چرا شاخص های مصرف انرژی بهبود نمی یابد و خیلی آب از آب تکان نمی خورد؟(1)

 

بیش از 10 سال از تاسیس سازمانها و شرکتهای مرتبط با بهینه سازی مصرف انرژی در کشور شامل سابا، سانا، شرکت بهینه سازی مصرف سوخت و بیش از ده سال از تدوین مبحث 19 مقررات ملی ساختمان -که بر بهینه سازی انرژی در ساختمان تاکید دارد- می گذرد، بیش از ده سال است که برچسب انرژی برای بیشتر محصولات انرژی بر تدوین و الزامی شده و عمر برچسب انرژی روی برخی از محصولات به بیش از ده سال می رسد هرچند در مورد برخی از محصولات با وجود الزامی بودن اجرای استاندارد برچسب انرژی و الصاق آن روی محصول، این الزام قانونی رعایت نمی شود و برخی از شرکتها از این الزام قانونی سرباز می زنند، بیش از یک دهه است که در رسانه ها از اهمیت صرفه جویی انرژی می شنویم، تقریبا” همگان تبلیغات گسترده وزارت نیرو و شرکت ملی گاز ایران را در رسانه های مختلف دیده یا شنیده ایم و با پیام ها و توصیه هایی مانند “لامپ اضافه خاموش”، “6% صرفه جویی در مصرف گاز با یک درجه کمتر کردن دمای هوای خانه” و … آشناییم، چند سالی است از طرح و تدوین استاندارد برچسب انرژی ساختمان می گذرد هرچند زمان اجرای آن مشخص نیست، سال 88 سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شد، فاز اول هدفمندی یارانه ها از اواخر آذر 89 با چند برابر شدن بهای حامل های انرژی و مرحله دوم آن از اردیبهشت سال جاری عملیاتی شد و …

اما چرا شاخص های مصرف انرژی بهبود نمی یابد و خیلی آب از آب تکان نمی خورد؟

بنظر می رسد هنوز در عمل -و نه گفتار- اراده جدی برای بهینه سازی مصرف انرژی وجود ندارد و فقط حرف آن را می زنیم و هنوز عمق بحران انرژی را باور نکرده ایم. بعنوان مثال، در همه گروه های کالاها و محصولات انرژی بر (لوازم برقی، لوازم گازسوز، خودرو و …)، شاهد تولید محصولات پرمصرف و با رده پایین برچسب انرژی و یا فاقد برچسب انرژی با وجود الزامی بودن آن هستیم.

با تاکید بر بخش ساختمان باحدود 40% سهم (بالاترین سهم) از کل مصرف انرژی کشور، برای پاسخ به چرایی عدم موفقیت در بهینه سازی مصرف انرژی -با وجود تلاش بیش از ده ساله و خرج بودجه های عظیم- و درک واقعیت ها و اولویت های فراموش شده، پرسش و پاسخ های زیر راهنماست که چرا در بهینه سازی مصرف انرژی در بخش ساختمان کمترین موفقیت را داشته ایم:

