ارادهاي كه پوسته برنج را به استحكام بتن پيوند زد
در تمام كشورهاي جهان هميشه نياز به ساخت و ساز وجود دارد. در نتيجه چه در كشورهاي صنعتي و چه در كشورهاي در حال توسعه نياز به مصالح ساختماني رو به افزايش بوده و سيمان پرتلند به عنوان يكي از اصليترين مصالح ساختماني دائماً مورد تقاضاست.
به گزارش تاسیسات نیوز مهدي مهديخاني جوان 32 ساله قزويني و برگزيده سومين جشنواره جوان خوارزمي است كه دوران تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و متوسطهاش را در زادگاهش قزوين گذرانده است. وي براي ادامه تحصيل خود در رشته مهندسي عمران در دانشگاه تهران پذيرفته شد، دوره كارشناسي ارشد را هم در دانشگاه صنعتي اميركبير گذرانده و در حال حاضر دانشجوي ترم آخر دكتري از دانشگاه صنعتي اميركبير است. مهديخاني همزمان با شروع دوره دكتري، به عنوان بورسيه وزارت علوم و تحقيقات و فناوري در دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) استان قزوين تدريس و به صورت استاد مدعو در دانشگاه آزاد اسلامي قزوين و در مركز تحقيقات ساختمان اين دانشگاه به عنوان مشاور فعاليتهاي آموزشي- پژوهشي مشغول فعاليت شد كه ماحصل زحماتش اختراع دستگاهي است كه پوسته بيجان و ظاهراً بيارزش برنج را ميسوزاند و در عوض چيزي ارزشمند به نام اكسيد سيليس توليد ميكند كه يكي از مزايا و كاربردهاي اصلي آن به كار رفتن در صنايع گوناگوني همچون صنعت سيمان است. گفتوگوي ما با اين جوان نخبه را ميخوانيد.
تا به حال چه فعاليتهايي در حوزه دانشگاه، پژوهش و آموزش داشتهايد؟ چند مقاله در سمينارهاي داخلي و خارجي و همچنين پايگاه بينالمللي ISI ارائه كردهايد و به چاپ رساندهايد؟
بحمدالله در مدت تحصيل خود توانستهام در زمينه تخصصي خودم پيشرفتهاي خوبي داشته باشم. هرچند تعداد مقالات را در ارزيابي كارايي يك فرد زياد مهم نميدانم اما در پاسخ به سؤال شما بايد بگويم در حال حاضر حدود 40 مقاله در سمينارهاي داخلي و خارجي داشتهام كه برخي از آنها علاوه بر كشور عزيزمان در كشورهايي همچون كانادا، اسپانيا، ژاپن، ايتاليا، فرانسه، لهستان، آفريقاي جنوبي، چك، آلمان، نروژ، تركيه و هند ارائه شده است و اتفاقاً مورد توجه بسياري از آنها هم قرار گرفته است. در حال حاضر هم 9 اختراع ثبت شده در سازمان اسناد و املاك كشور دارم كه در حال ثبت يكي از آنها در دفتر ثبت اختراعات امريكا هستم. پنج مقاله هم در ژورنالها و مجلات علمي و پژوهشي به چاپ رساندهام و چهار مقاله ديگر در حال داوري دارم. رتبه دوم پاياننامه برتر دانشجويي را به انتخاب انجمن بتن ايران درسال 1387 كسب كردم و همچنين حائز رتبه سوم پژوهشهاي كاربردي در دهمين جشنواره جوان خوارزمي هستم. طي اين مدت هم تقديرنامههاي مختلفي از وزير علوم، تحقيقات و فناوري، استاندار قزوين، سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايـران و بنياد ملي نخبگان دريافت كردهام.
