گفتگویی با مهندس رجبی در مورد نظام مهندسی
به گزارش تاسیسات نیوز، بعد از زلزلههای متعدد در كرمانشاه و سر پل ذهاب بود كه تخریب ساختمانهاموجب شد تا بار دیگر نام مهندسان ساختمانی در میان اخبار مهم كشور به چشم آید و این گروه جزو افرادی قرار گیرند كه در سیبل توجه و انتقاد عملكردی هستند.
در همین شرایط بود كه رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان كشور در نامهای به رییسجمهور، به برشماری مشكلات پرداخت.
گفتگوي روزنامه اعتماد با فرجاله رجبی رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان را با توجه به اینكه طرح و لایحه بازنگری قانون نظام مهندسی ساختمان در مجلس در حال بررسی و تدوین است، بخوانيد:
یكی از موضوعات روز و انتقادها این است كه سازمانهای اجتماعی و حرفهای مثل سازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان محصول عصر صنعتی و پیش از توسعه فزاینده ارتباطات سایبری، اكنون كاركرد ارتباطی، آموزشی و پیوستگی خود را به طور كامل از دست دادهاند؛ پس چرا همچنان به صورت یك تشكل اداری عریض و طویل با ساختار هرمی پرهزینه به حیات خود ادامه میدهند و به تناسب توسعه فناوری ارتباطات، كمحجم و كمهزینه نمیشوند؟
اینكه سازمان نظام مهندسی ساختمان، عریض و طویل است یا نه، موضوعی است كه حتما قابل بررسی است و منصفانه باید بگویم با توسعه علم و فناوری ارتباطات باید در جهت بهینه كردن هر سازمان و ارگانی اقدام كرد. اما نكته حائز اهمیت این است كه زاویه مواجهه با موضوع از این منظر، رویكرد صحیحی نیست.
در واقع باید ببینیم كه آیا نگاه ما به سازمان یك نگاه اداری است كه كوچكش كنیم یا نگاه گفتمانی. یعنی باید ببینیم ما فقط ارباب رجوع داریم و این كار ارباب رجوعی انتهای كار ماست.
اما چنین نیست، ما در نظام مهندسی یك گفتمان داریم؛ قانون نظام مهندسی ساختمان برای ما اهدافی تعیین كرده و برای اینكه مهندسان و جامعه بتوانند این اهداف را لمس كرده و به سمت آن حركت كنند، نیازمند گفتمانسازی در حوزه مهندسی هستیم. بنابراین باید رویكرد و زاویه نگاهمان را عوض كنیم. اگر در نظر بگیریم كه سازمان ادارهای است كه پروانه اشتغال به كار صادر میكند و یك شورای انتظامی دارد كه تنها به اختلافات و دعاوی رسیدگی كرده و برای آزمون ورود به حرفه كمك میكند.
این تنها یك دیدگاه است كه به اعتقاد من كاركرد سازمان نیست، بلكه سازمان كاركرد گفتمانی دارد كه من اتفاقا عقیده دارم درگذر زمان نیاز به تقویت آن قسمت جدید بیشتر حس میشود. این امر نیازمند هماهنگی و همفكری مهندسان است تا با بحث و تبادل نظر به یك جمعبندی صحیح برسند. به نظر میرسد همه سعی میكنند سازمانها را در قالب اداره ببینند كه غلط است.
