استاد زمین گرمایی در ایران – ۲

به گزارش تاسیسات نیوز، دومین قسمت از مصاحبه با جناب آقای دکتر رضائیان یزدی را در زیر میخوانید:



هزینه‌های اولیه کار زمین‌گرمایی به نسبت هزینه‌های اولیه سیستمی مثل چیلر و فن‌کوئل چقدر فرق دارد؟



این سؤال، سؤال خوبی است.

 

هرچه دانش شما بالاتر می‌رود هزینه‌های شما پایین‌تر می‌آید. سال‌ها قبل تصمیم گرفتیم این سامانه را با دستگاه‌های سنتی به رقابت برسانیم و این کار انجام‌شده. فرض کنید هزینه دستگاه‌های سنتی برای هر مترمربع بابت دیگ آب گرم، چیلر ، فن‌کوئل و برج خنک‌کن، به‌عنوان‌مثال «آ-ریال» می‌شود. ما در سال ۲۰۰۵ یکی از ۲ شرکتی در جهان بودیم که اعلام کردیم پروژه‌های بالای ۳ هزار مترمربع را با همان نرخ معادل « آ-ریال» تهویه ژئوترمال نصب می‌کنیم.

 

 

 

یعنی در خارج از کشور با همان هزینه تأسیسات سنتی شما می‌توانید از تأسیسات پیشرفته استفاده کنید؟



بله این کار انجام‌شده البته به‌شرط اینکه پروژه‌ها بالای ۳ هزار مترمربع باشد. الآن شما در مقالات این مطلب را زیاد می‌بینید که قبلاً می‌گفتند فقط تا ۸۰ درصد از سامانه تهویه ژئوترمال می‌شود و معمولاً سیستم‌ها را هیبریدی می‌ساختند.



ولی با پیشرفت علم «اندازه‌گیری پارامترهای انرژی زمین»، طراحی و نصب سیستم ۱۰۰ درصد ژئو ترمال میسر شد.



یعنی می‌توانیم طراحی خود را بر مبنای ۱۰۰ درصد نیاز پروژه انجام دهیم و توان انرژی زمین مان را با برنامه‌های ریاضی به کمک نرم‌افزارهای قابل‌قبول برای مدت طولانی پیش‌بینی کنیم و آن را مطالعه نماییم. الآن ما به‌صورت خودکار این مهم را برای تمام پروژه‌های خود انجام می‌دهیم.




در ایران هم این سه هزار متر را ملاک قراردادیم و گفتیم هر پروژه سه هزار متری در شمال و شمال شرقی ایران به همان قیمت مطالعه شده بابت سامانه سنتی، قابل‌قبول است.




البته ممکن است این مسئله در جنوب و یا مرکز ایران متفاوت باشد و قیمت مقداری تغییر کند. به خاطر داشته باشیم که با نصب تهویه ژئو ترمال ما صاحب یک نیروگاه می‌شویم به همراه تهویه گرم و سرد، به همین دلیل است که ما بیشتر انرژی مصرفی خود را از زمین می‌گیریم و بخش کوچکی را از برق می‌گیریم سوخت‌های فسیلی نیز می‌تواند کاملاً حذف شود، اتفاقاً این حذف سوخت فسیلی یک معضل در کشور ما به‌حساب می‌آید.





اگر بخواهیم بحث دانشگاهی در این زمینه کنیم، فرضاً وزارت نفت فکر می‌کند که یک شرکت خصوصی است و واجب است که حتماً سود کند درحالی‌که اگر هزینه‌ای را که به جامعه تحمیل می‌کند از سودش بیشتر باشد باید دوباره نگری کند. و ازآنجایی‌که شرکت نفت، ملی و دولتی است حتماً باید اینکارراانجام دهد.




اولیاء امر کم‌کم باور کرده‌اند که چون گاز فراوان داریم و برای آن هزینه هم کرده‌ایم باید توسط مردم سوزانده شود تا به سوددهی برسد. این مسئله درجایی اعلام نمی‌شود ولی در عمل ما این مسئله را مشاهده می‌کنیم. اتفاقاً فاجعه بزرگ آلایندگی در کشور ما همین گاز است و تقصیر کمتری متوجه اتومبیل‌ها است.




این آلودگی هوا چشمه جوشانی است که از منازل سرچشمه می‌گیرد. تمام این دیگ‌ها و مشعل‌ها باعث آلودگی هوا می‌شوند. که میزان CO2 این دیگ‌ها و مشعل‌ها قابل‌اندازه‌گیری است. این گازی که در زمستان در تهران سوخته می‌شود برابر با مصرف یک قاره است. همه دنیا روی این مسئله کار می‌کنند و ما هم در سطح کلان آن را قبول داریم ولی سازمان‌های مرتبط با محیط‌زیست در اجرا کاری را انجام نمی‌دهد. مسائل را کمی پراکنده گفتیم ولی در اصل این بحث‌ها متصل‌به‌هم هستند. ما قیمت را به‌جایی رساندیم که اگر مساوی هم نباشد در ۳ سال هزینه خود را پس می‌دهد و بعد تبدیل به یک صندوق پس‌انداز دائمی می‌شود.

