تاسیسات نیوز/ سعید ظریف: اما من میخواهم به همین بهانه، سوالی اساسی را مطرح کنم و آن این است که چرا ما با وجود پیشرفت تکنولوژیهای نوین و علیرغم میراث غنی و دیرپای معماری خود که در اصفهان و سایر شهرهای کهن این سرزمین داریم، دیگر قادر به خلق بناهایی ماندگار که هم از لحاظ اقلیمی و زیستمحیطی پایدار بوده و هم از منظر زیباشناسانه معرف هویت ملی ما باشند، نیستیم؟
موضوعی که حتی در شهرسازی و طراحی منظر شهری نیز با آن روبهرو هستیم.
البته قطعا عوامل دخیل در این امر بسیارند و نیاز هست که متخصصین از دیدگاههای مختلف فنی و علوم انسانی نظیر جامعهشناسی، اقتصاد، مهندسی و … این موضوع را به طور میدانی مورد تحقیق قرار دهند، ولی چند نکته هست که میتوان از همین ابتدا مطرح نمود.
برای مثال، در گذشته مصالح ساختمانی کاملا ماهیت محلی داشتند و در نتیجه به طور طبیعی با اقلیم منطقه سازگار بودند؛ ولی بعدها رشد تکنولوژی حمل و نقل که تجارت مصالح ساختمانی را دچار تحول چشمگیر نمود، ساژندگان و طراحان را قادر ساخت که مصالح دوردستترین معدنها را در ساختمانهای خود بدون توجه به هماهنگی اقلیمی با شهرها به کار گیرند و طبیعتا این یکی از نکاتی است که پایداری ساختمانهای نوین ما را در بسیاری موارد دچار چالش نمود.
از طرف دیگر گویا کشف انرژیهای نوین نظیر برق، گاز و غیره که منجر به اختراع و توسعه تجهیزات گرمایشی و سرمایشی گردید، موجب شد که خلاقیت معماران کهن ما در ساختن بناهایی که بی نیاز از تجهیزات مدرن امروزی، تابستانها خنک و زمستانها گرم میماندند، توسط معماران نوین ما یکسره کنار گذاشته شود.
اما گذشته از تمام این موارد به نظر میرسد که مسائل اقتصادی عصر حاضر مهمترین نقش را در به عقب رانده شدن معماری ما ایفا کردهاند.
امروز میبینیم که اغلب ساختمانهای ما تنها به منظور برطرف کردن نیاز شهروندان به یک سرپناه و یا حتی خوابگاه ساخته میشوند و افزایش جمعیت و تنگی فضاهای قابل سکونت به همراه قیمتهای نجومی زمین و مسکن همگی به این معضل اضافه شدهاند تا شاهد ساختمانهای کم دوام، نا ایمن و نازیبا در معماری امروزمان باشیم.
به عبارت دیگر، بخش عمدهای از بی توجهی به ضرورتهای روحی و انسانی شهروندان و ماندگاری و پایداری بناها، ریشه در فشارهای اقتصادی دارد که سازندگان ما را به سمت فراهمسازی حداقلی المانهای مسکن سوق داده است.
طبیعتا با یک نگاه به هرم نیازهای انسان میتوان دریافت که در شرایط بحرانی اقتصادی، عمدتا نیازهای معنوی به سادگی قربانی نیازهای مادی و اولیه میشوند تا آن جا به قول سعدی:
چنان قحطسالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
با این حال معتقدم که حتی در این شرایط بحرانی نیز میتوان با به خرج دادن درایت و در نظر گرفتن واقعیات موجود جامعه امروز، بدون اعمال فشار اقتصادی بیشتر، ساز و کارهایی اجرایی و اقتصادی برای صنعت ساختمان طراحی نمود تا ضمن حفظ هویت ملی خود بتوانیم آثاری زیباتر، پایدارتر و ایمنتر از آنچه هست به جای بگذاریم. ناگفته پیداست که این امر تخصص جمعی محققین و صاحبنظران را میطلبد، ضمن این که هرگز نباید از نگاه به تاریخ، اقلیم و میراث معماری خود غافل بمانیم.