سازمان نظام مهندسی، سازمانی است هدفگرا، آرمانگرا و تولیدكننده دانش مهندسی كه باید اقدامات اعتلایی و پژوهشی خود را سرعت بدهد. البته اگر عریض و طویل شدن درحوزه اداری است، حتما ایراد دارد و باید بهینه شود، اما به این نكته هم توجه كنید كه تعداد مهندسان سازمانی كه در بیش از بیست سال گذشته در زمانی كه كاملا ساختار اداری داشته عضو آن بودهاند، با تعداد مهندسان عضو در سازمان فعلی قابل مقایسه نیستند. اگر سازمان ما به دستگاهی عریض و طویل اداری تبدیل شده، حتما ایراد است و ما موظف به بازگشت و اصلاح سیستم خود هستیم، اما آیا سایر ارگانها هم میتوانند از رویه خودشان برگشت كنند؟
اگر در شهری مثل تهران، سازمان نظام مهندسی نیاز به یك سری اصلاحات عمیق یا سطحی داشته باشد، این كار راحتتر است یا اگر بخواهیم شهرداری تهران یا وزارت راه وشهرسازی را اصلاح كنیم؟ با اتفاقاتی كه در شهرداری تهران رخ داده اصلا چه كسی میتواند این وضعیت را اصلاح كند؟ سازمان را میتوان با دستورالعملها، اصلاح و بهبود روشها، آییننامهها و شیوهنامهها اصلاح كرد، اما شهرداری تهران را نمیتوان به سادگی اصلاح كرد. سازمان اگر ایرادی داشته باشد اصلاحپذیر است، چون به دولت و اعتبارات آن تكیه ندارد و ادعای حاكمیتی هم ندارد.
دفاع از عملكرد سازمان از سوی شما امری منطقی است اما این نیز یك واقعیت است كه برخی از اعضا تخلفاتی را انجام دادهاند كه جای هر گونه دفاعی را از بین میبرد، تخلفاتی كه ذهنیت جامعه را نسبت به تمام اعضا و مهندسان ساختمانی تضعیف كرده است.
در این جا باید دید مهندسان متخلف آموزش درست ندیدهاند و سیستم آموزشی تعهد خود را به خوبی انجام نداده و به راحتی به آنها مدرك داده است یا مهندسان كمكاری كردهاند.
ما در زمانی كه دانشگاه میرفتیم آنقدر حجم درس و كار زیاد بود كه فكر میكردیم اگر تمام ٢٤ ساعت زمان شبانه روز را هم صرف كار و مطالعه كنیم، باز هم وقت كم میآوریم. من زمانی به وزیرعلوم سابق، آقای فرهادی، نامهای ارسال كردم با این مضمون كه این چه روشی است كه در هر كوچه و پسكوچهای مهندس تحویل جامعه میدهید. این چه روشی است كه وزارت علوم فقط مهندس تحویل كشور بدهد و در قبال اشتغال آنها بیتفاوت باشد؟
اگر كمیت برای وزارت علوم مهم نیست، كیفیت مهندسان فارغالتحصیل كه به وزارت علوم ربط دارد. مهندسی كه دروس آزمایشگاهی مختلف را به درستی تجربه نكرده باشد كه مهندس نیست؛ فارغالتحصیلی كه كار میدانی نكرده باشد كه مهندس نیست. متاسفانه تصویری كه از سازمان نظام مهندسی ساخته شده، این است كه تعدادی مهندس با مهرهای مجعول و چهرههای شطرنجی با چشمان بسته، مهر و امضا میكنند.
اما امضافروشی مشكل امروز مهندسان است كه نمیتوان از آن گذشت.