 

 

 

برای مثال مطالعه‌ای برای صد هزار مترمربع بنا در غرب تهران که اطلاعات زمین آن را داشتیم و در آنجا پروژه اجرا کرده‌ایم انجام داده‌ایم و نتایج آن در اختیار عموم است (متقاضیان می‌توانند کپی آن را از طریق موسسه شما دریافت نمایند). این نتایج کاهش چشمگیر آلاینده اصلی هوا و صرفه‌جویی‌های مالی حیرت‌آوری را نشان می‌دهد.

 

 

 

در پروژه غرب تهران تا حدود صد متر حفاری کردیم و به آب نرسیدیم. زمین کاملاً ماسه خاکی بود و ازنظر انتقال انرژی کاملاً فقیر به‌حساب می‌آید. در آن شرایط زمین ما پروژه را اجرا کردیم. برای بازدید از پروژه خیلی از تصمیم گیرها و تصمیم‌ساز ها آمدند و آن را در حال کار دیدند و تست کردند. از شروع پروژه چند زمستان و تابستان می‌گذرد و هیچ‌گونه خرابی در زمان بهره‌برداری گزارش نشده است. در سخت‌ترین روز آزمایش این سامانه حدود ۱۱۵ نفر بازدیدکننده هم‌زمان در سالن ۲۸۰ متری داشتیم. ساعت ۳ بعدازظهر چله تابستان بود و مدیران نگران بودند که هوای مناسب کافی خواهند داشت؟ ما به ایشان اطمینان دادیم که مشکلی پیش نمی‌آید و الحمدالله چنین شد. در این پروژه برای سامانه انرژی زمین یک کنتور مجزا گذاشته‌اند ؛ در بالاترین میزان مصرف «درآنروز چله تابستان» به ۱۳ آمپر رسید. و هیچ‌وقت در زمان بهره‌برداری مستمر از حدود ۱۱ آمپر گذر نکرده بودیم آن روز نیز از ۱۳ آمپر گذر نکردیم. در مقایسه با سامانه قبلی نصب‌شده در همان سالن که بیش از ۶۰ آمپر مصرف برق داشت، مصرف این سامانه از یک‌پنجم هم کمتر بود .

 

 

 

آلودگی مرتبط با سامانه انرژی زمین فقط مربوط به در صد برق مصرفی بسیار کم آن است که نیروگاه تولید می‌کند. چون مصرف انرژی فسیلی حذف‌شده؛ اگر به مصرف برق فکر کنیم که این سامانه در یک پروژه کوچک آن را از ۶۰ آمپر به ۱۳ آمپر رسانده، حالا فکر کنید این مهم برای صد هزار مترمربع در تهران اگر اتفاق بیفتد چه میزان صرفه‌جویی می‌شود.




حتی ما می‌توانیم برای شش‌خانه مسکونی کنار هم به متراژ هرکدام ۲ یا ۳ هزار متر یک تجهیزات داشته باشیم؟


بله به همین شکل است که می‌گویید. انواع و اقسام فکرها زمانی بکار می‌آید. که تعداد بازیکنان زیاد می‌شود. ما یک بازیکن محدود بوده‌ایم. یکی از بزرگانی که از محصولات ما دیدن کردند وزیر مرتبط باانرژی هستند. ایشان دستوراتی در مورداستفاده گسترده از این انرژی به مدیران همراه خود دادند ولی ما در عمل برای ارائه کار حتی نتوانستیم از خط دوم رد شویم و هنوز هم نتوانسته‌ایم.

 

 

 

ما نگفتیم هیچ‌وقت به ما پول یا ارز بدهید. ما گفتیم به ما پروژه بدهید. به قیمتی هم بدهید که به بقیه می‌دهید.

 

 

ما امیدمان این بود که با توسعه این دانش تابه‌حال دوازده هزار نفر را درزمینه بهره‌گیری از این نعمت طبیعی آموزش داده باشیم. تعدادی شرکت درست‌شده باشد و در مملکت شروع به کارکرده باشند. به یکی از دوستان گفتم اصلاً فکر کنید عمر من عمر نوح، اگر بخواهیم با این سرعت حرکت کنیم فکر نمی‌کنم که بیش از دو شرکت را بتوان تأسیس کرد.

 

 

 

در ایران کار ساخت‌وساز را به بسازبفروش‌ها سپرده‌ایم. آن‌کسانی که در واقعیت نباید حتی به ساخت‌وساز دست بزنند. ولی می‌آیند و می‌گویند چون پول مال خودم است می‌خواهم ساختمان را نیز باسلیقه خودم بسازم. اما در کشورهای توسعه‌یافته به این صورت نیست. و مهم‌تر اینکه ما برای پاسخ به این مهم دستورات روشن قرآن راداریم که درآمد را چگونه کسب کنید و آن را چگونه خرج کنید. همه این‌ها حساب‌کتاب دارد. فرد نمی‌تواند فکر کند چون پول دارد می‌تواند هر طور که خواست ساختمان بسازد و شهر را به هم بریزد وزندگی دیگران را خراب کند.





این باعث شده که فرمول‌ها در شهر ما جواب ندهد. سؤالات ما کلاسیک است ولی جواب‌هایمان کلاسیک نیست. چون با معضلی روبرو هستیم به نام بسازبفروش. بسازبفروش اصلاً متوجه نیست که با اعمال او چه بلایی سر شهر و یا کشور می‌آید. تمام پول و ثروت مملکت، نفت و گاز و…از بین می‌رود.


ادامه دارد…







انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;