آلودگی هوا و فرصتهای پسابرجامی
بابک نگاهداری
رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران
به گزارش تاسیسات نیوز، آر ام اس تایتانیک نام کشتی بخار بزرگی است که در سال 1912 میلادی هنگام سفر در اقیانوس اطلس در اثر برخورد با کوه یخ غرق شد و 1514 نفر از 2224 سرنشین آن جان باختند.
کوه یخ در واقع توده بزرگی از یخ شناور در آب است که تنها قسمت بیرون از آب آنکه اتفاقا حجم بسیار کمی از آن را هم تشکیل میدهد دیده میشود.
بدنه اصلی که در آب پنهان است و قسمت عمده آن را نیز شکل میدهد بهدلیل شباهت به آب به سختی قابل تشخیص است و دیده نمیشود.
موضوع کوههای یخی از این جهت در پرداختن به مسائل پیچیده و ادبیات رشتههای مختلف علمی نظیر اقتصاد و مدیریت جذابیت پیدا کرده است که بسیاری از مسائل اطراف ما شباهت زیادی با این پدیده دارند.
قسمت کوچکی از خود مساله یا پیامدهای آن قابل مشاهده است، در حالیکه از بدنه اصلی مساله که میتواند کشتی عظیمی مانند تایتانیک را در آب غرق کند چشمپوشی میشود. آلودگی هوا از جمله این مسائل است.
بهطور ویژه پاییز و زمستان هر سال بهدلیل تغییرات اقلیمی و هواشناسی و مهمترین آنها یعنی خیمه سنگین جبهههای هوای پرفشار و به تبع آن پدیده وارونگی و عدم امکان پراکنش آلایندههای تولیدی در شهرهای بزرگ ایران، مساله آلودگی هوا پر رنگتر شده و عامه مردم درخصوص علل وقوع آن، مشکلات و عوارض ناشی از آن و راهکارهای کاهش آن کم و بیش اطلاعات و ایدههایی دارند.
این مساله فقط مختص شهر تهران و چند شهر پرجمعیت ایران نیست. سالها است که دانشمندان، مدیران شهری و حتی سیاستمداران با این مساله روبهرو بوده و چارههای متعددی متناسب با شرایط و منابع تولید آلودگی اندیشیده شده است.
آلودگی هوا، هزینههای پنهان و آشکار فراوانی دارد و قطعا هزینهها و پیامدهای پنهان آن بسان یک کوه یخ تا چندین برابر هزینههای آشکار است.
کمتر میتوان به این موضوع با تردید نگریست که معادل ریالی اثرات آلودگی هوا بر سلامت جسم و روح شهروندان، کاهش سالهای عمر و کارآیی مفید آنها، اثرات زیانبار بر محیط زیست شهر و موارد متعدد دیگر، ارقام نجومی و هشداردهندهای را شکل داده و هر معادلهای را به سود خود تغییر میدهند.
آنچه از این گزاره قطعیت بیشتری دارد این است که دولت و شهروندان به انحای مختلف مجبور به پرداخت این هزینهها هستند و گریزی از آن نخواهند داشت. برخی برآوردها نشان میدهد تنها در تهران مجموع این ارقام بالغ بر پنج هزار میلیارد تومان در سال است.
ضروری است با نگرشی جامع و واقعبینانه، طراحی و برنامهریزیهایی در سطوح راهبردی و عملیاتی صورت گرفته و بخشی از این ارقام در قالب ضوابط و دستورالعملهای حمایتی به سرمایهگذاریهایی اختصاص پیدا کند که به کاهش آلودگی هوا در افق کوتاهمدت و میانمدت بینجامد.
در این صورت است که در کنار فواید متعدد و مستقیم اقتصادی اینگونه سرمایهگذاریها مانند ایجاد اشتغال، ارتقای فناوری و… شاهد کاهش محسوس آلودگی هوا و به تبع آن کاهش آثار زیانبار این پدیده شوم بر سلامت شهروندان و محیط زیست شهر میتوان بود.
به سادگی میتوان نشان داد که با در نظر گرفتن هزینههای آشکار و پنهان، سرمایهگذاری در حمل و نقل عمومی بهطور خاص در کلانشهری مانند تهران در وسایلی همچون مترو، اتوبوس، مینیبوس و ون، با توجه به صرفهجویی حاصل از کاهش مصرف سوخت، صرفه جویی در وقت و انرژی شهروندان و بالاخص کاهش تولید آلودگیها، سودآوری و نرخ بازگشت سرمایه بالایی را در پی خواهد داشت.
بهعنوان نمونه در توسعه مترو، بنا بر ارزیابیهای صورت گرفته بازگشت سرمایه پروژه «افزایش خطوط مترو» و یا پروژه «افزایش ناوگان و کم کردن فاصله زمانی بین قطارها»، بهواسطه هزینههای قبلی انجام شده در احداث تونلهای آن بسیار سریع است.
نمونه دیگر، توسعه شبکه اتوبوسرانی در شهر تهران است که با توجه به تلاشهای چند ساله شهرداری تهران برای گسترش شبکه معابر در سطح شهر، امکان اختصاص بخشی از معابر به این روش حمل و نقل عمومی، افزایش و نوسازی ناوگان و در مجموع فراهم کردن افزایش مطلوبیت این شیوه حرکتی با حداقل هزینهها و بازگشت سرمایه بسیار سریع به خوبی میسر شده است.
