پیوند خطرناک تولید و توزیع
دکتر اصغر زارعی
عضو انجمن علمی اقتصاد شهری ایران
به گزارش تاسیسات نیوز، پنجشنبه 30 دی ماه بود که حریق یکی از قدیمیترین پاساژهای شهر همه نگاهها را متوجه چهارراه استانبول کرد، آتشی که هیچکس حتی بدبینترین افراد فکرش را نمیکرد که در عرض کمتر از 3 ساعت قطب تولیدی و فروش منسوجات و پوشاک را از روی صفحه روزگار محو کند و با خود بخشی از قلب صنعت پوشاک را زیر خروارها خاک ببرد. فارغ از صدمههای این فاجعه بر جان و روح برخی افراد ضربهای بزرگ به اقتصاد کشور وارد شد و آن هم درست در بدترین زمان ممکن یعنی در آستانه روزهای پایانی سال که بازار پوشاک و خرید دوران کسادی را تجربه میکرد و به امید رونق بازار در شب عید بود.
بیشک فاجعه پلاسکو فارغ از دلایل و مقصرانش، شب عید بیش از 600 واحد تجاری و تمام آنهایی را که به نوعی بهطور مستقیم و غیر مستقیم با آنها در ارتباط بودند عزادارکرد، 600 واحدی که 400 واحد آن عضو اتحادیه پیراهندوزان و پیراهنفروشان بودند. وقتی با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم، فقط ملک پلاسکو، 1200 میلیارد تومان ارزش دارد، میتوان فهمید که خسارت اقتصادی ویرانی پلاسکو خارج از حد تصور است.
آنطور که در گزارشها اعلام شده است، بخش قابل توجهی از پوشاک نیز به منظور ارائه به بازار شب عید در مغازهها انبار شده بود که با این حساب میزان خسارت را میتوان تا 2 هزار میلیارد تومان پیشبینی کرد؛ البته هر یک از مقامهای مسوول با توجه به تخصص خود میزان خسارت متفاوتی را اعلام میکند. در اینکه در حال حاضر باید برای جبران خسارت و جلوگیری از بروز عوارض ناشی از این حادثه چارهاندیشی کرد، شکی نیست، اما واقعیت این است که آب رفته به جوی بازنمیگردد و باید برای وضعیت موجود چارهای اندیشید تا حداقل جلوی حوادثی مشابه گرفته شود.
یکی از مسائلی که در بروز این فاجعه نقش داشته وجود واحدهای تولیدی و بازار عرضه در مجاورت یکدیگر است. واقعیت این است که سالها است این مدل تجاری در دنیا منسوخ شده و پیوند بین این دو که در ایران رایج است، ارتباط نامناسب است. این موضوع در بسیاری دیگر از مراکز تولید و عرضه مانند پلاسکو وجود دارد، مانند ساختمان علاءالدین که عمدهفروش و خردهفروش موبایل و تجهیزات الکترونیکی همه در یک جا جمع شدهاند. حالا به بررسی جنبه دیگر ماجرا میپردازیم و آن عدم ایمنی ساختمانها است. گفته میشود قبل از حادثه پلاسکو بارها و بارها به این مرکز تجاری در زمینه ناایمن بودن ساختمان اخطار داده شده، پس چرا در عمل اتفاقی نیفتاده است.
یکی از عوامل همین قانون مالکیت و سرقفلی است. واقعیت این است که بسیاری از فروشگاهها در پلاسکو یا اجارهای است یا سرقفلی آن در اختیار افراد است.
همین امر سبب میشود که حتی اگر فردی بخواهد برای ایمنسازی فروشگاه خود اقدامی بکند، عملا دست و پا بسته است چون حقی در دخل و تصرف در آن ندارد.
به نظر میرسد قوانین در این بخش نیازمند بازنگری است تا بتواند در موارد این چنینی مسوولیت را بیش از پیش و همراه با ضمانت اجرا برعهده مالک قرار دهد یا راهکاری مشابه در مورد آن بیندیشد. نکته بعد در مورد فرسودگی ساختمانها است.
واقعیتی در کشور ما وجود دارد که در دنیا برعکس است؛ برای مثال در همه دنیا هرچه از عمر اتومبیل میگذرد، هزینه نگهداری آن افزایش مییابد. این هزینه نه در بخش لوازم و موارد مصرفی خودرو بلکه در زمینه عوارض و بیمه خودرو است.
به عبارتی زمانی که عمر یک خودرو در سایر کشورها افزایش مییابد، هزینه عوارض و بیمه آن آنقدر افزایش مییابد که نگهداری آن برای مالک به صرفه نیست و عملا توجیه اقتصادی نخواهد داشت و دقیقا عکس این وضعیت در کشور ما رخ میدهد. یعنی هرچه عمر خودرو افزایش مییابد نه تنها عوارض خودرو تغییر نمیکند بلکه شما میتوانید از تخفیفات بیمهای استفاده کنید، بهطوری که تخفیف بیمه در نوع خود در معاملات خودرو یک آپشن محسوب میشود!
بدون شک اگر در تعیین عوارض ساختمانی نیز مقرراتی وضع شود که به موجب آن ساختمانهای قدیمی و فرسوده و البته فاقد استانداردهای ایمنی مجبور به پرداخت عوارض بیشتری شوند میتوان تا حد زیادی از ایجاد مراکز تجاری فرسوده و نا ایمن پیشگیری کرد. بیمه اجباری اماکن و حتی کالاهای آنها در برابر حوادث و سوانح نیز میتواند در کاهش عوارض ناشی از حوادث احتمالی موثر باشد.
چگونه است که میتوان خودروها به ویژه خودروهایی که جنبه خدمترسانی دارند را ملزم به داشتن بیمههای گوناگون کرد و بدون بیمه به آنها اجازه تردد و کسب درآمد نداد، اما نمیشود قوانینی وضع کرد که صاحبان کسب و کارهایی مانند آنچه در پلاسکو انجام میشد را ملزم به بیمه برای جبران خسارتهای احتمالی کرد؟
بیشک چنانچه واحدهای تجاری ملزم به استفاده از خدمات بیمهای این چنینی شوند، به دنبال آن برای جلوگیری از خسارتهای ناشی از حوادث احتمالی مانند آتشسوزی و زلزله قوانین نظارتی بر ساختمانسازی و ایمنی شدیدتر خواهد شد. در اینکه حادثه پلاسکو تلخ و دردناک بود شکی نیست، اما هنر این است که از تهدیدها فرصتی ساخت تا راه تکرار بر ،خطر بست.
انتهای خبر