تهدید شدن ژورنالیستهای محیط زیست در جهان
به گزارش تاسیسات نیوز، روزنامهنگاران محیط زیستی در حال حاضر سوژهی پیگردهای موشکافانهای آنگونه که خبرنگارهای حقوق بشر و سیاسی ۲۰ سال قبل بودند هستند.
در این گزارش به گفتوگوی دویچه وله با ژان فرانسوا جولیارد؛ دبیرکل گزارشگران بدون مرز سازمان ملل متّحد اشاره شده است.
DW: روزنامه نگاران محیط زیست و یا وبلاگ نویسان این حوزه با چه چالشهایی مواجه هستند؟
در واقع آنها به اندازهی یک خبرنگار سیاسی مورد تهدید بوده و با مشکلات بسیار مشابهی روبهرو هستند؛ ممکن است به صورت فیزیکی مورد حمله قرار گیرند یا تهدید به مرگ یا زندانی شوند، زیرا محیط زیست در حال تبدیل شدن به یک مسئلهی بزرگ است. به این معنی که روزنامهنگارانی که به عنوان مثال قصد دارند علل گرمایش جهانی را در بعضی از کشورها بررسی کنند، ممکن است در برخی از کشورها زندانی شوند یا تهدید به مرگ دریافت کنند، پس بله؛ گزارشگری در چنین حوزههای مهمّی دشوار و دشوارتر میشود.
«میخائیل بکتوف» یک روزنامهنگار روسی است، او در مورد ساخت یک جادّه بین مسکو و یک شهر دیگر در نزدیکی مسکو گزارش داد و گفت که در میان مقامات محلّی و شرکت خصوصی مسئول این جاده تقلب و فساد وجود دارد. بعد از آن و به دلیل اینکه ماجرای آنها منتشر شد، به این روزنامهنگار حمله شد و او شدیداً مورد ضرب و شتم قرار گرفت و [بر اثر این اتّفاق] پای خود را از دست داد… این [تنها] یکی از مواردی است که نشان میدهد گزارشگری درمورد مسائل زیستمحیطی بسیار خطرناک است.
بنابراین روزنامهنگاران محیط زیستی در حال حاضر سوژهی پیگردهای موشکافانهای آنگونه که خبرنگارهای حقوق بشر و سیاسی ۲۰ سال قبل بودند هستند؟
بله دقیقاً این همان تهدید است. روزنامهنگارهای محيط زيست در حال حاضر با تهديداتی مشابهِ روزنامهنگاران حقوق بشر، خبرنگاران سياسی و يا روزنامهنگاران اقتصادي ۱۰ تا ۲۰ سال پيش مواجه هستند. من نمیخواهم بگویم این به همان اندازه خطرناک است که به عنوان مثال گزارشگری جنگ، امّا این موضوع در حال تبدیل شدن به مسئلهای سوزاننده و موضوعی بسیار ظریف و با حسّاسیت بالا برای گزارشگری است.
با وجود [شرایطی] مثل سانسور در میان رسانههای سنّتی نظیر روزنامهها و تلویزیون و کمبود حمایتهایی که بلاگرها با آن مواجه هستند، آیا با توجّه به مسائلی که دست به گریبانِ آن هستید، یک ژورنالیست سنّتی بودن بهتر است یا یک ژورنالیستِ رسانههای نو بودن مثل یک بلاگر؟
یک ژورنالیست سنّتی در رسانههای سنّتی بودن همیشه بهتر و آسانتر است، چون شما حمایت بیشتری دارید. مثلاً وقتی که برای شبکههای تلویزیونی بزرگ کار میکنید، مردمی را دارید که میتوانند به شما کمک کنند(برخورداری از محبوبیت و حمایت مردمی)، افرادی را دارید که برای مثال اگر شکایتی داشتید، میتوانند برای شما وکیل بگیرند.
[ولی] زمانیکه یک بلاگر باشید، تنهایید. هیچکس برای شما وکیل پیدا نخواهد کرد و زمانی که او را پیدا کردید، باید خودتان هزینهی وکیلتان را پرداخت کنید. وقتی شما یک بلاگر هستید و زندانی میشوید، معمولاً هیچکس جز خانواده، بستگان و دوستانتان از شما مراقبت نخواهد کرد. بنابراین، همیشه بهتر است که یک رسانهی بزرگ برای حمایت از شما داشته باشیم.