  • با توجه به فاصله حداقل 5 برابری شاخص مصرف انرژی در هر متر مربع ساختمان در ایران با اروپا و وجود فرصت و پتانسیل صرفه جویی 80% مصرف انرژی در این بخش، چرا به این مهم بصورت جدی و همه جانبه پرداخته نمی شود؟
  • استراتژی ها یا راهبردهای اصلی رسیدن به این میزان صرفه جویی چیست؟
  • چرا با وجود بیش از 10 سال سابقه اجرا، مبحث 19 مقررات ملی ساختمان که ناظر بر بهینه سازی مصرف انرژی در ساخت و ساز جدید است به درستی و کامل اجرا نمی شود و مبحث 19 در عمل، محدود به اجرای پنجره دوجداره شده است؟
  • آیا اجرای ناقص و جزئـی مبحث 19، ریشه در برداشت سطحی از آن دارد یعنی آیا نسبت به اصل محوری مبحث 19 جهل و ناآگاهی وجود دارد؟ چطور واقف نبوده و نیستیم که اولویت در صرفه جویی انرژی در ساختمان “عایق ساختمان” است؟
  • وقتی بر اساس یافته های علمی منتشر شده، به علت عایق نبودن پوسته خارجی ساختمان، بطور میانگین و تقریبی، حدود 35% اتلاف انرژی از دیوارهای جانبی، 25% از سقف و 10% از کف ساختمانها است و 20 تا 25% اتلاف انرژی از پنجره ها و درب هاست، چگونه اولویت عایق ساختمان فراموش شده است؟ چرا عایق ساختمان که نقش بیشتر و چند برابری در صرفه جویی انرژی دارد، مغفول مانده است.
  • آیا نمی توان تجربه موفق در الزامی شدن تدریجی اجرای پنجره دوجداره “یو پی وی سی” در ساختمان ها را در عایق ساختمانها هم تکرار کرد؟
  • لازم به تاکید است که با وجود اولویت عایق در صرفه جویی انرژی در ساختمان، با رعایت استانداردهای ایمنی و سلامت ساکنین ساختمان ها از طریق پیش بینی دریچه استاندارد تامین هوای تازه و تعویض هوا، نصب پنجره دوجداره صحیح، منطقی و در کاهش مصرف انرژی موثر است. حتی با اجرای عایق ساختمان، پنجره دوجداره “یو پی وی سی” استاندارد نیز نباید فراموش شود و اهمیت و جایگاه آن محفوظ است.
  • ساختمان های ما دوستدار انرژی و محیط زیست نیستند. ساختمان های ما بگونه ای ساخته شده اند که سرما و گرمایی که با هزینه های گزاف تامین می شود را حفظ نمیکنند و بواسطه عایق نبودن پوسته خارجی (دیوارها، سقف و کف) و عایق نبودن تاسیسات سرمایشی و گرمایشی ساختمان، سرما و گرما را به سرعت از دست میدهند و درنتیجه وسایل حرارتی یا سرمایشی باید بیشتر و بیشتر و چند برابر استاندارد کار کنند و انرژی مصرف کنند تا محل سکونت را سرد یا گرم کنند.
  • چرا ساختمانی نمی سازیم که کم مصرف، عایق و دوست دار انرژی و محیط زیست باشد؟ چرا ساختمانی می سازیم که باید سالهای بعد برای بهینه سازی انرژی در آن هزینه کنیم، آنهم با اثربخشی و کارایی کم؟ یا بعضا” ناآگاهانه، مردم را به روشهای غیر ایمن (مانند درز بندی کامل)، برای کاهش مصرف تشویق کرده یا سوق دهیم. یا از مردم بخواهیم هر طور شده مصرف شان را کم کنند وگرنه جریمه می شوند در حالیکه آنها نقش زیادی در مصرف بالای انرژی ساختمان ندارند. اشکال در کیفیت ساختمان و سپس کیفیت و راندمان سیستم های انرژی بر گرمایشی و سرمایشی است.
  • به مضمون بیانات دو نفر از مسئـولان ارشد مرتبط با صنعت ساختمان و بخش انرژی کشور استناد می کنم. بگفته آقای مهندس ترکان رئـیس شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان در همایش گرامیداشت روز مهندس سال 92، “ما ساختمان بی کیفیت میسازیم بعد از مردم می خواهیم در مصرف انرژی صرفه جویی کنند در حالیکه اشکال کار جای دیگر است”. یا بقول آقای مهندس زنگنه در همین همایش، “وقتی ساختمانی بسازیم که عایق نیست، حال اگر بیایم بهترین وسلیه انرژی بر سرمایشی یا گرمایشی با بالاترین راندمان و رده برچسب انرژی هم استفاده کنیم، بیفایده است”. تاکید می شود که اولویت فراموش شده در بهینه سازی و کاهش مصرف انرژی در بخش ساختمان، عایقبندی مناسب و استاندارد پوسته خارجی و تاسیسات است.
