بحران آب در ایران؛ هشداری برای آینده یا حال
در شرایطی که خاورمیانه و شمال آفریقا با شدیدترین تنشهای آبی دست به گریباناند، ایران نیز با مسائل آبی جدی مواجه است. این چالش، رشد اقتصادی و امنیت غذایی کشور را تهدید کرده و میتواند مهاجرتهای گسترده و تغییرات زیستمحیطی به دنبال داشته باشد.
به گزارش تاسیسات نیوز،بر اساس گزارش جدیدی که موسسه منابع جهانی( WRI) که سال گذشته منتشر شده است، تا سال ۲۰۵۰ میلادی یک میلیارد نفر دیگر به جمعیت مناطق خشک و با تنش آبی بالا اضافه خواهد شد، نقاطی که حداقل ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر در هر سال در آنجا مصرف می شود و در حال حاضر ۳.۳ میلیارد نفر در آن مناطق زندگی می کنند.
این گزارش حکایت از آن دارد که بر اساس شواهد و مطالعات انجام شده، علاوه بر کل شبهجزیره عربستان، ایران و هند، بیشتر کشورهای شمال آفریقا مانند الجزایر، مصر و لیبی نیز از جمله کشورهایی هستند که انتظار میرود تا سال ٢٠۵٠ حداقل ٨٠ درصد از آب در دسترس خود را مصرف کنند.
براساس این گزارش، اثرات تغییرات آب و هوایی و افزایش جمعیت و برداشت های نادرست و بی رویه، منابع آب شیرین جهان را طی ٣٠ سال آینده به شدت تحت فشارقرار داده و تامین آب موجود برای مصارف خانگی، آشامیدنی و کشت مواد غذایی را به خطر می اندازند. موضوعی که در نهایت رشد اقتصادی کشورهای آسیبپذیر و همچنین امنیت غذایی جهانی را تهدید خواهد کرد.
داده های این گزارش حاکی از آن است که بیشترین مناطقی که با تنش آبی دست به گریبان است، خاورمیانه و شمال آفریقا است که ۸۳ درصد جمعیت آن در معرض این بحران هستند و پس از آن جنوب آسیا قرار دارد که ۷۴ درصد از جمعیت آن در معرض تنش آبی هستند.
همچنین این گزارش تاکید میکند که کشورهای منطقه آسیا بیش از ۸۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر خود را برای آبیاری، دام، صنعت و نیازهای خانگی استفاده می کنند. این گزارش هشدار می دهد که اگر این منطقه دچار خشکسالی شود، حتی در زمان خشکسالیهای کوتاه مدت، با خطر فقدان آب مواجه خواهد شد.
هشدار مسئولان
اما این گزارش تنها موردی نیست که در مورد تبعات خشکسالی و تنش آبی تا سال ٢٠۵٠ هشدار می دهد.
در این باره محمد بازرگان، دبیر کارگروه آب و محیط زیست کمیته کشاورزی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفته است، مشکلات آب و خاک کشور فاصله چندانی تا تبدیل شدن به بحران ندارد.
به گفته بازرگان، در کشور ۶۰۹ دشت وجود دارد که از میان آنها ۴۳۰ دشت وضعیت فوق بحرانی دارند که از میان دشتهای فوق بحرانی در ۱۳۰ دشت دیگر آبخوانی وجود ندارد.
او افزود: ما در ۱۵۰ سال گذشته ۵۰ میلیارد متر مکعب منابع آب زیرزمینی خود را ازدست دادهایم و این به معنی از دست رفتن ذخایر آبی برای آیندگان است.
تاکید رهبری
موضوع به حدی جدی است که حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی آبان ماه سال ۱۴۰۲ سیاستهای کلی توسعه دریا محور را برای اقدام به روسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند. سیاست هایی که ١٩ اردیبهشت از سوی دولت به دستگاه های ذیربط ابلاغ شد و مهمترین هدف آن علاوه براستفاده از ظرفیت دریایی کشور برای رونق اقتصادی، انتقال صنایع بزرگ آب بر، به حاشیه دریاهاست تا وضعیت تنش زای آبی کنونی بهبود پیدا کند.
از تنش تا بحران
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، اما معتقد است که در حال حاضر هم کشورمان با تنش جدی در حوزه آب مواجه است.
وی با ذکر اینکه «آب» یک موضوع یکپارچه برای کل کشور است می گوید: منابع آبی را می توان به دو صورت زیرزمینی و منابع آب های سطحی تقسیم کرد.در مورد آبهای سطحی مانند دریاچه ها و رودها و تالاب ها ما الان با موارد بسیاری مانند دریاچه های بختگان، هامون، قم، ارومیه و… روبرو هستیم که یا کاملا خشک شده اند یا درآستانه خشک شدن قرار دارند.
در مورد وضعیت آبهای زیرزمینی هم همین بس که بدانید در کشور بیش از نیمی از دشت های ما به خاطر برداشتهای بی رویه آب، به دشتهای ممنوعه معروف هستند.
یعنی دشتهایی که به خاطرحفرچاههای مجاز و غیرمجاز و برداشت های بی رویه آبهای زیر زمینی از آنها، دیگر توان استخراج آب را ندارند.
این عوامل در کنار قرار داشتن ایران در کمربند اقلیم خشک جهانی باعث شده تا ما در حال حاضر هم با بحران جدی تنش های آبی مواجه باشیم چه رسد به چند دهه بعد!.