كمي درباره اختراعتان كه باعث دريافت جايزه جشنواره جوان خوارزمي شد توضيح دهيد، اينكه چه چيزي باعث ايجاد انگيزه در شما براي توليد اين اختراع شد؟
در تمام كشورهاي جهان هميشه نياز به ساخت و ساز وجود دارد. در نتيجه چه در كشورهاي صنعتي و چه در كشورهاي در حال توسعه نياز به مصالح ساختماني رو به افزايش بوده و سيمان پرتلند به عنوان يكي از اصليترين مصالح ساختماني دائماً مورد تقاضاست. از سوي ديگر، سيمان معمولاً در كارخانههاي بزرگ كه نيازمند تمركز سرمايه كلان و سوخت فراواني است توليد ميشود. در كشورهاي در حال توسعه مانند كشور ما، تأسيس و بهرهبرداري از اين كارخانهها به تكنولوژي پيشرفتهاي نيازمند است. در چنين كشورهايي معمولاً تقاضاي سيمان بيش از عرضه آن است. بنابراين اغلب اوقات كمبود سيمان و مشكلات حمل و نقل وجود داشته يا هزينه توليد آن بسيار بالاست. در نتيجه، به منظور مرتفع ساختن اين گونه مشكلات در كشورهاي در حال توسعه بايد جايگزينهاي مناسبي براي سيمان پرتلند پيدا كرد. در نتيجه تحقيقاتم را روي اين موضوع شروع كردم. با بررسيهاي گوناگون دريافتم كه يكي از اين مواد حاصل از احتراق مناسب پوسته برنج يا گندم است. در ايران سالانه حدود 600 هزار تن پوسته برنج توليد ميشود كه از اين مقدار امكان توليد 120 هزار تن خاكستر پوسته برنج وجود دارد. از سوي ديگر دريافتم كه در حال حاضر از پوستههاي برنج در كشور ما استفاده چنداني نميشود يا در مواردي اندك استفادههاي بسيار محدودي دارد و بحث خارج كردن آن از محيطزيست نيز با مشكلات فراواني روبهروست. اين در حالي است كه پوسته برنج يك فراورده با ارزش و در واقع يك ماده صنعتي خام با قابليتهاي متنوع است. نتايج بررسيهاي من نشان داد كه راهاندازي صنعت توليد خاكستر پوسته برنج از نظر مالي و اقتصادي و در صورت استفاده از انرژي حرارتي حاصل از سوختن پوستهها توجيه پيدا ميكرد. لذا براي اولينبار در دنيا براي به دست آوردن نمونه خاكستر پوسته برنج، كوره مخصوصي در دانشگاه اميركبير طراحي و ساخته شد. سپس آزمايشهاي مختلفي براي تعيين ويژگيهاي بتنهاي حاوي خاكستر پوسته برنج بهينه انجام شد. نتايج نشان داد كه بتن حاوي خاكستر پوسته برنج خواص بهتري در مقايسه با بتن معمولي دارد و خاكستر پوسته برنج به عنوان يك ماده پوزولاني مصنوعي دوام بتنها را به طور چشمگيري افزايش ميدهد.
چه مشكلاتي در طول بازه زماني عملي كردن طرح خود داشتيد؟
در هر كاري كه از ابتدا آغاز ميشود تا زماني كه نتيجه دهد مشكلات وجود دارد. فقط فرد نبايد هدفش را فراموش كند و دلسرد شود. يادم هست كه براي راهاندازي دستگاه در سال 86 چيزي حدود 2 ميليون تومان پول نياز داشتم كه در آن زمان براي من كه يك دانشجو بودم، مبلغ سنگيني بود. اين مبلغ را به كمك استاد راهنمايم با كلي رايزني توانستم از يكي از شركتها تهيه كنم. بعد از آن دردسرهاي درست كردن دستگاه شروع شد. با كلي زحمت، تكتك قطعات را از بازار تهران تهيه و سوار بر يكديگر ميكردم. بالاخره اولين نمونه در دنيا بود و طبيعي بود نقشه درست و حسابي هم نداشتم. شايد اگر سرپرست محترم آزمايشگاه انتقال حرارت دانشكده مكانيك دانشگاه اميركبير كه به حكم صفاي ضمير و وسعت نظر با من همراه شده بود، در كنارم نبود، انجام اين كار برايم غير ممكن ميشد. بعد هم بحث سوزاندن و آتش و دود ناشي از آن هم در دانشگاه معضلي شده بود. يادم هست كه براي استفاده از دستگاه فقط اجازه داشتم شبها كار كنم تا مشكلات دود ناشي از احتراق موجب آزار كسي نشود. شبها تا دير وقت در دانشگاه ميماندم و وقتي هم كه به خوابگاه دانشگاه برميگشتم عين ماهي دودي ميشدم! بالاخره همه اين مشكلات به فضل پروردگار يكي پس از ديگري برطرف شد و خوشبختانه پس از سه سال كار مداوم، طرح به ثمر نشست.
