4 عامل تشدید بحران

ناصر شاهنوشی

 

استاد دانشگاه فردوسی مشهد

 

 

به گزارش تاسیسات نیوز، آب یکی از مهم‌ترین عوامل رشد و توسعه کشورها است. افزایش روزافزون جمعیت، رشد صنعت، گسترش شهرنشینی و تغییر سبک زندگی و ضرورت تامین امنیت غذایی پایدار در کنار کاهش مداوم منابع آب و سوءمدیریت، کم‌آبی را به بحرانی جدی تبدیل کرده است. بحران آب از جمله چالش‌هاي مهم زيست‌محيطي منطقه خاورميانه است.





بسياري از کارشناسان نگران آن هستند که استفاده از منابع آب در ايران بدون درنظرگرفتن محدوديت عرضه آن در آينده مشکلات جدي را به‌وجود آورد. در ايجاد و تشديد اين بحران، عوامل متعدد انساني و طبيعي، مانند الگوي مصرف آب، نحوه بهره‌برداري از منابع آب، محل مصرف، تکنولوژي مصرف، ميزان بار‌ش‌هاي جوي و نوسانات پديده‌‎های ‌اقليمي موثرند. در حال‌حاضر به دلایل عمده زیر، بحران آب کشور جدی‌تر از قبل مطرح است:



1-رشدجمعیت و گسترش و توسعه شهرنشینی

2- نحوه مدیریت عرضه منابع آبی

3- عدم مدیریت صحیح تقاضای آب در مصارف مختلف

4- مشکلات زیست‌محیطی که خود باعث تغییرات جوی و اقلیمی و شرایط آب و هوایی شده است.




براساس آخرین آمار ارائه شده از سوی بانک‌جهانی و نیز گزارش ملل متحد (2015)، ایران هفدهمین کشور پرجمعیت جهان به‌شمار می‌رود. جمعیت ایران در سال 1950 از حدود 17 میلیون نفر به 79 میلیون نفر در سال 2015 افزایش یافته است.





به بیان دیگر در فاصله 65 سال، جمعیت کشور 6/ 4 برابر شده؛ در حالی‌که جمعیت جهان در همین فاصله زمانی 9/ 2 برابر شده است. بنابراین سرعت رشد جمعیت ایران در دوره زمانی 2015-1950، بیش از میانگین سرعت رشد جمعیت جهان بوده است.




همچنین، ایران با متوسط بارش 255میلی‌متر در سال، از کشورهای خشک جهان و دارای منابع آب محدود است. توزیع مکانی بسیار ناهمگن همین مقدار کم نیز همواره معضلات بسیاری به همراه داشته است، به‌طوری که فقط یک درصد از مساحت ایران بارشی بیش از 1000 میلیمتر دارد؛ در حالی‌که 28 درصد از سطح کشور، بارش سالانه کمتر از 100 میلی‌متر دارد.





طبق آمار ارائه شده از شرکت مدیریت منابع آب کشور، تغییرات سطح آب‌های زیرزمینی در طول پنج دهه گذشته به‌طور متوسط سالانه 28/ 0 متر کاهش یافته و حجم آب در مخازن زیرزمینی به‌طور متوسط سالانه با حدود 2231 میلیون مترمکعب کاهش مواجه بوده است.





براي سنجش ميزان بحران آب از شاخص‌ها و مدل‌هاي متعددي استفاده مي‌شود كه سه شاخص فالكن مارك، شاخص سازمان ملل و شاخص موسسه بین‌المللي مديريت آب از معتبرترين آنها به‌شمار می‌آیند. همه این شاخص‌ها دورنمای مناسبی را از وضعیت منابع آبی ایران نشان نمی‌دهد.





همچنین با مقایسه سرانه ظرفیت زیستی و سرانه رد پای ایران می‌توان نتیجه گرفت ردپای اکولوژیک ایران بسیار بزرگ‌تر از سرانه زیستی‌اش است. این امر نشان‌دهنده مصرف بیش از حد از منابع و وابستگی به منابع دیگر مناطق جهان برای تامین نیازهای اکولوژیک مردم کشور است.





براساس اطلاعات منتشر شده از سوی جامعه جهانی ردپای اکولوژیک، میانگین ردپای اکولوژیک هر ایرانی 68/ 2 هکتار است، درحالی که ظرفیت زیستی ایران برای هر نفر 81/ 0 هکتار بوده است. به عبارتی ردپای اکولوژیک هر ایرانی 87/ 1 هکتار بزرگ‌تر از ظرفیت زیستی است.





نگارنده این سطور و همکاران در سال 1395 در تحقیقی برای اولین همایش اقتصاد آب، با تاکید ویژه بر منابع آبی به‌عنوان یکی از ارکان منابع پایه و شاخصی از محیط‌زیست به بررسی ارتباط بین رشد جمعیت و بحران آب و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از شبکه علّی بیزین پرداخته‌اند.





به این ‌منظور، دو سناریوی افزایش رشد جمعیت و افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بحران آب به یکی از جدی‌ترین مشکلات اقتصاد ایران بدل شده است که در صورت تداوم این بحران، مشکلات اساسی پیش‌روی اقتصاد ایران قرار می‌گیرد.

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;