از سویی وقتی آبهای زیرزمینی به صورت بی رویه برداشت می شود، کشاورزان معمولا مجبور می شوند چاههای عمیق تر بزنند و همین امر باعث میشود تا آبهای شورتر عمق زمین پای زمینهای کشاورزی بروند و کیفیت زمین و محصولات آن را پایین بیاورند.
وظیفه همچنین از اقدامات کشورهای همسایه نیز به عنوان یکی دیگر از عوامل خشک شدن منابع آبی کشور یاد کرده و می گوید: طبیعی است که نتیجه اقدامات کشورهای همسایه ما در سد سازی و احداث صنایع بزرگ «آب بر» در کنار رودخانه هایی که به ایران می رسند باعث کم آبی یا حتی خشک شدن آنها در کشور ما بشود.
آخرین وضعیت بحران آبی
احمد خاتون آبادی، استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی اصفهان و پژوهشگرحوزه «آب» و توسعه پایدار نیز با تایید وضعیت بحرانی آب می گوید: ما شاخصی به نام شاخص فالکن مارک داریم که براساس مقدار سرانه منابع آب تجدیدپذیر در کشور ها تعریف شده و میزان سرانه آب ١٧٠٠ مترمکعب در سال را به عنوان شاخص کمبود معرفی کرده است. بر همین مبنا، با توجه با این که درحال حاضر سرانه آب تجدیدپذیر ایران حدود ١٣٠٠ مترمکعب است می توان نتیجه گرفت که کشورمان در وضعیت تنش آبی قراردارد.
وی همچنین به روند نزولی میزان آب تجدیدپذیر در ایران اشاره کرده و می گوید: در مورد تنش زا بودن شرایط آبی کشور همان بس که مقدار حجم آب تجدیدپذیر از ١٣٠ میلیارد مترمکعب در دهه ٧٠ به حدود ١٠٣ میلیارد مترمکعب در سالهای اخیر رسیده است. درچنین شرایطی اما، بارگذاری های جمعیتی و ساخت و ساز، خودش عامل مهمی برای تشدید این وضعیت است.
همچنین با توجه به اینکه چیزی حدود ٧٠ تا ٨٠ درصد آب در کشورما در بخش کشاورزی مصرف می شود باید به فکر اصلاح الگوی محصولات کشت شده نیز باشیم و جلوی چنین محصولاتی گرفته و برای معیشت کشاورزان جایگزین هایی تعریف شود.
خاتون آبادی با ذکر مثالی در این زمینه می گوید: مثلا یک کیلو هندوانه به چیزی حدود ١۵٠ لیتر آب نیاز دارد. حالا شما حساب کنید با احتساب کود و خاک و نیروی انسانی چقدر از منابع ما صرف پرورش یک هندوانه می شود.
درچنین شرایطی این میوه در تابستان کیلویی ۵ تا ٧ هزار تومان به فروش می رسد یا صادر می شود! برای همین تاکنون بارها در مورد اصلاح الگوی کشت در کشور هشدار داده شده است ولی دریغ از اجرایی شدن آن. این درحالی است که بسیاری از میوه ها و حتی برنج و… آب نهان و مجازی بسیاری در دل خود دارند و مثل این می ماند که ما در حال صدور آب یا هدر دادن آن هستیم.
این پژوهشگرحوزه «آب» نیز از خشک شدن دشت های ایران و شرایط تنش آبی موجود در دریاچه ارومیه به عنوان از مثال های عینی در این عرصه یاد کرده و می گوید: در محدوده دریاچه ارومیه صدها چاه حفر و در نهایت منجر به وضعیت کنونی این دریاچه شده اند. نکته جالب این است که سهم بیشتر سالیانه دریاچه ارومیه از آب پشت سدهای حوضه آبریز این دریاچه فقط برای کشت «سیب» صرف می شود که آنهم جزء بیکیفیتترین سیب های کشور محسوب و بخش زیادی از آن هر ساله فاسد و کاملا دورریخته میشود!
تبعات سیاست گذاری های کلان
مسلما اما این خشکسالی که گفته می شود تا دو – سه دهه بعد به اوج خودش می رسد و تبعات سنگینی را برای کشور و زندگی هموطنان به دنبال دارد. موضوعی که وظیفه نیز مانند بسیاری دیگر از کارشناسان برآن تاکید داشته و می گوید: حتما شنیده اید که می گویند آب مایه حیات است. واقعا هم همین طور است. اگر آب نباشد هیچ موجود زنده ای وجود نخواهد داشت.
چند راهکار کلان
ولی راهکار برون رفت از چنین شرایط و «تنش زایی» در حوزه آب چیست؟ سوالی که هر دو کارشناس مخاطب در پاسخ به آن پیشنهادهای واحدی را ارائه می دهند. راهکارهایی مانند اصلاح الگوی مصرف کشت محصولات آبخوان و حرکت به سمت کشت محصولات گلخانهای، توجه به کنترل جمعیت پذیری در بخش های مختلف کشور که میتواند نقش مهمی در مصرف آب داشته باشد، اختصاص حق آبه مناسب به شهرها و دریاچه ها و البته اصلاح الگوی مصرف شهروندان و از همه مهمتر، اصلاح تفکر مدیران مرتبط در این عرصه و مدیران کشور در مورد اینکه «آب» می تواند یکی از مهمترین پاشنه های آشیل زیست محیطی کشور باشد که ایران را در دهه های آتی با بحران هایی جدی روبرو کند.