وزارت نیرو باید زور بگوید تا بیآب نشویم
به گزارش تاسیسات نیوز، برای مقابله با خشکسالی و کمبود آبی، وزارت نیرو باید زور بگوید البته زور با ظلم متفاوت است، روشی که وزارت نیرو پیش گرفته است مقابله با خشکسالی نیست بلکه سازش با خشکسالی است. دولت باید به جای درآمدزایی صرف، به فکر برخورد جدی با پرمصرفها داشته باشد.
آقای احمد امینی، مدیرکل کانهآرایی و فرآوری مواد معدنی سازمان زمینشناسی گفته است «بر اساس مطالعات انجام شده تا سال2040، 33 کشور در وضعیت شدید کمآبی قرار خواهند گرفت که از این تعداد 14کشور از خاورمیانه در میان این کشورها وجود دارند که رتبه ایران در این لیست، مرتبه سیزدهم است.» این اطلاعات نشان میدهد، وضعیت تأمین آب در آینده به مشکل جدیای برای کشورها تبدیل خواهد شد.
منابع آب شیرین کره زمین در حدود 2.05درصد از کل منابع آب را به خود اختصاص داده است، با توجه به عواملی مانند رشد جمعیت و توسعه فعالیتهای بشری، بحران آب بسیاری از کشورها را تهدید میکند و در این میان بیشترین میزان مصرف آب در بخش کشاورزی است و پس از آن بخش صنعت حدود 20درصد از منابع آب را مصرف میکند. از این میزان 97.05درصد آب شور است، از این نظر از کره زمین با عنوان «سیاره نمکی» یاد میشود.
منابع آب شیرین شامل دریاچهها، رودخانهها، آبهای زیرزمینی، یخچالها و منابع طبیعی است و این عدد نشان میدهد که بشر برای فعالیتهای خود و زندگی روزمره با منابع محدود آب شیرین روبهروست. براساس پیشبینیها تا سال2040 میزان جمعیت دنیا به بیش از 9میلیارد نفر خواهد رسید که این مسأله نشاندهنده کمبود منابع برای تأمین آب کافی است.
ارتباط بحران آب و سوءمدیریت
پروفسور پرویز کردوانی، استاد جغرافیا دانشگاه تهران و پدرکویرشناسی ایران در گفتوگو با روزنامه «صبحنو» میگوید: «36 ایالت آمریکا بهویژه لسآنجلس با کمآبی مواجه است که سالیان گذشته «مستر براند» روز صفر و تمام شدن آب را در این شهر پیشبینی و اعلام کرده بود که بخشهای کشاورزی، صنعت و سایر بخشها مصارف خود را 25درصد کاهش دهند و اگر کسی به آن عمل نکند راهی زندان خواهد شد، سپس در همان زمان ناظر آب اعلام کرد که شهروندان باید آب فضای سبز را از خانه جدا و کنتور مجزا دریافت کنند.
«مستر براند» چمنهای مصنوعی را جایگزین چمن طبیعی کرد، پلیس آب گمارد و هرکسی که با شلنگ ماشین خود را میشست، 500 دلار جریمه کرد، همچنین مصوب کرد تا فاضلاب خانگی تصفیه و مجدداً استفاده شود، درختان را از بین برد و کاکتوس را جایگزین آن کرد و با این روش روز صفر پیشبینیشده را هفت سال به تأخیر انداخت.»
او ادامه میدهد: «میزان آب هر کشوری بستگی به مقدار بارشی است که به سطح آن میریزد و این میزان بسته به موقعیت جغرافیایی آن کشور هم متفاوت است، ما در بدترین منطقه از دنیا قرار گرفتهایم. کشور ما و خاورمیانه تحت هوای پرفشار هستیم که این وضعیت را بدتر میکند. اینکه گفته میشود بارندگی در کشور ما 250میلیمتر است، اینطور نیست. ممکن است در گیلان 2هزار میلیمتر ببارد اما در یزد 60میلیمتر بارندگی ثبت شود.»
استاد جغرافیا دانشگاه تهران و پدرکویرشناسی ایران با بیان اینکه در هر صورت وضعیت آبی ما خیلی بد است، اضافه میکند: «هرآنچه بر سر ما آمده است مسوولان برسر ما آوردهاند، در گذشته توسعه، جمعیت، مصرف و صنعت کم بود و به همین دلیل هم مشکل چندانی در حوزه آب وجود نداشته است.»