نمونه دیگر استفاده از خودروهای ون و مینیبوس است که بهواسطه سهولت حرکت در شهر و دسترسی آسان، همواره با استقبال خوبی مواجه بوده و تجهیز و نوسازی در ناوگان آنکه به نسبت سایرین کندتر انجام شده، به سهولت در دسترس است.
یکی از زمینههای دیگری که با هدف کاهش آلودگی هوا میتوان به آن اشاره کرد، حوزه تامین و مصرف انرژی است.
کشورهای متعددی در دنیا با خرید تضمینی برق از تولیدکنندگان و استفاده از تکنولوژیهای نو، گامهای موثری در افزایش سهم تولید برق از طریق انرژیهای تجدیدپذیر و پاک برداشتهاند و متاسفانه کشور ما با وجود پیشینه تاریخی قوی و پیشرو بودن در استفاده از بادگیرها و استفاده از روشهای کنش پذیر (پسیو) در معماری، در این زمینه بسیار عقبمانده است.
استفاده از تکنولوژیهای نو مانند سلولهای خورشیدی و توربینهای بادی جدید، هزینه تمام شده تولید برق و همچنین انتشار آلایندهها را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد. ورود فناوریهای نوین و بعد سعی در بومیسازی آنها میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد. مطابق تعهدات ایران در نشست بينالمللي آب و هوا در پاریس، ایران اعلام کرده که 4 درصد گازهای گلخانهای را بدون شرط و 8 درصد دیگر از گازهای گلخانهای را در صورت رفع همه تحریمها و انتقال تکنولوژیهای لازم از سوی کشورهای توسعهیافته تا سال 2030 کاهش خواهد داد. بنابراین حرکت به سمت استفاده از فناوریهای نو و کاهش تولید آلایندههای هوا و گازهای گلخانهای بهعنوان یک ضرورت پیش روی ما است.
با توجه به کاهش محدودیت و تحریمها پس از برجام، درخصوص ورود و بومیسازی فناوریهای نوین که در سایر شهرهای دنیا نتایج مثبتی را در کاهش آلودگی هوا به همراه داشته و نیز جذب سرمایه و تامین مالی پروژههایی که منجر به کاهش تولید دیاکسیدکربن است، میتوان در برخی حوزهها از این فرصت بهره جست. از جمله این حوزهها میتوان حمل و نقل عمومی و شخصی پاک، انرژیهای نو و تجدیدپذیر پاک و تولید سوخت پاک را نام برد.
فرصتهای کنونی بهوجود آمده در فضای پسابرجام، امکان انجام اقدامات سریع و گستردهای را پیش رو گذاشته است که شاید کمتر زمانی شاهد آن بودهایم.
این فرصتها بستر مناسب برای شکلگیری مدلهای مشارکتی و چندضلعی را در این زمینه فراهم میکند که در آن نقش هرکدام از عوامل به دقت قابل تعریف بوده و یک الگوی پایدار و همافزا را پدید آورد.
بهطور مثال میتوان نقش هر یک از عوامل را اینگونه تعریف کرد: سرمایهگذاران و بانکهای خارجی بهعنوان تامینکننده سرمایه با استفاده از خطوط اعتباری بینالمللی، تولیدکنندگان و برندهای معتبر خارجی بهعنوان تامینکننده تکنولوژی و تجهیزات با فناوریهای با حداقل آلایندگی، شرکتهای تولیدکننده داخلی برای وارد کردن فناوری و تولید مشارکتی در داخل کشور، شرکتهای واجد صلاحیت بهعنوان خریدار و بهرهبردار تجهیزات و خودروها و ارائهدهنده خدمات حمل و نقل عمومی، دولت بهعنوان پرداختکننده یارانه برای نرخ سود وامهای داخلی خرید خودروها و تجهیزات و ارائه تضامین لازم به سرمایهگذاران خارجی و همچنین تایید کارآمدی فناوریهای معرفی شده در کاهش آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای، شهرداری بهعنوان ناظر بر ارائه خدمات مناسب به مردم و تامینکننده بسترهای لازم، شرکتهای تسهیلگر و مدیریتی برای مدیریت کل فرآیند و برقراری ارتباط بین اضلاع مختلف.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع سلامت جامعه و هزینههای بسیار بالای جبران خسارات ناشی از آلودگی هوا و با توجه به فرصتهای بعضا غیرقابل تکرار بهوجود آمده و رقابت کشورهای توسعهیافته و اشتیاق آنها به ایجاد رابطه تجاری با ایران و درنتیجه، امکان حق انتخاب در اخذ و بومیسازی فناوریهای پاک، به نظر میرسد با ارجحیت دادن پروژههایی هدفمند در راستای کاهش آلودگی هوا همچون توسعه حمل و نقل عمومی و توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و تعریف الگوی مشارکتی پایدار و جامع که تمامی عوامل و ذینقشان در آن تعریف شوند، میتوان گامهای موثری در افزایش کیفیت هوای شهرهای کشور و در پی آن افزایش کیفیت زندگی شهروندان برداشت.
قطعا تمامی موارد ذکر شده وقتی در کنار روندهای جهانی تغییر اقلیم و الزامات بینالمللی برای مقابله با آن مطرح شود، اهمیت دوچندانی نیز مییابد.
منبع: دنیای اقتصاد
انتهای خبر