نفرین نفت و مساله دموکراسی
به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از خبرگزاری دنیای اقتصاد، دموکراسی مربوط است به روابط سیاسی حاکم بر جامعه. نظریه سیاسی «بلای نفت» و عامل استبداد دیدن آن در اواخر دهه ۴۰ توسط حسین مهدوی و همایون کاتوزیان مطرح شد و به نظر من نقش قابلتوجهی در کجاندیشی سیاسی باز کرد. دکتر کاتوزیان بعدها به دیدگاههای خود در این مورد اشاره کرده و تا حدود زیادی صحبتهایی را که در مورد نفت قبلا مطرح کرده بود پس گرفت که این بسیار مثبت است. اول باید سوال کنیم منظور از نفت چیست؟ ماده شیمیایی؟ یک صنعت پیچیده جهانی؟ نهادهای متعددی که آن را میگردانند مثل شرکتهای حفاری، اکتشاف، پالایش، بازاریابی و غیره؟ آیا منظور درآمد پولی نفت است که در ایران به خزانه دولتی میرود؟ نفت همه اینها است، به علاوه نیروی کار عظیمی که تولیدکننده این ماده است. کسانی که از «نفرین نفت» صحبت میکنند به نظر میآید در وهله اول اشارهشان به پول یا درآمد نفت است؛ گویی تمام این جوانب دیگر اصلا مطرح نیست.
اینکه تاثیر نفت – بهعنوان یک پدیده چند بعدی- بر حوزه سیاسی و اجتماعی چیست، بحثی اساسی و مفصلتر است که امیدوارم به زودی در جایی دیگر مطرح کنم، ولی در اینجا بگذارید بهطور خلاصه بگویم درآمد نفت به خودی خود نه استبداد میسازد و نه دموکراسی؛ مثل این است که بگوییم برنده شدن بلیت بختآزمایی منجر به فساد برنده میشود چون پول بادآورده است. منبع درآمد دولت چه مالیات باشد، چه درآمد حاصل از فروش صادرات مواد خام، چه کمکهای بینالمللی و چه وامهای خارجی، به خودی خود، نه ماهیت دولت را تعیین میکند و نه رابطه آن با جامعه را. یک دولت غیردموکراتیک میتواند از منابع مالی مختلف برای تحمیل اراده خود به رقبای اجتماعی- سیاسی استفاده کند. در عین حال یک دولت دموکراتیک میتواند از همین نوع منابع برای توسعه و رفاه بیشتر و بهتر شهروندان بهره ببرد. بدون شک مشکلاتی مثل بیماری هلندی و معیوب شدن توزیع ثروت مالی در سطح جامعه میتواند مسائلی ایجاد کند ولی با اتخاذ سیاستهای مختلف میشود از این مشکلات پرهیز کرد.