حل بحران آب در گرو داشتن کشاورزان مرفه‌تر

به گزارش تاسیسات نیوز ، بخش کشاورزی ایران با وجود اینکه بیش از 90 درصد آب را مصرف می‌کند، سهم ناچیزی کمتر از 15 درصد از تولید ناخالص ملی را دارا است. چنین رقم پایینی، بهره‌وری اقتصادی اندک این بخش را در مجموع اقتصاد ایران نشان می‌دهد. این در حالی است که دولت همواره نگاه حمایتی به بخش کشاورزی داشته و بهبود عملکرد این بخش را معادل امنیت غذایی کشورمان قلمداد کرده است. این رویه به‌ویژه در دوران جنگ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. گرچه ما در کوتاه‌مدت عملکرد نسبتا موفقی در دستیابی به امنیت و خودکفایی غذایی داشتیم، در دراز مدت نتوانستیم این رویه را حفظ کنیم که گواه آن واردات انواع محصولات کشاورزی در چند ساله اخیر است؛ به‌گونه‌ای که مجبور شده‌ایم اقلام حیاتی نظیر گندم یا برنج را در حجم بالا وارد کنیم. به علاوه در اثر افول نسبی عملکرد در بخش کشاورزی نسبت به استانداردهای بین‌المللی، جایگاه سنتی خود را در بازار جهانی در عرضه بعضی محصولات نظیر پسته از دست داده‌ایم. این امور نشان‌دهنده عدم موفقیت ما در رسیدن به این امنیت غذایی و بالا نگه داشتن بهره‌وری در بخش کشاورزی است. به علاوه بهره‌وری پایین اقتصادی در بخش کشاورزی به عنوان یکی از جدیدترین عوامل بحران جاری آب در ایران در کنار دو عامل دیگر یعنی افزایش سریع جمعیت و سوءمدیریت در بخش آب قرار می‌گیرد. اما چه عواملی موجب بهره‌وری پایین در این بخش است و برای رفع آن‌چه باید کرد؟ یکی از عواملی که موجب کاهش بهره‌وری اقتصادی در بخش کشاورزی شده نگاه حمایتی دولت است که نتیجه‌ای معکوس به بار آورده است. بر اساس این استدلال، دولت آب و انرژی را به قیمت ارزان به کشاورز داده و این اتفاق موجب شده است کشاورز هزینه اولیه آنچنانی برای آب و انرژی نداشته باشد و در نتیجه فاقد دغدغه در زمینه مصرف بهینه آنها بوده و ما شاهد مصرف بی‌رویه انرژی و منابع آبی باشیم. بسیاری از کشاورزان از شیوه‌های سنتی برای آبیاری و کشاورزی استفاده می‌کنند که به تبع آن بهره‌وری پایینی در مصرف آب، انرژی و تولید دارند و بازده این بخش را به شدت پایین می‌آورند. این شیوه همچنین پیامدهای اقتصادی و محیط‌زیستی را به شکل جدی برای کشورمان به بار آورده است. زمانی که دولت برق را به قیمت ارزان به کشاورز می‌دهد، دغدغه کشاورز فقط این است که پمپ بزرگ‌تری داشته باشد و چاه عمیق‌تری حفر کند تا بتواند آب بیشتری را از عمق زمین بیرون بکشد. چنین رویه‌ای سالانه سطح آب‌های زیرزمینی را به طرز محسوسی کاهش می‌دهد و مصرف آب را بالا می‌برد به طوری که امروز ایران یکی از رکوردداران جهانی در میزان افت آب زیرزمینی شده است. به‌علاوه پایین رفتن سطح آب زیرزمینی نیاز به انرژی بیشتر برای برداشت آب از سطوح پایین‌تر را به‌طور تساعدی بالا می‌برد و در نتیجه به‌طور سالانه نیاز بخش کشاورزی به انرژی بیشتر می‌شود. در نتیجه شاهدیم دولت مجبور است هر سال یارانه بیشتری را برای پمپاژ شدن آبی که سرمایه ملی است پرداخت کند. به این ترتیب با وجود نیت خیر دولت در حمایت از تولید ملی و بخش کشاورزی، در عمل اتلاف منابع آبی و انرژی حاصل می‌شود و کشاورزان به جای عوض کردن روش‌های تولید و بهره‌برداری، به مصرف بی رویه منابع حیاتی و غیرقابل جایگزین تشویق می‌شوند. در حال حاضر ‌دولت تلاش دارد برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی را کنترل کند و برای رصد و مهار برداشت اقدام به استفاده از روش‌های متعددی نظیر نصب کنتورهای هوشمند یا بالا بردن قیمت انرژی کرده است؛ هر چند هنوز این قیمت‌ها به سطحی نرسیده که کشاورزان مجبور به تغییر روش‌های سنتی استفاده از آب شوند. از سوی دیگر متاسفانه کشاورزان ایرانی جزو قشر مرفه جامعه نیستند. بالا بردن بهره‌وری اقتصادی بخش کشاورزی تنها از طریق مرفه‌تر کردن کشاورزان امکان‌پذیر است. گرچه این راه در نگاه اول به عنوان راهی موثر برای حل بحران آب به نظر نمی‌رسد نتایج درازمدت آن در حل بحران آب تاثیر بسزایی خواهد داشت.در حال حاضر بسیاری از کشاورزان حاضرند از زمین خود دست بکشند و به کارهای کم‌درآمد شهری روی بیاورند. این کشاورزان نمی‌خواهند فرزندان‌شان به شغل کشاورزی مشغول شوند و وابسته به زمین باشند و ترجیح می‌دهند آنها به کارهایی مشغول شوند که درآمد و منزلت اجتماعی بیشتری داشته باشد. در مقابل این رویه ما در غرب شاهدیم که کشاورزان جزو قشر مرفه جامعه به حساب می‌آیند و از درآمد و سطح رفاه خوبی برخوردارند. آنها به شغل خود افتخار می‌کنند و می‌خواهند این رویه در خانواده‌شان ادامه داشته باشد. وقتی کشاورزی را مدرن کنیم و بهره‌وری اقتصادی آن را بالا می‌بریم، نحوه عمل و تفکر کشاورز نیز به تبع آن متفاوت خواهد شد؛ کشاورز خلاق‌تر عمل می‌کند و در نهایت بهره‌وری مصرف منابع بالا خواهد رفت. در چنین حالتی کشاورز نوع کشت و انتخاب محصول خود را در بازار رقابتی عوض می‌کند و به دنبال کشت محصولاتی نمی‌رود که دولت برای آنها قیمت مرجع تعیین کرده است. ما در ایران شاهدیم کشاورزان برای اینکه احتمال از دست دادن درآمدشان را کاهش دهند تنها انواع خاصی از محصولات را کشت می‌کنند. این امر موجب خارج شدن الگوی کشت از حالت بهینه شده و محصولاتی غیرمناسب با توجه به آب و هوا و سایر شرایط منطقه‌ای در بخش‌های مختلف کشت می‌شوند. به عنوان مثال در حال حاضر در بعضی مناطق خشک کشور شاهد کاشت محصولاتی نظیر برنج، انگور و گوجه فرنگی هستیم که به آب فراوان نیاز دارند.