چه ايدههاي ديگري در ذهن داريد كه ميخواهيد آنها را از مرحله ايده به ثبت اختراع تبديل كنيد؟
ايده كه زياد است. برخي از آنها را هم پيگيري كردهام و خوشبختانه به ثبت اختراع رساندهام اما مسئله مهمتر از رساندن ايده به اختراع، استفاده از اختراع براي خلق ثروت است. تجاري كردن يا تجاريسازي تكنولوژي يكي از همان روشهايي است كه ميتوان به وسيله آن علم را به اقتصاد گره زد. صحبتهاي مقام معظم رهبري را هم كه ملاحظه كنيد بيشترين تكيه را بر همين نكته داشتهاند. همه ما شاهد هستيم كه كشورهاي در حال توسعه همچون كشور ما، به رغم برخورداري از منابع طبيعي غني، نيروي انساني مفيد، ابزارآلات سرمايهاي و سختافزاري كافي هنوز نتوانستهاند با محور قراردادن علم و فناوري به توسعه همه جانبه اقتصادي دست يابند. متأسفانه هنوز ارتباط كاملي بين تحقيقات و پژوهشهاي انجام شده و فعاليتهاي اقتصادي در كل كشور محقق نشده است و اين مشكل به اتلاف منابع موجود و تشديد فاصله بين علم و عمل منجر شده است. اين كاري است كه در حال حاضر در حال پيگيري آن هستم. اينكه چگونه از ايده به توليد ثروت برسيم.
آيا اولويتهايي را هم براي سرمايهگذاري در اين طرح پيشنهاد ميكنيد؟
بله. در همان سالها كارهايي هم انجام دادم. براي اين طرح يك طرح تجاري خوب هم آماده كردم و به وزارت مسكن و شهرسازي و وزارت نيرو ارائه دادم. اتفاقاً استقبال هم كردند اما نتيجه به عقيده من زياد دلچسب نبود. طرح ما در وزارت نيرو در حد يك طرح پژوهشي باقي ماند. بابت اين طرح پژوهشي پول هم دادند، اما در عمل جايي استفاده نشد. در وزارت مسكن هم بايد شركتهاي توليدكننده سيمان براي به ثمر نشستن طرح پيشگام ميشدند. هنوز هم اظهار تمايل ميكنند اما مشكلات روزمره بسياري دارند كه متأسفانه باعث ميشود كمتر به چنين موضوعات ابتكاري بپردازند.
به نظر شما جوان چه پشتوانه تجربي و چه دانشي را بايد در اختيار داشته باشد تا بتوان كلمه نخبه را در موردش به كار برد؟
ابتدا بايد به تعريف بنياد ملي نخبگان از مفهوم نخبه دقت كرد. بنياد ملي نخبگان يك فرد نخبه را فردي برجسته و كارآمد معرفي ميكند كه در خلق و گسترش علم و فناوري، هنر، فرهنگ و مديريت كشور در چارچوب ارزشهاي اسلامي اثرگذاري بارزي داشته باشد. در سند راهبردي كشور پس از اين جمله اشاره ميشود كه فعاليتهاي يك نخبه بر پايههاي خلاقيت و توانمنديهاي ذاتي از يك سو و تخصص و توانمنديهاي اكتسابي از سوي ديگر، بايد باعث سرعت بخشيدن به پيشرفت و اعتلاي كشور شود. حال با اين تعاريف شما هم احتمالاً ميتوانيد اذعان كنيد كه كار يك جوان براي يدك كشيدن عنوان نخبه كار بسيار دشواري است. اولاً بايد در چارچوب ارزشهاي اسلامي حركت كند كه اين امر با اين مفاهيم يعني آنها را به درستي در زندگي پيادهسازي كرده باشد. ثانيا اثرگذاري بارز داشته باشد، يعني بايد ارتباطات گسترده داشته باشد و موقعيتي را براي خود خلق كرده باشد كه بتواند ثمربخش واقع شود و در آخر هم از هوش و تواناييهاي ذاتي خوبي برخوردار باشد و فرصت خوبي جهت استفاده از محيط و كسب تواناييهاي اكتسابي يافته باشد. شايد كمتر كسي را بتوان يافت كه تمامي اين ملزومات را در ايام جواني كسب كرده باشد اما اين در حد يك تعريف است! همه ما در دور و اطرافمان جوانان پرشور و انرژي را ديدهايم و اذعان داريم كه فلاني آينده درخشاني خواهد داشت. شايد بهتر باشد چنين كساني را مطابق تعريف بنياد ملي نخبگان استعداد برتر بناميم.
