هنوز هم حلقه گمشده
روح اله واصف
به گزارش تاسیسات نیوز، یادداشتی که مطالعه می کنید سرمقاله شماره 181 هفته نامه تاسیسات نیوز می باشد.
همکاران عزیز سلام و خدا قوت
فرصتی پیش آمد تا با تعدادی از دانشجویان یکی از دانشگاههای به نام کشور ارتباطی صمیمی و نزدیک داشته باشم. نه از نوع استاد و شاگردی که همیشه داریم. صحبتهای این عزیزان بسیار جالب و درخور تأمل بود.
تفاوت نسلها بهخوبی مشهود و مشخص است. اما دغدغههای آنها هنوز هم مثل نسل ماست. کار و ازدواج. پول اما آنهم به مقدار زیاد و در زمان کم بسیار جدی و مهم شده است. البته قبلاً هم بوده است اما نه با این گذارههای شرطی!
دلایل آنها برای ادامه تحصیل بسیار جدی و جدید است. یافتن جایگاه بالاتر اجتماعی با این دید که لیسانس دیگر بیاهمیت است. امکانات بهتر کاری و ترس از بازار کار. باور دلیل آخر کمی سخت است: شرط پدر و مادر برای تغییر زمینه کار! یعنی اگر بهجای مهندسی میخواهی کار دیگری بکنی باید فوقلیسانس بگیری.
البته شاید دوستانی هم هستند که برای تحصیلات و علاقه به درس ادامه تحصیل میدهند که صد البته دلیل واقعی و صحیح باید همین باشد. اما سؤال اساسی اینجاست که چرا باید دلایل فرعی دیگر و آنهم تا این حد سخیف و مبتذل باید وجود داشته باشد؟
ادامه تحصیل در بسیاری از رشتههای مهندسی به دانش علمی صرف و نه دانش کاربردی میافزاید. لذا اگر دانشآموختهای بهجای بازار کار به سمت تحصیلات و ادامه آن میرود یعنی ما نیروی کاری را از بازار کار به دنیای دانش صرف هدایت کردهایم.
این به معنای هدر رفت سرمایه است؟ نمیتوان به این قاطعیت اظهار نظر کرد. اما میتوان نگران بود که در این دوران فرار مغزها، یک فکر سازنده و مولد برای ما غنیمت است. مغزی که بتواند کسبوکار بیافریند و صاحب ایده باشد را باید ارج نهاد و شرایط رشد و بالندگی آن را فراهم آورد.
اما با ترویج اشتباه لزوم ادامه تحصیل در جامعه، زمینه نابودی فکرهای مولد را فراهم میکنیم. فراموش نکنیم که نسل طلایی مهندسان تاسیسات ایران، همه تنها لیسانس داشتند.
انتهای خبر