روزنامهنگاران [محیط زیست] فقط از طرف دولت تحت فشار قرار نمیگیرند، درست است؟ آنها ممکن است توسط صنعت هم تهدید شوند.
بله، آنها میشود که از سوی شرکتهای خصوصی مورد ارعاب یا بازجویی قرار بگیرند و واقعیت این است که معمولاً این روزنامهنگاران وقتی که دربارهی توافق بین مقامات محلّی و شرکتهای خصوصی گزارش میدهند، دچار مشکل میشوند. این سختترین بخش این حرفه است؛ هنگامی که یک بلاگر یا ژورنالیست میگوید که این شرکت خصوصی مشغول فعالیت است و با کمک و یا همکاری مقامات محلّی، [حدود] محیط زیست را زیر پا میگذارد، در مخمصهی بزرگی قرار میگیرد. در این زمان ما میدانیم که باید راههایی برای محافظت از این روزنامهنگاران پیدا کنیم.
ژورنالیستها چهطور میتوانند محافظت شوند؟
در واقع اوّلین راه این است که آنها را تبلیغ کنید، زیرا معمولاً این روزنامهنگاران [نسبت به جامعه] کاملاً ایزوله هستند. آنها تنها کار میکنند، در کشورهای [با شرایط] بسیار دشوار کار میکنند و برخی از آنها ژورنالیستهای سنّتی نیستند، بلاگر هستند؛ به این معنا که به تنهایی کار میکنند، قدرت رسانههای بزرگ را پشت سر ندارند، بنابراین نیاز دارند که به جلو رانده شوند، آنها نیاز دارند که از سوی سازمانهای بینالمللی محافظت شوند.
بنابراین نقش ما به عنوان یک سازمان بینالمللی این است که چنین مسائلی را برطرف کنیم و روی چنین افرادی متمرکز شویم که سعی دارند از سیّارهی ما دفاع کنند. ما باید از آنها مراقبت کنیم، محافظت کنیم، آنها را تبلیغ کنیم؛ باید به سازمانهای بینالمللی مثل اتّحادیهی اروپا یا سازمان ملل متّحد هشدار بدهیم و از آنها بخواهیم که از این روزنامهنگاران نیز محافظت کنند.
اگر شما بخواهید از نظر جغرافیایی این قبیل مشکلات را مورد اشاره قرار بدهید، آیا این یک مبحثِ در حالِ جهانی شدن است یا اینکه همهجا وجود دارد؟
در واقع همه جا هست – ما دو سال پیش شروع به جمعآوری این موارد خاص از نقض آزادی مطبوعات در مورد روزنامهنگاران زیستمحیطی کردیم و اکنون پروندههایی را از حدود ۳۰ کشور از برزیل گرفته تا چین و از کوبا تا ویتنام، تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو، کامرون، کامبوج، اندونزی، کشورهای خاورمیانه مانند سوریه و مصر – در سراسر جهان داریم.
البته تهدیدات یکسان نیستند؛ زمانی که ژورنالیستی در برزیل باشید، معمولاً کشته نمیشوید، در عوض در ازبکستان یا روسیه یا ویتنام، ممکن است به زندان بروید. در کشورهای آفریقایی، زمانی که شما در مورد این مسائل گزارش میکنید، ممکن است مورد مورد ضرب و شتم فیزیکی قرار بگیرید.
امّا حتّی در کشورهای اتحادیه اروپا هم این مسائل آسان نیست. مطمئنا اگر درباره مسائل زیستمحیطی در آلمان یا فرانسه گزارش دهید روانهی زندان نمیشوید. اما مشکلات بسیار بزرگی برای دسترسی به اطلاعات خواهید داشت، زیرا این اطلاعات بسیار حسّاس است و اگر حتّی در آلمان بخواهید به اطلاعات یک شرکت خصوصی دسترسی پیدا کنید که به عنوان مثال به آلودهسازی رودخانهها متّهم شده است، دسترسی به این اطلاعات بسیار دشوار خواهد بود. زیرا مردم معمولاً در جریان نیستند که آنها رودخانهها را آلوده میکنند و آنها هم چندان خوشحال نخواهند شد که به شما اطلاعات بدهند.
انتهای خبر