یک ایرانی، یک اختراع – ۱

به گزارش تاسیسات نیوز، مهندس قوامی ، مردی جذاب و دوست داشتنی که دی ماه سال ۱۳۹۴ مصاحبه‌ای از ایشان در هفته نامه منشر شد. اما بعد از گذشت دو سال بار دیگر در عصر یک روز زمستانی به سراغش رفتیم تا هم از حال و روزش باخبر شویم و هم از اختراع تازه به ثبت رسیده‌اش برایمان بگوید. مهندسی که سه‌تار میزده و عاشق صدای شجریان است. او برایمان از حافظ می‌خواند و سرمای هوا را به گرما تبدیل می‌کند.


سلام آقای مهندس، حال و احوال این روزاتون چگونه است؟


سلام خدمت شما. حالم نسبت به سنم خوب است. من همیشه میگم که از بعضی‌ها بدتر و از خیلی‌ها بهترم.


متر و معیار بدتری و بهتری چیست؟


حرفه دوست‌داشتنی، امنیت، جا و مکان، اعتبار اجتماعی، غذای سالم، ورزش مناسب و منظم، لباس خوب، مهمونی رفتن و پذیرایی از مهمان. این‌ها را وقتی مقایسه می‌کنم با انبوه جمعیتی که در کوه‌های ترابرا یا موصل مثل سوزی‌ها، افغانی‌ها و ایزدی‌ها آواره هستند قطعاً بهتر هستم البته همه‌مان بهتر هستیم.


شما اختراعی را به ثبت رسانده‌اید. برایمان توضیح دهید.


چندین سال پیش در تونل کندوان تصادف و حریقی اتفاق افتاد و عده زیادی درگیر این حادثه شدند. یک پلیس جوان به داخل تونل می‌رود و چند نفری که کوچک‌تر و سبک‌تر بودند را نجات می‌دهد و در نهایت خودش دچار سکته قلبی می‌شود که وقتی من این اتفاق را شنیدم بسیار متأثر شدم که چه کسی باید پاسخگو باشد.


این تونل آن موقع یک‌طرفه بود و خیلی آلوده و نفس‌گیر. زمانیکه از آنجا عبور می‌کردم ضربان قلبم به‌شدت زیاد می‌شد و چشمانم را می‌بستم و رانندگی را به کس دیگری واگذار می‌کردم تا فقط این چند دقیقه را عبور کنم. حال، یا وهم بود یا اثر آلودگی شدید ولی به‌هرحال خاطره‌ی خوشی از آن تونل نداشتم. با خود فکر می‌کردم که این مشکل به دست ما مهندسان باید حل شود.


سال‌های بعد توسط وزارت راه، تونل پهن‌تر شد اما آلودگی داخل تونل هنوز معضل بود. البته هنوز هم این مشکلات هست به‌عنوان‌مثال، پرت شدن موتورسواران بر اثر گیجی در تونل نواب.


اینکه معضل آلودگی در غالب تونل‌ها هنوز نتوانسته است به‌طور مطلوبی حل شود، بخش مهمی بدلیل استفاده از سیستم جت فن است که یا بد کار می‌کنند یا خراب هستند و اصلاً کار نمی‌کنند. این سیستم، میلیاردها تومان را تلف می‌کند و اثرات جانی به بار می‌آورد. روشن‌تر اینکه سیستم انتخاب شده در ۵۰ سال گذشته، سیستم مطلوب و کارآمدی نبوده است.

بین سال‌های ۷۸ تا ۸۰ طرح و مقاله و نقشه‌ای از سیستم جایگزین سیستم جت فن را ارائه کردم که مانند شیوه کهنه موجود که هر فن با پرتاب رانشی طولی، آلودگی را به جت فن بعدی منتقل می‌کند، نیست.


زمانیکه طرح را به وزیر راه وقت دادم هفت هشت نفر به شرکت نقش شهر آمدند تا ظاهراً دلایل فنی مرا جویا شوند. لیکن این ظاهر قضیه بود و در واقع امر، اگر طرح یا سیستم جدید پیشنهادی را می‌پذیرفتند، تعداد زیادی جت‌فن‌های وارداتی که برای تونل‌های متعدد و مختلف خریده و وارد کرده بودند بلا استفاده مانده و از آن بدتر اینکه سیستم جت‌فن که لااقل ۵۰ سال مورد استفاده بوده و به آن و خصوصاً منافع حاصل از آن، عادت کرده بودند، زیر سوال رفته و به احتمال زیاد کنار گذاشته می‌شد. لذا دنباله آن را رها کردند و من هم تصمیم به بایگانی طرح گرفتم.


سال ۱۳۹۰ که در سفر آمریکا بودم با برخی از دوستان صحبت کردم و بعد از بازگشت، دوباره طرحم را از بایگانی درآورده و با مرور مفصل و تهیه نقشه‌ها و CD و اطلاعات بیشتر خود را آماده کردم که آنرا به ثبت برسانم. طرح را پیش آقای دکتر آخوندی که از هم‌دوره‌ای‌های هم در دانشکده فنی بودیم بردم و ایشان نیز قول همکاری دادند. حدود ۸ ماه جلسات متعدد با افراد مسئول در وزارت راه و ترابری و … گذاشتیم که در نهایت بی‌نتیجه ماند.


