تاسیسات نیوز – احسان انصاری: قطع ناگهانی و مکرر برق در سراسر کشور به یکی از چالشهای اساسی زندگی مردم تبدیل شده است؛ این اختلالات اگرچه در ظاهر شاید برای بسیاری فقط قطعیهای کوتاهمدتی به نظر بیاید اما برای زیرساختهای کلیدی نظیر ایمنی جادهها، ارتباطات پایدار، ترافیک شهری و سلامت شهروندان پیامدهای سنگینی دارد.
در دنیای امروز، وابستگی انسانها به انرژی برق در همه ابعاد زندگی شهری و روستایی انکارناپذیر است. قطعیهای برق بهخصوص وقتی بدون برنامهریزی و به شکل غیرمنتظره رخ میدهد، تأثیرات عمیقی بر زندگی و آرامش شهروندان به جا میگذارد. چنین اختلالاتی، افزون بر تأثیرات اقتصادی و اجتماعی، به ویژه در حوزههایی که نیاز به اطمینان و امنیت بیشتر است، اثرات مستقیمتری به همراه دارد؛ از سویی، کاهش نور و مختل شدن سیستمهای امنیتی و ارتباطی میتواند استرس و اضطراب را در افراد افزایش دهد و از سوی دیگر، جادههای تاریک و تجهیزات ایمنی غیرعملیاتی، امنیت جادهها و مسیرهای مواصلاتی را تهدید کند. برای تحلیل و بررسی مهمترین پیامدهای اجتماعی قطعی برق با دکتر مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی گفتوگو کرده است. ابهری در این زمینه معتقد است: «اغلب دولتها و مدیران بیش از آنکه به دنبال اهداف بلندمدت و توسعه پایدار باشند به فکر امور روزمره کشور و اقناع افکار عمومی برای تثبیت جایگاه خود بودهاند. به همین دلیل نیز از بسیاری از دلایل آشکار که میتوانست در سالهای بعد چالش آفرین باشد عبور کردند. این وضعیت را به خوبی میتوان در محیط زیست کشور مشاهده کرد. اگر در دهههای گذشته رویکرد علمی و منطقی درباره محیط زیست در پیش گرفته بودند امروز با این همه چالش جدی در محیط زیست مواجه نبودیم. در واقع نداشتن برنامهریزی بلندمدت در زمینههای مختلف و تلاش برای توسعه پایدار حلقه مفقوده توسعه پایدار در کشور بوده است. در شرایط کنونی زیانهای ناشی از قطع برق چه در زمینههای تولیدی وصنعتی و چه در حوزه پزشکی و درمانی و به طور کلی اکثر زمینهها آثار و عوارض جبران ناپذیر به دنبال دارد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*قطع برق در مناطق مختلف کشور به یک چالش جدید برای خانوادههای ایرانی تبدیل شده است. ادامه این وضعیت چه پیامدهایی اجتماعی به همراه خواهد داشت؟
در هر مقطع زمانی مفاهیمی ظهور و ترویج پیدا کرده که خاستگاه پیدایش و ریشههای مفهومی آنها نه تنها نامعلوم هستند بلکه گاه تا پایان عمر فرهنگی اینگونه عبارات بسترهای ساختاری و علل تبین آنها مجهول میمانند. یکی از اینگونه مفاهیم عبارت نوظهور ناترازی انرژی است که در حداکثر در ۶ ماه گذشته متولد و به مصارف کاربردی افزوده شده است. معمولترین موارد کاربرد این ترکیب عدم تعادل عرضه و مصرف بنا بر علل مختلف و بعضا مجهول و نامعلوم بوده که یکی از معمولترین پارامترهای کاربردی مرتبط با موضوع یادشده در زمینههای کاستیهای آزاردهنده در مورد انرژیهای حیاتی از جمله آب و برق است. با اندک تحلیلهای منصفانه و بیان منطقی در این زمینه میتوان عنوان کرد اصلیترین دلایل مشهود و ملموس ضعف مدیریت و فقدان کارآمدی در رفع مبانی خلق این گونه مشکلات است. این در حالی است که با مقایسه وضعیت مدیریت انرژی ایران با کشورهای مشابه نتایج تأسف باری به دست میآید. در لیستی که در این زمینه منتشر شده سریلانکا با ۱۰ ساعت قطع برق در ماه حضور داشته و کشورهایی مانند بنگلادش، سودان، هاییتی، زیمبابوه، مالی، پاکستان و ایران در آن حضور دارند. این در حالی است که هیچ کشور توسعه یافتهای در این لیست حضور ندارد. البته یکی از دلایلی که بسترساز قطع برق شده تحریمهای آمریکا علیه ایران بوده و در کنار آن باید به کهنگی و فرسودگی دستگاههای تولیدکننده برق نیز اشاره کرد. البته من همچنان مهمترین مشکل را فقدان برنامهریزی میدانم و معتقدم قطع برق نماد بارز بیبرنامگی در مدیریت کشور است. در کشورهای اروپایی که خیلی کمتر از ما از نعمت گرمای خورشید برخوردار هستند کاربرد انرژی خورشیدی در لیست اصلی و ردیف اول انرژیهای پاک قرار دارد. بعد از بهکارگیری نیروگاههای بادی منجیل این حقیقت آشکار شد که در صورت تقویت مواضع دلسوزانه مدیران متعهد انرژی حاصل از نیروگاههای بادی میتواند به عنوان یکی از آلترناتیوهای مهم شناخته شود.
یکی از دلایل بسترساز قطع برق، تحریمهای آمریکا علیه ایران بوده و در کنار آن باید به کهنگی و فرسودگی دستگاههای تولیدکننده برق نیز اشاره کرد. البته من همچنان مهمترین مشکل را فقدان برنامهریزی میدانم
