تعهد اخلاقی یا تهدیداخلاقی ؟
روح الله واصف
مدتی است که جامعه ما نسبت به برخی از زشتی ها و پلشتی ها موضع گرفته است و سعی در نوعی خودسازی دارد.
…رذایل زشتی چون دروغ، تهمت، ناسزا و … به طرز عجیبی در جامعه گسترش یافت و متاسفانه هنوز هم در حال رشد است. این که این پیدایش از کجا بود، بحثی مفصل را می طلبد که نه در دانش من است و نه در حوصله این بحث. اما آن چه که به وضوح مشخص است علت ادامه آن است. من این ادامه را از خودمان می دانم. شخصی به پزشک مراجعه کرد و گفت همه جای بدنم درد می کند و با انگشت اعضای خود را نشان می داد. پزشک تشخیص داد که این انگشت بیمار است که درد میکند و با لمس هرجایی از بدن تصور درد در آن ناحیه را دارد. این حال ماست که همه را جز خود مقصر می دانیم.
چگونه است که قولمان به راحتی فراموش می شود ولی انتظار خوش قولی از دیگری را داریم؟ دیر به قرار می رسیم و ترافیک را مقصر می دانیم. حقوق همکارانمان ماه ها دیر می شود ولی مسافرت خارج ما نباید لنگ شود. پروژه را با تاخیر تحویل می دهیم و مدام بهانه می آوریم که برق رفت و کامپیوتر خراب شد. اگر رییسمان ناگهان عذرما را بخواهد اورا مستحق همه گونه نفرین می دانیم اما قانون کار به ما اجازه می دهد از فردا صبح سر کار نرویم! تاریخ چک که دیگر به تاریخ پیوسته است. قرارداد باید راس تاریخ مقرر تمام شود اما پول قرارداد را که داده و که گرفته است!! چون سود بانک دخانیات یک هزارم درصد بیشتر است سرمایه خود را در آنجا سپرده می کنیم ولی مهم نیست طلبی که متعلق به سه سال پیش بوده است را چهار سال بعد بدهیم. این پول در زمان قرارداد قیمت یک پراید بوده است ولی وقتی به صاحبش می رسد قیمت دوسیخ کباب بدون گوجه است!
جالب است که در بحث های اخلاقی داد سخن می دهیم که این دولت است که بد است و این جامعه خراب شده است و نتیجه می گیریم که ما چقدر خوبیم!!! و انگار نه انگار که ما جامعه را میسازیم و ماییم که دولت را تشکیل میدهیم.
وقت آن است که به خود بیاییم. بوی بدی از خودمان استشمام میشود که بینی ما را پر کرده است و داریم به آن عادت میکنیم.
ما عیب ونقص خویش و کمال و جمال غیر پنهان نمـــوده ایم چو پیــــــری پس خضاب
یا حق …