سال ۱۳۸۸ در همین روزها تصمیم گرفتیم یک جای خالی کوچک در دنیای تاسیسات را پر کنیم. در ابتدا فکر ساده و راه صافی به نظر می رسید. تاسیساتی ها خالقان آسایشند.
پس باید محلی برای به اشتراک گذاری ایده های آنها، دانش آنها و تجربه های آنها ایجاد می شد. کنفرانس ها کارکرد خاص خود را دارند و انتظار آموزش های بلند مدت و دائمی از آنها اشتباه است. دانشگاه نیز سازوکار خود و تعاریف خود را دارد. ایده ایجاد دوره های تخصصی تاسیسات در قالب رشته های دانشگاهی با رویکرد دانشگاه برای آموزش های بنیادی مهندسی و نیز مقررات استخدام اساتید به هیچ وجه همگن نیست و عملاً هم شدنی نیست.
انجمن های علمی هم به شکل های مختلف وجود دارند و در معرض قضاوت عموم هستند. این ها همه بود ولی این جایگاه خالی به شکل بدی خودنمایی می کرد.
ایده ما به زودی به بار نشست. قرار گذاشتیم در این کاشانه مهندسان تاسیسات ایران، اطلاعات خود را به اشتراک بگذاریم. پس هیچ کس استاد نیست. هیچ کس هم دانشجو نیست. هر کس که می داند به دیگران منتقل می کند. پس یاد دادیم و یاد گرفتیم. در کلاس ها با هم ساعت ها بحث و گفتگو کردیم. اشکال گرفتیم و ایرادها را بیان کردیم. از کتاب ها و مراجع بی فایده و مهمل عبور کردیم و بهترین منابع دنیا را یافتیم. با هم مرور کردیم و در هزاران آزمایشگاه واقعی در تمام ایران یعنی پروژه های اجرا شده و یا در حال اجرا گفته های خود را امتحان کردیم و به حقیقت رسیدیم. نه یک مدرس و یک نفر، چند هزار نفر مهندس و تکنیسین کارکشته خواندند و به اشتراک گذاشتند و عمل کردند.
کاشانه چون کاشانه همه است و چون به سیاق اشتراک رفته است پابرجاست. تا وقتی این دو اصل بماند خواهد ماند و خواهیم ماند. کرونا، تهمت ها و کپی برداری های ناشیانه و دزدانه هیچ یک نخواهد توانست این چشمه جوشان را بخشکاند.
اکنون کاشانه مرزهای کشور را درنوردیده و با همکارانی ایرانی و غیر ایرانی در تمام جهان به اشتراک رسیده است. این نه افتخاری تنها برای ما که برای همه جامعه تاسیسات ایران است که با غرور اعلام کنیم ایرانی از دیگران عقب نمی ماند.
در آغاز سال دوازدهم بر همان عهد سابقیم. آموختن بدون هیچ حدو مرزی. هیچ غروری. هیچ بهانه ای. بیاموزیم و به دیگران بیاموزانیم و این سخن پیامبر خدا را تکرار کنیم که اگر دانش در ثریا باشد، مردانی از ایران آنجا حضور دارند.