من مدارک مربوط به طرح را ترجمه کرده و سال ۹۱ مجدداً به آمریکا رفتم. در آنجا دو برادر کازرونی وکالت کار مرا بر عهده گرفتند. ابتدا ساعتی ۸۰ دلار پرداختم که آن دو حدود ده سایتی که مربوط سیستم‌های تهویه تونل می‌شد را بازدید کنند که اگر طرح من در دنیا بی‌سابقه بود آن را به ثبت برسانند و اگر مشابه داشت که هیچ.


بعد از یک هفته با من تماس گرفته و تبریک گفتند که طرح شما بی‌مشابه است و می‌توانید آنرا ثبت کنید. کارهای اداری ثبت زمان برد و در نهایت در ۳ ژانویه ۲۰۱۷ این طرح رسماً به ثبت رسید. قدم اول، تائیدیه بود که این Patent با یک نوار گلدن تائید و به من داده ارائه شد.


قدم دوم که مرحله اجرائی می‌شود برای من مقدور نیست زیرا برای نشان دادن طرح باید نمونه‌ای ساخته شود که هزینه آن رقم بسیار سنگینی می‌شود چون نیاز به ماکت تونل و ماشین‌ها و شرایط حریق واقعی دارد که کارهای ساده‌ای نیستند. اکنون با احداث یک شرکت کوچک در آمریکا تلاش می‌کنیم شرایط اسپانسری را فراهم نمائیم تا در زمانی بتوانیم نمونه‌ای از طرح را نشان دهیم. باید اشاره کنم که سیستم ابداعی جدید که در همه کشورها قابل اجرا و استفاده است دارای دستاوردهای فنی و مالی زیاد و گوناگونی خواهد بود.




آینده این طرح را چگونه می‌بینید؟


این طرح اگر اجرا شود در دهه‌ی اول پول سرمایه‌گذاری شده را برمی‌گرداند و از آن به بعد آن کشورها وارد بهره‌برداری‌های حاصل از توانمندی و نوع سیستم جدید خواهند شد.


مزایای این طرح برای ایران چه می‌تواند باشد؟


۱- در ایران،۹۰% نیاز به سفارش خارجی نداریم. دستگاه‌های هوادهنده و کانال‌های گرد در ایران ساخته می‌شود. سیستم الکترونیکی فرماندهی و تجزیه و تحلیل داده‌ها غالباً از خارج وارد می‌شود که آن‌هم در حجم مالی سیستم، رقم بزرگی نیست.


۲- در سیستم جت‌فن‌، هر فن یک PowerCable مربوط به خودش دارد و لذا کیلومترها از این کابل که ضد حریق و گران‌قیمت است کشیده می‌شود و همه این‌ها به یک تابلو برق وصل می‌شود اما در سیستم پیشنهادی این قضیه وجود ندارد و مصرف‌کننده‌های برق همان دو ایستگاه هوادهنده در دو دهانه بیرون هر تونل است.


۳- اگر در بلندمدت این طرح در تونل‌ها اجرا شود به مرور یک نیروگاه برقی بیکار می‌شود چون برق مصرفی سیستم پیشنهادی ما حدود یک‌سوم برق مصرفی سیستم جت‌فن است. اگر برق مصرفی مثلاً ۲۵۰۰ کیلووات باشد، برق سیستم پیشنهادی، حدود ۸۰۰ کیلووات برآورد می‌شود که اگر در ۵۰۰ تونل این طرح اجرا گردد قطعاً یک نیروگاه آزاد خواهد شد که ارزش آن برای یک کشور کم نیست.


۴- هیچ جت‌فنی جایی برای گذاشتن فیلتر ندارد و آلودگی بیشتر می‌شود اما در سیستم پیشنهادی هر نوع فیلتری اعم از ماکرو، بگ، قابل شستشو و … را می‌توان گذاشت.


۵- Level صدا در تونل با سیستم جت‌فن چیزی حدود ۸۰ تا ۱۱۰ دسیبل است که ناشی از کارکرد همزمان این جت‌فن‌هاست اما در سیستم پیشنهادی چون Source صدا بیرون است، داخل تونل هیچ صدایی نمی‌آید.


اولین حقوق مهندسی را چه زمانی گرفتید؟


سال ۱۳۶۰، پروژه سرم‌سازی شرکت داروپخش. این پروژه در زمان جنگ ایران و عراق بود که مجروحانی که می‌آوردند مشکل نبود یا کمبود سرم را داشتیم. اگر سرم را وارد می‌کردیم یا در دریا و یا در خشکی مورد اصابت دشمن قرار می‌گرفت. در آن زمان یک محموله عظیم سرم از چین وارد شد که بعد از نمونه‌برداری متوجه شدند که برخی از آن‌ها جلبک دارند و غیرقابل استفاده می‌باشند.


با پیشنهاد دولت وقت به آقای دکتر مرتضی نیلفروشان، مدیر شرکت داروپخش، ایشان با یکی از دوستان معمار خود تصمیم به ایجاد شرکتی بنام نقش شهر گرفتند که این پروژه سرم‌سازی را به سرانجام برسانند. بنده نیز برای بخش تاسیسات این شرکت به‌عنوان مشاور آنجا آمدم و اولین حقوق من مربوط به این پروژه بود.

 

ادامه دارد…

 

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;