اگر چین و هند از الگوی مصرف معمول پیروی کنند، احتمالا در چند دهه‌آینده انرژی بسیار بیشتری مصرف خواهند کرد زیرا جمعیت آنها آرزوی رسیدن به استانداردهای زندگی مشابه آمریکای‌شمالی و اروپا را دارند. در سال‌۲۰۲۲، جمعیت چین (۱.۴۳‌میلیارد) و هند (۱.۴۲‌میلیارد) هرکدام مشابه کل جمعیت کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) (۱.۳۸‌میلیارد) بود. اما کل مصرف انرژی اولیه در چین (۱۵۹ اگزاژول) و هند (۳۶ اگزاژول) بسیار کمتر از OECD (۲۳۴اگزاژول) بود. هر فرد در چین تنها ۶۶‌درصد از انرژی را در مقایسه با هر شخص در OECD مصرف می‌کند و در هند این رقم تنها ۱۵‌درصد است. حتی این میزان مصرف انرژی اغراق است زیرا هر دو کشور و به‌ویژه چین نسبت بالایی از تولید انرژی خود را به OECD صادر می‌کنند. تداوم مدرنیزاسیون به این معنی است که هر دو کشور، انرژی بسیار بیشتری مصرف خواهند کرد  که استراتژی «همه موارد فوق» را برای سیاستگذاران ضروری می‌کند. در OECD، کل مصرف انرژی از سال‌۲۰۰۷ اساسا ثابت بوده‌است، بنابراین افزایش تولید از انرژی‌های تجدیدپذیر و به‌ویژه گاز، زغال‌سنگ و تا حدی نفت را جایگزین کرده‌است.
کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌‌ای
انرژی‌‌‌‌‌‌های تجدیدپذیر (و گاز) جایگزین سوخت‌های فسیلی مانند زغال‌سنگ و نفت بوده‌‌‌‌‌‌اند که باعث کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌‌ای شده‌اند. اما مصرف کل انرژی در چین (به‌طور متوسط ۳.۱درصد در سال‌در دهه‌گذشته) و هند (۳.۸درصد در سال) رشد کرده‌است. انرژی‌‌‌‌‌‌های تجدیدپذیر (و گاز) که به‌عنوان مکملی برای سایر سوخت‌های فسیلی عمل کرده‌‌‌‌‌‌اند، تضمین می‌کنند که انرژی مقرون‌به‌صرفه و قابل‌اعتماد باقی‌می‌ماند حتی با افزایش قابل‌توجه مصرف. مسیر کنونی چین و هند برای مصرف انرژی بسیار شبیه ایالات‌متحده یا اروپای‌غربی بین دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰ است، دوره‌‌‌‌‌‌ای از رشد سریع تولید اقتصادی، استانداردهای زندگی و مصرف انرژی. در اقتصادهای یورو-آتلانتیک، رشد سریع تقاضای انرژی، نیاز به مصرف بیشتر از همه منابع را بالا برده است. مصرف از منابع قدیمی‌تر حتی با کاهش نسبی سهم آن، به‌صورت مطلق همچنان در حال افزایش است.
مصرف زغال‌سنگ ایالات‌متحده تا حدود سال‌۲۰۱۰ به‌طور مطلق به افزایش ادامه داد، هرچند که از سال‌۱۹۱۰ سهم خود را به نفت و از سال‌۱۹۸۰ سهم خود را به گاز داد. به‌نظر می‌رسد چین و هند در مسیر یکسانی حرکت می‌کنند و استفاده از زغال‌سنگ را حتی با واردات نفت و گاز بیشتر، استفاده بیشتر از انرژی هسته‌‌‌‌‌‌ای و سرمایه‌گذاری در تولید انرژی‌های تجدیدپذیر از باد، خورشید و آبی افزایش می‌دهند. در نهایت، مصرف انرژی چین و هند شروع به رشد کندتری خواهد کرد، در این مرحله انرژی‌های تجدیدپذیر جایگزین سوخت‌های فسیلی می‌شوند، نه اینکه صرفا مکمل آنها باشند.