قناتها را با حفر چاهها کشتند
کردوانی با اشاره به اینکه حفرچاههای غیرمجاز و برداشتهای غیرمجاز میافزاید: «آمارها و ارقامهایی که درباره منابع آبی اعلام میشود همگی غلط است، زمانیکه مدیران وزارت نیرو یا آب و برق سابق سه تکنولوژی استفاده از آبها را وارد کردند به این روز افتادیم. در سال1340 در وزارت آب و برق تصمیم گرفته شد تا حفر چاه و برداشت آب از قناتها به صورت موتوری انجام شود.»
او میگوید: «پس از 6 سال از شروع حفر چاههای عمیق متوجه شدند که آب غارت میشود و بنابراین قانون گذشته و در دشت تهران، قزوین، کرج، سمنان و ورامین را به دشتهای ممنوعه تبدیل کردند، از این سال تا سال1355، 50هزار حلقه چاه حفر شد. این میزان از سال1357 تا1360، 330هزار مورد رسید.
دشتهای مختلفی در کشور خشک شدند و کشتهای زیادی به خطر افتادند. الان با وجود اینکه آمار دقیقی درباره تعداد چاهها وجود ندارد اما گفته میشود نزدیک به 700هزار چاه حفر شده که نیمی از این چاهها غیرمجاز است و باید بسته شود. الان هم چاه غیرمجاز زده شده و هم برداشت غیرمجاز صورت میگیرد و همین موضوع باعث شده تا سطح آب سفرها کاهش یابد.»
شیر و شلنگ
استاد جغرافیا دانشگاه تهران و پدرکویرشناسی ایران توضیح میدهد: «دومین تکنولوژیای که به ما دادند سدسازی و کانالسازی است که وارد کشور شد و هرچه سد میتوانستیم زدهایم، آبهای شهرها را به یکدیگر منتقل کردند و کسی برای درست مصرف کردن آب، اقدامی نکرد. سومین تکنولوژی استفاده از شیر و شلنگ بود! به این معنا که استفاده از آب برای همه و همه کاری آسانتر شد.»
او میگوید: «توسعه نخستین برنامه ایران بعد از انقلاب بود در کنار توسعه برنامهای برای ساماندهی و برنامهریزی در حوزه آب صورت نگرفت. میگفتند کشورهای توسعه یافته با صنعت پیشرفت کردهاند و شروع به توسعه در شهرها کردند. آنهم شهرهایی که آب کمی داشتند. بیشترین بخش صنعتی در اصفهان قرار دارد که خیلی از اینها بیکار هستند چون آب نیست.»
کردوانی اظهار میدارد: «هیچ کجای دنیا، صنایعی مانند فولاد را مناطق خشک بنا نمیکنند، صنایع فولاد باید در کنار دریا باشد تا از منع آب ناپایان آن استفاده کند، هر تن فولاد نزدیک به 320هزار لیتر آب نیاز دارد. زمانیکه صنایع آببر در شهرها منابع آبی را مصرف کردند، وزارت نیرو اعلام کرد. آبی برای مصرف در صنایع وجود ندارد و قرار شد که با کانالکشی 900کیلومتری آب را از دریا منتقل کنند.»
نیازمند روشهای جدی هستیم
او با تأکید بر این موضوع که در شرایط بسیار بد آبی هستیم، اضافه میکند: «برای مقابله با خشکسالی و کمبود آبی، وزارت نیرو باید زور بگوید البته زور با ظلم متفاوت است، روشی که وزارت نیرو پیش گرفته است مقابله با خشکسالی نیست بلکه سازش با خشکسالی است. دولت باید به جای درآمدزایی صرف، به فکر برخورد جدی با پرمصرفها داشته باشد. ما به نقطه صفر آبی خواهیم رسید و آن زمان راهحلی برای مشکلات نخواهیم داشت.»
کردوانی میگوید: باید کار کنیم تا بتوانیم نطقه صفر آبی را عقب بیندازیم، برنامههای پیش روی وزارت نیرو غلط است. باروری آب، انتقال آب از دریا و استفاده از آبهای ژرف نیز روشهای مناسبی برای تأمین منابع آبی نیست و نمیتواند برای ما کارساز باشد.
منابع آبی ایران مرزهای خطر را رد کرده و حالا در بحرانی عمیق فرو رفته است، خیلی از مردم در بر این باورند که دولت همچنان آب صادر میکند یا روشهای باروری ابر و انتقال میتواند ما را نجات دهد اما نکته همینجاست که برنامههای نمایشی و تدابیر سطحی قرار نیست ما را از این اتفاق نجات دهد.
متأسفانه مقابله با بحران آب در گرو عملکرد مدیران آبی است که سالها در این زمینه خودشان را به خواب زدهاند و امیدواریم افراد متخصص و البته متعهد، پایشان به سیاستهای آبی باز شود.
انتهای خبر