زمانی که بازار رقابتی کشاورزی شکل بگیرد و این حوزه به سمت مدرن و صنعتی شدن حرکت کند، کشاورز ناچار به بالا بردن بهره‌وری و انتخاب محصولات بهینه خواهد بود. در چنین حالتی آب به بهترین نحو استفاده می‌شود و مصرف‌کننده‌ای که نتواند خود را با شرایط بازار رقابتی تطبیق دهد و آب را با بالاترین بهره اقتصادی مصرف کند، ناچار به ترک این بخش خواهد بود. این رویکرد به ظاهر ظالمانه در نهایت به بهبود وضعیت رفاهی و معیشت کشاورزان منجر خواهد شد و آنها را در زمره اقشار مرفه جامعه قرار خواهد داد. در نتیجه بهره‌وری اقتصادی بخش کشاورزی بالاتر رفته و به حل بحران جدی منابع آب کشور کمک جدی خواهد شد. در بازار رقابتی کشاورزان موفق به عنوان یک طبقه مرفه رشد پیدا کرده و انگیزه بیشتری برای داشتن ابتکار و رفتارهای رقابتی از خود بروز خواهند داد.اما برای مدرن، صنعتی و اقتصادی شدن کشاورزی چه باید بکنیم؟ آیا تنها لازم است قیمت آب و انرژی را بالا ببریم؟ بالا بردن بهره‌وری در این بخش بدون سرمایه‌گذاری‌های دولتی ممکن نیست. ما نمی‌توانیم تنها قیمت آب و برق را بالا ببریم و از کشاورزان بخواهیم رفتار خود را عوض کنند؛ چون آنها پشتوانه اقتصادی ندارند. بنابراین لازم است دولت هزینه‌های اولیه را انجام داده و کشاورزان را تجهیز کند سپس سیاست‌های تشویقی را در پیش بگیرد تا آنها از روش‌های بهینه و مدرن برای بالا بردن بهره‌وری استفاده کنند. در این حالت در بازار رقابتی، کشاورزان تشویق می‌شوند محصولاتی را کشت کنند که سود بالاتری را نصیب آنان کند و در عین حال انرژی و منابع آبی را به بهترین حالت مصرف کنند. آیا کشاورزان هم می‌توانند کاری در جهت افزایش رفاه انجام دهند؟ بله. کشاورزان می‌توانند با مشارکت در تاسیس تعاونی‌ها و تشکل‌های منطقه‌ای قدرت خود در بازارهای منطقه‌‌ای را بالا برده و کنترل این بازارها را به دست آورند، دست واسطه‌ها را کوتاه کنند و کنترل قیمت محصولات را به عهده بگیرند تا در نهایت سودآوری این بخش را افزایش دهند. در این میان دولت با استفاده از مشوق‌های اقتصادی می‌تواند به شکل‌گیری تشکل‌های منطقه‌ای کمک کند. تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد که این‌گونه تشکیلات با در نظر گرفتن منافع درازمدت می‌تواند به‌عنوان پاسبان منابع آبی عمل و بهره‌برداری پایدار از منابع آب را تسهیل کنند. با رعایت تمام این اصول و سرمایه‌گذاری دولت در زیرساخت‌های لازم و فراهم آوردن تسهیلات اقتصادی با هدف مرفه کردن کشاورزان، اقتصاد بخش کشاورزی تقویت می‌شود و منابع آبی، محیط‌زیست و انرژی محفوظ می‌مانند. امیدواریم یکی از تدبیرهای دولت تدبیر و امید این باشد که هم کشاورزان را خوشبخت‌تر کند و هم بتوانند در حل بحران کنونی آب یاری برسانند.

 

 

 

 

انتهای پیام 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;