  • بدیهی است، بعد از عایق حرارتی ساختمان، توجه به راندمان وسایل انرژی بر و استفاده از محصولات، سیستمها و فناوری های جدید کم مصرف، بسیار تعیین کننده است. چرا بعد از 10 سال از الزامی و اجرایی شدن استاندارد برچسب انرژی بخاری، هنوز عمده بخاریهای تولیدی کشور، دارای رده های F یا G و حتی فاقد برچسب انرژی هستند و نظارت و برخوردی هم نمیشود؟ چرا بعد از 10 سال، هنوز آبگرمکن مخزنی تولید میشود که با اجرایی شدن استاندارد برچسب انرژی که چند نوبت اجرای آن به تاخیر افتاده و به تولیدکنندگان مهلت داده شده است- بالای 90% آنها مردود می شود؟ اجازه دادن به تولید و فروش کالا و محصول با راندمان پایین و پرمصرف یعنی گرفتار شدن مصرف کننده در سالهای استفاده از آن وسیله، که باید تاوان آن را بپردازد. مسئول این وضعیت کیست؟
  • آیا علت عدم اجرای عایق مناسب و استاندارد در ساخت و ساز جدید، هزینه سنگین آن بوده است؟ خیر. بررسی ها نشان می دهد حداکثر هزینه ای که به هزینه ساخت اضافه می شود 5% هزینه سرانه هر متر مربع است. حتی یکی از شرکتهای فعال در صنعت عایق ساختمان ادعا می کند، هزینه اضافه نزدیک صفر است و حتی هزینه ساخت میتواند کمتر شود. آقای مهندس ترکان در صحبت حضوری که در همین زمینه در حاشیه اجلاس هفدهم سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور با ایشان داشتم اعلام کردند هر متر مربع تنها 25 هزار تومان افزایش می یابد. صرفنظر از اینکه این هزینه از محل کاهش مصرف انرژی برگشت داده خواهد شد آیا این رقم هزینه اضافه نسبت به هزینه هر متر مربع حدود 300 هزار تومان در مسکن مهر یا 500 تا 700 هزار تومان متوسط هزینه ساخت و قیمت فروش هر متر مربع از یک تا 5 میلیون تومان (نرم اکثریت ساخت و ساز مناطق شهری کشور) سنگین است؟ اگر ساختمانی با عایق مناسب ساخته شود، آیا فروشنده نمیتواند هر متر مربع را بصورت کاملا قانونی و حتی با حمایت و هدایت دستگاههای ناظر و مرتبط، بواسطه مزیت عایق و کم مصرف بودن آن با قیمت بمراتب بالاتر (بیشتر از چند برابر هزینه اضافه بابت عایق بندی ساختمان نسبت به ساختمان فاقد عایق مثلا متری 100 هزار تومان بالاتر) بفروشد. با اجرایی شدن شناسنامه فنی ساختمان و برچسب انرژی ساختمان، توجه به این مزیت ساختمان ها در زمان خرید یا فروش ساختمان بیشتر خواهد شد.
  • براستی چرا در 10 سال گذشته، اراده جدی، الزام قانونی و نظارت جدی برای عایق بندی پوسته خارجی ساختمان و عایق بندی تاسیسات ساختمان ها مشابه الزام پنجره های دوجداره- وجود نداشت و هنوز هم وجود ندارد؟ پروژه بزرگ مسکن مهر، بدون پنجره دوجداره ساخته نشده و نمی شود اما از عایق خبری نیست. بنظر میرسد بیشتر از هر چیز، غفلت، ناآگاهی و جهل دست اندرکاران صنعت ساختمان و مسئـولان نقش دارد.
  • با یک محاسبه ساده، اهمیت موضوع را در مقیاس ملی بررسی می کنیم. اگر عایق بندی ساختمان ها از 10 سال گذشته اجرایی شده بود، هم اکنون قریب به یک سوم واحدهای مسکونی کشور (حدود 7 تا 8 میلیون از 22 میلیون واحد موجود) که در این دهه ساخته شده اند عایق بودند و در نتیجه آن، متوسط مصرف انرژی برای تامین سرمایش و گرمایش این ساختمانها کمتر از نصف وضع موجود بود. اثر این اقدام در مقیاس ملی، صرفه جویی سالیانه بیش از 7 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی (در پیک مصرف گاز در روزهای سرد زمستان، روزانه بیش از 80 میلیون متر مکعب) و صرفه جویی سالیانه حدود 2 میلیون مگاوات ساعت برق (در پیک مصرف برق در روزهای گرم سال، روزانه 12بیش از 10 هزار مگاوات ساعت) و در نتیجه کاهش مصرف سوخت مورد نیاز برای تولید برق و … جمعا” به ارزش بیش از 3000 میلیارد دلار است که متاسفانه این فرصت را بدلیل عدم اجرای عایق در ساختمان ها در 10 سال گذشته از دست داده ایم. هر سال تاخیر در اجرای این مهم که اصل و اساس مبحث 19 مقررات ملی ساختمان است، یعنی هزینه فرصت و هدر دادن و اتلاف انرژی به ارزش حداقل 300 میلیون دلار در سال!

ادامه دارد …

 

 

دکتر جواد نوفرستی

مدرس دانشگاه، مشاور بهینه سازی و کارشناس اقتصاد انرژی

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;