ما قلبیم؛ منظم بتپیم

مسعود پیوسته

 

به گزارش تاسیسات نیوز، تلاش‌های فراوانی در حوزه صنعت کشور، بخصوص در زمینه تأسیسات در حال انجام است.

 

از سیستم‌های گرمایشی، سرمایشی، تهویه مطبوع و تأسیسات بهداشتی و … تا نو به نو شدنِ همه این محصولات متنوع و موردنیاز جامعه‌ی مصرف‌کننده.

 

متخصصان و مهندسان و بدنه فعال جامعه تأسیساتی کار خود می‌کنند و مردم (جامعه بهره‌بردار) نیز از حاصل تلاش‌های جامعه تأسیساتی بهره‌منداند. اما در یک نظرگاه که بخواهید هردوی این جامعه تولیدکننده و جامعه مصرف‌کننده را ببینید، حس می‌کنید یک فاصله‌ی غریب بین جامعه تأسیساتی و قاطبه مردم را.

 

وقتی در محضر تأسیساتی‌ها، بحث اهمیت صنعت تأسیسات در ایران مطرح می‌شود، اغلب، یک جمله معروف در حوزه کاری‌شان دارند. معتقدند که امور تأسیساتی در ساختمان‌ها، به‌مثابه قلب ساختمان است. یعنی تأسیسات را قلب هر ساختمان می‌دانند. این حسِ «قلب داشتن» از سوی مهندسان در پندار و رفتارشان در فعالیت‌های روتین تأسیساتی‌شان پیداست، اما به نظرمی آید جامعه مصرف‌کننده و توده‌های مردم، از تأسیسات، این «احساس قلب» را ندارند! شاید چون امر درونی ساختمان است، این «قلب» به چشم نمی‌آید! یا «نما»ی ساختمان نیست که بلافاصله به چشم بیاید!

 

تأسیسات، انگار امری حاشیه‌ای و دور به نظرمی آید! زمانی ممکن است به متن بیاید که مصرف‌کننده و بهره‌بردار، مثلاً در هوای سرد و برفی زمستان، به علت اشکال و خرابی شوفاژش، بهره‌ای از این وسیله تأسیساتی نبرد یا در تابستان‌ها، سیستم سرمایشی خانه از کار بیفتند و تازه به اهمیت حضور و وجود این امر «قلبی» ساختمان پی ببرد و برود سراغ تعمیرکاران مربوطه.

 

تا زمانی که این ابزار و امکانات رفاهی و بهداشتی ساختمان در خانه‌ها به فعالیت مشغول‌اند، شاید کسی حواسش نباشد که آنچه در ساختمان به آنان آسایش و گاهی هم شاید حتی آرامش می‌دهد، سرویس‌های مناسب تأسیساتی یا همان «قلب ساختمان» است که نبضش دارد بی‌نقص می‌زند، قلبی که فلزی و به‌ظاهر زمخت به نظر بیاید، اما خروجی‌اش هرچه است آسایش برای ساکنین ساختمان است.

 

این «قلب»، در طی سال مراقبت هم می‌خواهد. دست‌کم، یک مراقبت‌های حداقلی لابد. یک مثال ساده از غربت جامعه عام مصرف‌کننده با قلب ساختمان:

 

مصرف‌کننده‌ی محترم، به‌ طور شبانه‌روزی و سال‌ها و دهه‌ها، از شیر آب گرم و سرد خود، بهره‌مند است، اما درعین‌حال خوب است که گاهی شیرفلکه اصلی آب گرم و سرد را در واحد آپارتمانی‌اش سالی یک‌بار هم که شده، باز و بسته کند که درازمدت رسوب نگیرد و خشکش نزند و سفت و بدون حرکت نشود و روز نیاز به بستنِ شیرفلکه اصلی آبِ آپارتمان، نتواند با دست‌باز کند و ناچار شود متوسل به آچار فرانسه یا آچار شلاقی شود. احتمالاً توسلِ صرفه جویانه‌ی توأم با بی‌احتیاطی در چگونگی بستن شیرفلکه‌ی آب، که همه‌اش عارضه و خسارت شود و شیرفلکه به علت رسوب فراوان و سفتی و محکمی بشکند و خانه را آب ببرد!

 

پس، حواسمان به امور تأسیساتی ساختمان محل سکونت‌مان باشد و این «قلب ساختمان» را دریابیم و با مراقبت‌هایمان بگذاریم نبضش منظم و مهربان بزند.

 

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;