راجع به بحث امضافروشی باید با جامعه صحبت كنیم، همه بحثها به سر امضافروشی مهندسان متمركز شده كه غیر واقعی است. البته درهر سازمان ممكن است خطا رخ دهد كه باید با آن برخورد شود و ما برخورد میكنیم. اما به جای سرزنش این سازمان باید كمك كنیم تا یك گام به جلو حركت كنیم. در رساندن سازمان به این مرحله مسیر پر فراز و نشیبی پشت سرگذاشته شده است. حتما كمبودهایی دارد و باید رویكردهایی اصلاح شود. اگر فرض كنیم سازمان نظام مهندسی منحل شود؛ در اینصورت كدام دستگاه میتواند كاركردی كه اكنون سازمان دارد را داشته باشد؟ نظام مهندسی متعلق به مردم است و باید درجهت تامین منافع مردم با قدرت به پیش برود. بنده در نامهای كه اخیرا به رییسجمهور محترم هم نوشتم، تاكید كردم كه اگر هر مهندسی درحوزه سازمان نظام مهندسی، سهل انگاری و قصوری داشته است، ما به عنوان یك سازمان مسوولیت پذیر آن را میپذیریم؛ اما تا به حال شده كه یك دستگاه دولتی بگوید اگر اتفاقی در حیطه مسوولیت ما افتاده مسوولیت آن را میپذیریم؟
حتی در مورد قصور مهندسانی كه در كرمانشاه با ساخت ساختمانهای غیر ایمن موجب زیانهای زیاد به مردم شدند ؟
درمورد زلزله كرمانشاه باید تفحص كرد كه چند درصد از ساختمانهای نوساز و چند درصد از ساختمانهای قدیمی و غیر مهندسی فرو ریختهاند. من به سازمان نظام مهندسی استان كرمانشاه اعلام كردهام تا اسامی مهندسانی كه ساختمان تحت نظارتشان دچار خسارت شدهاند را به ما معرفی كنند تا پس از بررسی مشخص كنیم در كدام مرحله از مراحل طراحی، نظارت و اجرا مهندسان مربوطه مقصر بودهاند. ما سازمان صنفی نیستیم، بلكه سازمان با یك قانون مشخص هستیم. ساختمانها در كل به صورت مستقل طراحی و اجرا و بر آنها نظارت میشود، ولی وقتی جانمایی ساختمان روی گسل باشد، به مهندسان ارتباطی پیدا نمیكند.
بازدیدی كه توسط اساتید دانشگاه شیراز از ساختمانهای مهندسی ساز استان كرمانشاه به عمل آمده، موید این مطلب است كه شهرداری آن مناطق مجوز احداث طبقه خلاف دادهاند و بعد در ازای آن جریمه نقدی دریافت كردهاند، دراین شرایط مهندسان مربوطه به هیچوجه مقصر نیستند.
اما باید قبول كنیم این اتفاق افتاده و اگر چه شهرداریها در برخی موارد مقصر هستند اما كم نیستند مهندسان ساختمانی كه متخلف بودهاند. حال اگر این اتفاق را حتی گردن نظام آموزشی هم بیندازیم بالاخره این مهندسین نیازمند تایید سازمان هم هستند.
درحال حاضر كیفیت آموزش خیلی نسبت به گذشته ارتقا پیدا كرده است و ما خلأ كیفیت ضعیف آموزش در دانشگاهها را با صرف میلیاردها تومان در سال جبران میكنیم. با اطمینان میگویم كه سازمان نظام مهندسی هیچ جایگزینی ندارد. كدام تشكیلات میتواند بدون وابستگی به بودجه دولت سالانه چند میلیارد تومان فقط در بخش آموزش خدمات ارایه دهد؟ البته هیچ سازمانی نمیتواند زانو بزند و فقط به گذشتهاش نگاه كند و شكی نیست كه نظام مهندسی باید ارتقا پیدا كند.
اصولا سازمانی كه نگاه به آینده نداشته باشد و فقط به گذشته نگاه كند، مرده است. من اعتقادی ندارم كه حرفه مهندسی دركشور ما بیش از حد بزرگ شده، اصولا در كشورهای درحال توسعه، آنقدر كه مهندسان جای فعالیت مفید دارند، دیگر اقشار ندارند. معتقدم كه اگر بخواهیم به توسعهیافتگی برسیم مهمترین و قویترین قشری كه میتوانند كمك كنند، مهندسان هستند. اما بحث اصلی بر سر پایین آمدن كیفیت آموزش است؛ وضعیت فعلی دانشگاهها قابل مقایسه با دوران تحصیل ما نیست. درآن زمان دانشجویان علاقهمند بودند تا در یك فضای جدی، سنگین و رقابتی مهندس شوند.
