هدف فقط مصرف کننده است نه تولید کننده
به گزارش تاسیسات نیوز، بنا به گفته های اسداله قره خانی سخنگوی کمسیون انرژی مجلس ؛ قیمت برق در شرایط کنونی متناسب با هزینه های تمام شده آن نیست علت آن هم وضعیت نامناسب معیشتی مردم است که از قدرت مانور دولت برای افزایش قیمت کاسته و وزارت نیرو را در تنگنای عمل به تعهدات قرار داده و مانع از پیشرفت برنامه های این وزارتخانه در دراز مدت شده است.
اما علی دادپی اقتصاد دان مقیم آمریکا معتقد است که شکاف در بهای برق(قیمت تمام شده و قیمت فروش) ناشی از عدم استفاده از حاشیه هزینه و مدلهای نوسان در تقاضا برای قیمت گذاری در آن است.
در واقع هدف بیشتر توزیع ارزان برق بوده است تا درآمدزایی. در نتیجه دسترسی به برق بیشتر به عنوان یک حق اجتماعی و یک تعهد دولتی نگاه می شود. برای بسیاری از قانونگذاران و اکثریت مصرف کنندگان افزایش بهای برق یک جور خلف وعده به شمار می آید.
در حال حاضر هزینه تولید، انتقال و توزیع برق (بدون در نظر گرفتن هزینه سوخت فسیلی برای تولید برق) حدود 100 تومان برای هر کیلووات ساعت و میانگین هزینه دریافتی از مردم حدود 50 تومان برای هرکیلووات ساعت است. تفاوت هزینه تولید و پرداختی از سوی مشترکین به صورت یارانه پنهان از طرف دولت پرداخت میگردد. اگر قیمت برق صادراتی به کشور عراق را در نظربگیریم(350 تومان) این اختلاف به 300 تومن برای هرکیلووات ساعت خواهد رسید.
اگرچه تعرفههای برق پلکانی هستند اما نکته قابل توجه این است که به تمام پلکانهای برق یارانه تعلق میگیرد و در نتیجه مصرف برق بیشتر با دریافت یارانه پنهان بیشتر همراه خواهند بود.
همانطور که گفته شد در شرایط کنونی ارزش هر کیلووات ساعت برق صادراتی 350تومان است در حالیکه پله آخر تعرفه برق خانگی پس از افزایش قیمت در سال 94 به 293 تومان رسیده است که ااز ارزش صادراتی آن حدود 60 تومان ارزانتر است. در این شرایط مشترکین برق خانگی هر چه بیشتر مصرف کنند، از یارانه آن بیشتر بهرهمند میشوند!
بر اساس محاسبات، پرمصرف ترین مشترکین خانگی ماهانه بیش از 130 هزار تومان از یارانه پنهان برق استفاده میکند که بسیار بیشتر از یارانه پنهان مشترکین کممصرف است.
اتفاقا برق اصلا ارزان نیست!
البته به اعتقاد قره خانی واقعی شدن قیمت برق یک فرایند تدریجی است و باید بر اساس وضعیت اقتصادی مردم و در یک دوره خاص زمانی خاص محقق شود حال سیستم این افزایش خواه پلکانی باشد یا هر سیستم دیگر.
کوروش کرم پوردبیر کمسیون انرژی اما اعتقادی به ارزان بودن قیمت برق ندارد. وی معتقد است که مطابق وضعیت معیشتی مردم نمیتوان گفت که قیمت برق پایین است چرا که اولین افزایش غیر تدریجی قیمت برق وضعیت اقتصادی اقشار کم درامد را تحت تاثیر قرا میدهد، بنابراین دولت برای واقعی کردن قیمت حاملهای انرژی باید به دنبال راهکار دیگری باشد ، تا به این صورت اقشار کم درامد از آسیب های ناشی از افزایش قیمتها در حاشیه قرار گیرند.
به گفته و،ی میتوان با استفاده از سبک های مدیرتی کارآمد و استفاده از تکنولوژی های روز از هزینه های قیمت تمام شده برق کاست.
اما علی دادپی اقتصاد دان مخالف این دیدگاه است،وی با توجه به تجربه جهانی بازار برق میگوید در همه جای دنیا برق توسط شرکتهایی تولید و توزیع می شود که هدفشان فقط درآمدزاییست. این شرکتها حداقل می کوشند هزینه تولید و توزیع را از مصرف کنندگان دریافت کنند.
در نتیجه قیمت یک سیگنال هزینه است که مصرف کننده رفتار خود را می تواند بر اساس آن تعریف کند. در قیمت گذاری نه تنها از نوسان در تقاضا استفاده می شود بلکه از تعرفه گذاری برای گروههای مختلف مصرفی٬ تشویق استفاده از لامپهای کم مصرف٬ عایق بندی و سایر رفتارهای مصرف بهینه هم استفاده می شود.
رفتار حمایتی شامل همه جامعه هم نمی شود. به عنوان مثال شرکتهایی هستند که از مشترکانشان می خواهند در صورتی که با مشکل مالی مواجه هستند به آنها اطلاع بدهند. یا از قطع برق مشترکان در زمستان خودداری می کنند. ولی این گروه کوچکی از جامعه است نه همه جامعه. در شیوه فعلی فروش برق در کشور در واقع رانت مصرف برق توزیع می شود و به جای درآمدزایی تنها زیان انباشته تولید کرده و می کند.
