت به بازارهای جدید و قدیمی توجه داشت.
هماکنون درخصوص بازارهای صادراتی باید گفت که حداقل برای مدیریت قیمت به یک مرکز واحد نیاز داریم یا حداقل کاری کنیم تا قیمتها مدیریت شود. از طرفی مدیریت گرید نیز مورد نیاز است تا اولا راندمان تولید افزایش یابد و ثانیا تغییر گریدها و مخصوصا توقف تولید و ورود به فاز تعمیر و نگهداری به حداقل برسد. البته باید گفت که شرکت بازرگانی پتروشیمی همچون گذشته نیست و متاسفانه باید گفت که پس از خصوصیسازی و برخی رخدادهای نامطلوب، تا حدودی قدرت و اعتبار خود را از دست داده است. در هر صورت باید گفت که انسجام بازار ایران همچون گذشته نیست. بهعنوان مثال دقیقا در زمانی که قیمت پلیپروپیلن در بازارهای جهانی بین 1130 تا 1300 دلار برای گریدهای متنوع آن متغیر بود، قیمت عرضه صادراتی یک تولیدکننده به 950 دلار در هر تن کاهش پیدا کرد که البته به نام سابیک هم نوشته شد، ولی ایرانیها در این بین بیتاثیر نبودند. متاسفانه انسجام بازار از دست رفته است. این وضعیت شرایطی را ایجاد میکند که ما به خودتحریمی دچار شویم و این رقابت معکوس برای افزایش حجم فروش صادراتی، آن هم بین دو تولیدکننده داخلی اعتبار ایران را کاهش میدهد.
البته باید باز هم به این مطلب اشاره کنم که در کشور نیاز به یک مدیریت واحد داریم تا مدیریت گرید و مدیریت تولید را بهصورت متمرکز درآورد تا با کاهش هزینهها از جمله هزینههای تغییر گرید و یا کاهش زمان تعمیر و نگهداری بتوان بهترین راندمان تولید را در کل بهدست آورد. بهعنوان مثال به خط اتیلن غرب اشاره میکنم. هزینه اولیه احداث این طرح، افزایش شدید هزینهها در حین اجرا و در نهایت هزینههای تعمیر و نگهداری، هزینههای سنگینی را به کل کشور وارد میکند که در صورت عدم وجود راندمان تولید مناسب و مخصوصا عدم تزریق بهموقع و کافی مواد اولیه قطعا زیانهای حاصل از آن بسیار هنگفت خواهد بود. به دلایلی درخصوص خط اتیلن غرب بیشتر از این صحبت نمیکنم و دوستان خودشان بهتر میدانند که منظور من چه بوده و چیست.
او در ادامه درخصوص سرمایهگذاری خارجی گفت: بحث مشخص دیگر را باید سرمایهگذاری خارجی دانست و من به شخصه نسبت به نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی بسیار خوشبین هستم. وی بیان کرد: هماکنون به شخصه تلاش دارم تا برای نمایشگاه سالانه نفت و پتروشیمی ایران موسوم به IPF، شرکای خارجی خود و سایر سرمایهگذاران بینالمللی را به کشور دعوت کنم. البته بازدید از عسلویه هم بسیار اهمیت دارد زیرا در هیچجای دنیا مجتمعی مشابه عسلویه وجود ندارد و صحبت با مسوولان این حوزه نیز میتواند بسیار مفید باشد.