امروز دانشجو حتی سر جلسه آزمون حاضر نمیشود و با توصیه نمره قبولی میگیرد. پس تولید صرفا كمی مهندس باعث شده تا آسیب ببینیم. متاسفانه درحال حاضر برنامهای برای اشتغال وجود ندارد و ادامه تحصیل، جایگزین اشتغال است. این موضوع را حتی در نامهای به رییسجمهور هم اشاره كردم. پیشنهاد من این است كه ورود به حرفه باید سخت شود. وقتی زورمان به وزارت علوم نمیرسد كه كیفیت آموزش را ارتقا دهد، بهتر است فیلتر ورود به حرفه را تنگتر كنیم. درواقع باید چشمه ورود مهندسان دارای پروانه اشتغال را با نیازهای جامعه تنظیم كنیم. در ارتقای پایه هم باید سختگیری كنیم تا مهندسان به راحتی ارتقا پیدا نكنند و درصورت كارآزموده نبودن لااقل لطمات آنها محدود شود.
مستحضرید كه طرح مجریان ذیصلاح تاكنون خروجی مناسبی نداشته و در چرخه ساخت و ساز، همه عوامل دخیل را سردرگم كرده است. در واقع میتوان گفت این طرح تاكنون به طور صوری اجرا شده است. چه اقدامی برای اصلاح این كاركرد ناقص و مجهول و حركت به سمت عملكرد واقعی و بهینه نیروهای متخصص سازمان و انعكاس مثبت آن در چرخه ساختوساز شهری در نظر دارید؟
اعتقاد دارم كه ما باید از ترم (عبارت) ناشناس و مبهم مجری به ترم شناخته شده پیمانكار برسیم. خلط و اشتباه اول این بوده كه اجرا را به عنوان مدیریت ساخت در نظرگرفتیم نه پیمانكاری. هر چند شاید اشتباه هم نبوده چون تمام اینها فرآیندی پیش رفته و به این مرحله رسیده است چون مجری برای ما، تعریف جدیدی بود نتوانستیم خیلی خوب از پس تعریفش بربیایم.
كارفرماها هم متوجه جایگاه مجری نشدند، تشكیلاتی مثل شهرداری هم كمكی نكردند تا این ترم جا بیفتد. وقتی در شهری مثل تهران، شهردار آن به راحتی میگوید ما مجری نمیخواهیم و كسی هم نیست كه اعمال حاكمیت و این قدرت را مهار و محدود كند، كاری نمیتوان انجام داد. من قبول دارم كه مهندسان ما به خوبی نقش مجری را ایفا نكردند، ولی مگر ما این ترم را به خوبی تعریف كردهایم كه از مهندسان انتظار ایفای نقش عالی را داشته باشیم؟
ما باید بدان فكر باشیم كه دریك نگاه فرآیندی، تعریف مجری كه تعریف ناقصی بوده را كامل كنیم. درحالی كه مهندسان محاسب ما به خوبی جایگاه خود را پیدا كردهاند، الان خود مجریان خودشان هم سردرگم هستند. یك مولفهای بین پیمانكار و ناظر ماندهاند و صاحبكار هم آنها را قبول ندارد. اگر از ترم مجری به ترم آشنای پیمانكار برویم، پیمانكار هم میتواند بسته به نوع و مقیاس ساختمان، حقیقی یا حقوقی با مسوولیت مشخص باشد.
یكی از مشكلات سازمان نظام مهندسی این است كه اقداماتش ضمانت اجرایی ندارد و شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی سازمان را رقیب خودشان میدانند و با آن همسو نیستند به این خاطر است كه ما دستورالعمل ابلاغ میكنیم و آنها به آن عمل نمیكنند و كاری هم نمیتوانیم انجام دهیم، چون فاقد ضمانت اجرایی هستیم.
منبع: اعتماد
انتهای خبر