شما به عنوان كسي كه سالهاي متمادي در محيط دانشگاه بودهايد فكر ميكنيد مهمترين مشكلاتي كه دانشگاهها در بحثهاي پژوهش و توليد علم دارند چه باشد؟ به نظر شما آيا كشور ما از قافله شتابان علم و اختراع و خلق اثر عقب است؟
توزيع امكانات در دانشگاههاي كشور يكنواخت و عادلانه نيست و اين مهمترين مشكل فراروي پژوهش كشور است. امكانات پژوهشي كشور در حد قابل قبول است ولي كافي نيست و براي حفظ روند رو به رشد كنوني نيازمند نگاه ويژه به بحث پژوهش هستيم. ابتدا بايد اشاره كنم كه در سالهاي اخير وضع توليد علم و پژوهش در كشور ما پيشرفت شاياني داشته است كه البته اين امر براي من و هر ايراني ديگر باعث فخر و مباهات است. زماني كه ميشنويم سرعت توليد علم در ايران 11 برابر سرعت علم در دنياست اين نشاندهنده بهبود روزافزون وضعيت علمي ايران ماست. وقتي وضعيتمان را با دوران رژيم پهلوي مقايسه ميكنيم واقعاً پيشرفتهاي مثال زدني پيدا كردهايم. در بحث ماهيت وجودي دانشگاه بحثهاي عميقي وجود دارد. منظور من اصلاً بحث علم و ضرورت يادگيري علوم بهروز و مورد نياز نيست. منظورم اين است كه شايد بازگشت به سيستم حوزوي بتواند بازدهي آموزشي را بسيار بيش از پيش كند. مسئلهاي در كل جامعه ما وجود دارد به نام تمركزگرايي در اداره و مديريت كشور. امروزه بسياري از دانشگاهها آزادي عمل ندارند. مثلاً خود دانشجو نميگيرند. يك نظام متمركز در كنكور دانشجوي شهرستاني را به تهران ميكشاند و در بسياري از موارد چنين فردي بعد از آشنايي با محيط تهران، ديگر حاضر نيست به شهر خود برگردد. درواقع، با اين نظام متمركز تمام خلاقيتها، نوآوريها و اطلاعات به سمت تهران جذب ميشود. به علاوه دانشگاهها استقلال مالي ندارند. بسياري از دانشگاههاي كشور از آنجايي كه نميتوانند از خارج از دانشگاه بودجه پژوهشي بگيرند، همواره منتظرند تا ببينند چگونه از قطرهچكان بودجه دولت مبلغي را دريافت خواهند كرد. شما ژاپن را به عنوان نمونه نگاه كنيد. وقتي ميخواهد خيزش بزرگي براي توليد علم بردارد و از مصرفي بودن خارج شود، اولين كاري كه ميكند اين است كه مجمعي در دانشگاهها تأسيس ميكند كه استادان بالاجبار در تصميمات كليدي مشاركت كنند. از دردسرهاي ديگر دانشگاه آزمون پايان ترم است كه مصيبتهاي خاص خودش را دارد و اين قصه سر دراز دارد كه بماند.
دانشگاهها بيش از آن كه توليدكننده دانش باشند، متأسفانه مصرفكننده آن هستند. حتي اين امر در برنامهريزيهاي كلان كشوري نيز مشاهده ميشود كه دانشگاه را به چشم يك واحد مصرفي ميبينند. در كنار آن اگر نوآوري و بداعتي نيز ديده ميشود، اين نوآوري بيشتر اشاعهاي است، نه به طور مثال در دانشگاه فرد براي ارتقا، بايد در مجلههاي علمي- پژوهشي، مقالاتي به چاپ رسانده باشد. اين معيار را بد نميدانيم، بلكه تنها معيار هم نميدانيم.
منبع: روزنامه جوان
پایان پیام/.