در ادامه این گفتوگو به وجود دلالان تحریم اشاره شد که در ادبیات رئیس جمهوری نیز قابل مشاهده است. وی در این خصوص گفت: نکته دیگر را باید موارد سوءاستفادههای عجیب از تحریمها دانست، زیرا شاهد آن هستیم که واردات مواد اولیه بیکیفیت بسیار زیاد شده است. با ماده اولیه بد، کالاهایی با کیفیت پایین تولید میشود، OFFگریدها افزایش تولید شدیدی پیدا میکنند و بسته شدن واحدها و یا Shut Downها نیز به حداکثر میرسند، بنابراین حتی باید گفت که نیاز به یک مرکز خرید کلی نیز حس میشود که در نهایت وضعیت صادرات را نیز بهبود خواهد بخشید. هماکنون و پس از خصوصیسازیهای گسترده، شاهد آن هستیم که هلدینگ خلیج فارس (نماد فارس) در حال زنده کردن مدیریت جامع سابق است. هماکنون مدیران در حال هماهنگ شدن هستند و جو کلی در مسیر بهبود پیش میرود. این فعال بازار در ادامه به برخی واقعیتها درخصوص صنعت پتروشیمی ایران اشاره کرد و گفت: باید به یک نکته ناراحتکننده اشاره کنم که در دنیا به صنعت پتروشیمی ایران با نگاهی نامناسب مینگرند و دلیل اصلی آن وجود همه امکانات و عدم استفاده درست از آنها است. مثلا ذخایر گاز طبیعی فراوان و افزایش روزشمار حجم تولید از پارس جنوبی، ظرفیت تولید نصب شده 60 میلیون تنی محصولات پتروشیمی و تولید نزدیک به 40 میلیون تن چه توجیهی دارد؟ یا مثلا در هیچ کدام از کشورهای منطقه نیروی کار تحصیلکرده و فراوان مثل ایران وجود ندارد، اما وضعیت ما چندان هم مطلوب نیست. در همه جای دنیا از خدایشان است که ایرانیها را استخدام کنند و باعث تاسف است که با تمام پتانسیلهای موجود هنوز هم در این صنعت، از بسیاری از کشورهای رقیب در زمینه تولید و مخصوصا بهرهوری عقبتر هستیم. متاسفانه باید گفت بخشی از این ضعف به دلیل عدم مدیریت درست است که فسادآور خواهد شد. به بهانه تحریمها اجناس وارداتی به کشور گرانتر شده و حتی تجار مجبور میشوند برای کاهش ریسک معامله کالاها را فقط به دوستان بفروشند و همچنین فقط از دوستان بخرند. توقفهای گسترده فعالیت در برخی از واحدهای پتروشیمی را میتوان یکی از خروجیهای اصلی ضعف مدیریت به شمار آورد. ولی باز هم میگویم به نظر من معضل بزرگ، بخشهای بازرگانی است. وی در ادامه به برخی از دلایل ضعف مدیریت و پایین بودن راندمان اشاره کرد و از آن بهعنوان یک معضل نام برد و افزود: هنوز هم بهروزرسانی نیروها در چهره یک معضل خودنمایی میکند بنابراین باید دورههای ارتقای توان و دانش نیروی انسانی بیشتری برگزار شود. نیروی کاری و ورزیده ما متاسفانه همیشه در سایت مشغول به کار هستند و حداقل خروجی این وضعیت این است که متخصصان ما بیحوصله میشوند. خارجیها که همگی از تجربیات و دانش روز برخوردار هستند کمتر به ایران میآیند. در گذشته شرکتهای خارجی مخصوصا آن دسته از شرکتها و اشخاصی که فروشنده هستند خیلی بیشتر به ایران سفر میکردند. واقعیت آن است که برخی از سفرهای خارجی هماکنون تبدیل به گزینهای شده که در کنار ایجاد یک اختلاف طبقاتی صنعتی بین شاغلان یک حوزه، به فاکتوری برای ایجاد دشمنی تبدیل شده است. دورههای آموزشی در سایر کشورها، بازدید از سایر پروژهها و واحدهای اجرایی باید بهعنوان یک بخش جداییناپذیر از عمر و هزینههای یک واحد صنعتی لحاظ شود. البته بهروزرسانی افراد را نباید فقط به واحدهای بزرگ بالادستی تعمیم داد بلکه واحدهای پاییندستی در این بین اهمیت بیشتری پیدا میکنند، زیرا وضعیت جهان به شکلی در حال تغییر سریع است که عقب افتادن از تکنولوژیهای روز که اغلب ساده هم هستند میتواند درآمدهای بسیاری را از واحدهای تولیدی دریغ کند.
در ادامه به بخشهای دیگر این صحبتها، سرمایهگذاری خارجی و صنایع پاییندستی خواهیم پرداخت.
انتهای پیام