از درآمد برق یارانه ندهید
این سخنان در حالی است که حبیب الله بیطرف وزیر نیروی دولت اصلاحات گفته است که متأسفانه دولت یازدهم تنها روی کاهش تورم تمرکز کرده است و به رکود توجهی نمی کند.
برای آنکه تورم افزایش نیابد، از افزایش قیمت فروش برق خودداری می کند اما این امر مشکلات جبران ناپذیری ایجاد کرده است. اقتصاد باید به صورت یک بسته به هم پیوسته دیده شود.
این مسائل با مدیریت اقتصادی درست قابل حل خواهد بود.دولت باید از منابع صنعت برق برای پرداخت یارانه صرف نظر کند. اساسا پرداخت یارانه باید از محل وضع عوارض به قیمت حامل های انرژی علاوه بر قیمت محاسباتی به دست می آمد؛ نه آنکه رمق صنعت را برای پرداخت یارانه بمکند.
اگر این فرایند اصلاح شود، صنعت برق جان تازه ای خواهد گرفت و می تواند بدهی های خود را به شرکت ها و کارخانجات طرف قر ارداد خود پرداخت کند. البته مشکل تنها محدود به یارانه نیست؛ چراکه بنابر آماری که داده می شود تنها 10 تومان از قیمت هر کیلووات ساعت برق به یارانه اختصاص داده می شود. مشکل اصلی شکاف بین قیمت تمام شده برق و قیمت فروش آن است که حتی با حذف یارانه باز هم پرنخواهد شد.
مجلس موافق واقعی شدن قیمت
اما به مجلس برگردیم از قره خانی میپرسیم که مجلس چه عملکردی برای بهبود قیمت برق می تواند در پیش گیرد؟ که وی میگوید: مجلس موافق واقعی شدن قیمت برق است برای این منظور و تسهیل اجرای واقعی شدن قیمت حاملها به خصوص برق قوانین متعددی وضع شده است. باید توجه داشت که مجلس نهاد قانون گذاری و نظارت است نه اجرایی.
بنابراین دراین مورد این اراده دولت است که تعیین می کند چه قانونی پس از تایید ما اجرا شود. به این معنی که نوع مصوبه هایی که از سوی دولت در مجلس ارائه می شود در عملیاتی شدن آن نقش موثری دارد.
قره خانی معتقد است که هستند سرمایه گذارانی که حتی در شرایط کنونی و با قیمتهای پایین برق به ان صنعت ورود پیدا می کنندچرا که آنان خوراک گاز و حتی مایع را خریداری نمی کنند و قیمت صفر خرید خوراک موجب می شود قیمت تمام شده به خودی خود کاهش یابد که اگر با قطع پرداخت یارانه نیز همراه شود قیمتها ها کاملا واقعی می شود. از این رو به نظر نمی رسد مشکل خاصی پیش پای سرمایه گذار باشد.
کرم پور اما معتقد است که دولت باید فکری به حال کوچک سازی وزارتخانه ها و سازمانهای درون سازمانی وزارت نیرو کند تا با کاهش هزینه های جانبی قیمت تمام شده برق پایین آید. کرم پور می گوید:دولت اگر میخواهد قیمت برق واقعی شود نخست باید فرایندهای مدیریتی را بروز کند و با مسلح کردن صنعت برق به آخرین تکنولوژی های روز میزان قیمت تمام شده برق را کاهش دهد.
وی در مورد نحوه نظارت مجلس بر عملکرد های عملیاتی دولت تصریح میکند: مجلس فقط می تواند جلو کارهای اضافی دولت را بگیرد. و نمی تواند در کار های اجرایی ورود پیدا کند. به گفته وی سرمایه گذار ی حتی با قیمتهای پایین کنونی برای سرمایه گذار جذاب بوده و این صنعت در سال های اتی مشکلی از نظر جذب سرمایه گذاری و در نتیجه اجرای طرح های توسعه ای نخواهد داشت.
انرژی یک نگرانی جهانی
اما علی دادپی پرسش جالبی را پیش میکشد،وی میپرسد که جالب نیست که در ایران برق صنعتی گران تر از برق خانگی است؟
و جوابی که خودش به این پرسش میدهد”این نکته بسیار جالبیست که نشان می دهد هدف از یارانه ها و برق ارزان در کشور ما به ندرت حمایت از تولید کننده است. یارانه ها در واقع رانتی است برای مصرف کننده. برق ارزان برای تولید کننده٬ استارت آپها٬ کشاورزان و دامداران توجیه دارد نه برای خانه هایی که عایق بندی نشدهاند و در زمستان و تابستان یا به شدت گرم یا به شدت سرد نگه داشته میشوند.
نکته دیگر در این قیمت گذاری این است: مصرف برق صنعتی معمولا یکنواخت و قابل پیش بینی است. حال آنکه مصرف برق خانگی به دلیل استفاده متغیر از وسائل و لوازم الکترونیکی در ساعات مختلف نوسانات متناوبی را تجربه می کند. در حالیکه انرژی یک نگرانی جهانی شده است٬ جالب است که ورای تشویقهای فرهنگی هیچ استفاده ای از نظام قیمت گذاری برای بهینه سازی مصرف برق در کشور نمی شود. برق ارزان یک حق نیست٬ حتی یک موهبت هم نیست.
منبع: ایلنا
انتهای خبر