با توجه به موقعیت فعلی آنها در روند توسعه، این نقطه را احتمالا برای چین در چند سال‌آینده و در هند در چندین دهه‌آینده می‌توان متصور بود. از سال‌۲۰۱۸، ظرفیت تولید انرژی خورشیدی چین ۲۶‌درصد در سال و ظرفیت تولید انرژی بادی ۱۸‌درصد در سال‌افزایش یافته، درحالی‌که ظرفیت حرارتی تنها ۴‌درصد در سال ‌بالا رفته‌است. در همین بازه زمانی، ظرفیت تولید خورشیدی هند ۲۵‌درصد در سال و باد ۵‌درصد در سال‌رشد کرده، درحالی‌که زغال‌سنگ تنها یک‌درصد افزایش یافته‌است. با این حال، در سال‌۲۰۲۲، سوخت‌های فسیلی ۸۲‌درصد از انرژی اولیه مصرفی در چین و ۸۸‌درصد در هند را به خود اختصاص دادند که شامل ۷۰‌درصد کل تولید برق در چین و ۷۷‌درصد در هند بود.
پس از چین و هند در روند توسعه، جمعیت جنوب صحرای‌آفریقا در سال‌۲۰۲۲ به ۱.۲۰‌میلیارد نفر افزایش یافت و پیش‌بینی می‌شود تا سال‌۲۰۵۰ به ۲.۱۷‌میلیارد و تا سال‌۲۱۰۰ به ۳.۵۷‌میلیارد نفر افزایش یابد. شهرنشینی، صنعتی‌شدن و مصرف انرژی در این منطقه برای هر نفر حتی کمتر از چین و هند است و پتانسیل نسبتا بیشتری برای افزایش در آینده‌دارد.
سیاستگذاران کشورهای OECD از روند کنفرانس سازمان‌ملل و دیگر مجامع دیپلماتیک برای تحت‌فشار قرار‌دادن چین و هند برای تسریع انتقال خود از سوخت‌های فسیلی به‌جایگزین‌های بدون انتشار کربن استفاده می‌کنند. اما چنین توصیه‌هایی می‌تواند در بهترین حالت غیرعملی و در بدترین حالت تلاشی برای مجبور‌کردن آنها به پذیرش استانداردهای زندگی ساختاری پایین‌تر به‌نظر برسد.  در عمل، دولت‌های چین و هند افزایش دسترسی به خدمات انرژی و اطمینان از مقرون‌به‌صرفه بودن و قابل‌اعتماد بودن انرژی را در اولویت قرار داده‌اند. در این مورد نیز آنها از الگوی تاریخی و فعلی کشورهای OECD پیروی می‌کنند. چین و هند هر دو بازیگران کلیدی در تلاش‌های جهانی برای مبارزه با تغییرات آب‌و‌هوایی هستند و اقدامات آنها تاثیر قابل‌توجهی بر مسیر انتشار جهانی کربن خواهد داشت. آنها همچنان با روند پیچیده انتقال به منابع انرژی پاک‌تر روبه‌رو بوده و در عین‌حال نیازهای انرژی جمعیت و اقتصاد در حال رشد خود را برآورده می‌کنند.
دولت چین اهداف بلندپروازانه‌ای را برای انتشار کربن خالص صفر تعیین‌کرده و قصد دارد تا سال‌۲۰۳۰ میزان انتشار کربن خود را به اوج رسانده و تا سال‌۲۰۶۰ به حالت خنثی کربن (انتشار خالص صفر) برسد. چین سرمایه‌گذاری زیادی در منابع انرژی تجدیدپذیر مانند باد، خورشیدی و برق‌آبی انجام داده و همچنین در حال بالا بردن ظرفیت انرژی هسته‌ای خود است. این کشور مقررات زیست‌محیطی سختگیرانه‌تری را از جمله اقداماتی برای کاهش آلودگی هوا و بهبود بهره‌وری انرژی اجرا کرده‌است. دولت هند نیز تعهداتی را برای توسعه ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر خود از جمله تعیین هدف دستیابی به ۱۷۵ گیگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر تا سال‌۲۰۲۲ و ۴۵۰ گیگاوات تا سال‌۲۰۳۰ داشته‌است. هند همچنین قصد دارد استفاده از گاز طبیعی را به‌عنوان جایگزین تمیزتر برای زغال‌سنگ و نفت افزایش داده و تلاش‌هایی برای بهبود بهره‌‌‌‌‌‌وری انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌‌ای و بهبود کیفیت هوا در شهرهای بزرگ انجام دهد.