توليد اتيلن از زغالسنگ؛ از خيال تا واقعيت
به گزارش تاسیسات نیوز، چين با توليد 13 ميليون تن اتيلن در سال 2012، بعد از آمريكا دومين توليدكننده اتيلن جهان بوده و شركت چيني سينوپك با ظرفيت توليد 7 ميليون و 895 هزار تن اتيلن در همان سال، پنجمين شركت توليدكننده اتيلن در جهان بوده است. اما با وجود اين ظرفيت بالا، چين همچنان از تقاضاي داخلي بسيار بالايي براي اتيلن و مشتقات آن برخوردار است و به همين علت همزمان مهمترين مقصد صادرات اتيلن و پليمرهاي مختلفي از جمله پلياتيلن و پليپروپيلن از كشورهاي مختلف جهان نيز بوده است.پيشبيني ميشود كه تقاضاي داخلي چين با نرخ رشد 4 درصد در 2 سال آينده همچنان روندي افزايشي داشته باشد. از اين روي طرحهاي متعددي در چين براي تامين خوراك الفين (بويژه اتيلن) مورد نياز براي صنايع پتروشيمي مطرح شده است كه از آن ميان طرح توليد اتيلن از زغالسنگCTO مهمترين و اميدواركنندهترين آن است. اين طرح شامل سه بخش فرآيندي است؛ 1) توليد گاز سنتزي از زغالسنگ 2) تبديل گاز سنتزي به متانول 3) تبديل متانول به الفينها (اتيلن و پروپيلن). در دوازدهمين برنامه 5 ساله توسعه صنعتي چين، اين كشور با تكيه به منابع فراوان زغالسنگ (114 ميليون و 500 هزار تن كه 13 درصد كل ذخاير جهان است) و قيمت پايين آن (10 دلار به ازاي هر تن در مقابل70-100 دلار به ازاي هر تن در اروپا و آمريكا) برنامهريزي خوشبينانهاي براي توليد انبوه اتيلن از زغالسنگ انجام داده است. به طوريكه تا سال 2015، 20 درصد كل مصرف اتيلن چين از زغالسنگ تامين خواهد شد.افتتاح اولين واحد CTO در شركت Shenhua Baotou در سال 2010 كه شامل يك واحد متانول با ظرفيت 8/1 ميليون تن در سال (متانول حاصل از زغالسنگ)، يك واحد MTO)n) براي توليد الفينها با ظرفيت 600 هزارتن در سال، يك واحد پلي اتيلن با ظرفيت 300 هزار تن در سال و يك واحد پلي پروپيلن 300 هزار تني اميدهاي بسياري را براي اين فناوري و افزايش توليد اتيلن در چين از زغالسنگ فراهم كرد.متعاقب اين واحد در سال 2011 واحد CTO ديگري با ظرفيت 460 هزار تن پروپيلن (در واحدMTP)و پلي پروپيلن با همين ظرفيت در شركت Datang Duolun آغاز به كار كرد و سرانجام شركت Shenhua پروژه ديگري را با نام Shenhua Ningxia Coal Croup براي توليد 500 هزار تن در سال پليپروپيلن (حاصل از زغالسنگ) نيز تعريف و وارد سرويس كرد تا فعاليت اين سه واحد آغازگر دوره جديدي در صنعت پتروشيمي چين باشد. در همين راستا تا كنون حدود 20 پروژه ديگرCTO با ظرفيت 7 ميليون تن اتيلن در سال مطرح شده و اخبار منتشر شده حاكي از آن است كه ساخت برخي نيز شروع شده است.اما اين همه واقعيت نيست و برخلاف برخي تبليغات چينيها اين فناوري چندان كارآمد نبوده و برخي برآوردها بيش از اندازه خوشبينانه بوده است. اين روند به گونهاي پيش رفته است كه دولت چين وارد كارزار شده و تنها با 6/1 ميليون تن ظرفيت جديد موافقت كرده و جلوي پروژههاي ديگر را گرفته است. مشكلات اين نوع از واحدها در بندهاي زير خلاصه ميشوند:اولا مشكلات فني بسيار زيادي در اين واحدها وجود دارد، به طوريكه واحد Baotou چند ماه پس از راهاندازي متوقف شد كه بنا به اظهار رسمي شركت، اين توقف به علت تعميرات بوده و بنا بر برخي اخبار ديگر ناشي از مشكلات فرآيندي در واحد توليد گاز سنتزي از زغالسنگ بوده است. از سوي ديگر در واحد Datang تا كنون بيش از 45 هزار تن در سال ظرفيت بيشتري براي پليپروپيلن به دست نيامده است كه نشاندهنده عدم موفقيت واحد در توليد پروپيلن، بر اساس طراحي بوده است. دوما هزينه اين فناوري و واحدهاي مرتبط با آن بسيار زياد است به طوريكه قيمت پايين زغالسنگ در چين هم نميتواند كمك زيادي به قيمت نهايي محصولات آن كند. از سوي ديگر توليد الفينها با اين فناوري از بازده بسيار پاييني برخوردار است، بنابراين براي ايجاد توجيه اقتصادي درمورد اينگونه طرحها بايد واحدها را در ظرفيتهاي بسيار بزرگ طراحي و اجرا كرد كه اين خود نيازمند سرمايهگذاريهاي بسيار كلان است. سوما تاثيرات زيست محيطي اين فناوري در كشوري كه به صورت معمول از آلودگي هوا در شهرهاي بزرگ شرقي و كم آبي در شهرهاي غربي آن در رنج است نكته سادهاي نيست.اما مهمترين دليلي كه باعث ميشود اين طرح از جديت و اثرگذاري بلندمدت به دور باشد، ميزان ذخاير زغالسنگ چين است. همانطور كه گفتيم ذخاير اثبات شده زغالسنگ كشور چين با ميزان 114 ميليون و 500 هزار تن كه در حدود 13 درصد كل ذخاير اثبات شده جهان است، چين را در جايگاه سومين دارنده ذخاير زغالسنگ در جهان پس از روسيه با 157010 ميليون تن (حدود 18 درصد) و آمريكا با 237295 ميليون تن (حدود 28 درصد) قرار داده است. اما يك تفاوت بزرگ در اين ميان وجود دارد و آن ميزان مصرف چين از منابع زغالسنگ (بهخصوص براي توليد انرژي) است كه رقمي بسيار بالا است؛ به طوريكه نسبت ذخاير به توليد كه با تقسيم ذخاير باقيمانده در انتهاي سال بر ميزان توليد در همان سال به دست ميآيد، مدت زماني را نشان ميدهد كه اين ذخاير باقي مانده دوام ميآورند. اين نسبت در چين در انتهاي سال 2012 عدد 31 را نشان ميدهد، در حاليكه در همان زمان اين رقم در آمريكا 257 و در روسيه 443 بوده است. اين نسبت نشان ميدهد كه اگر چين به مقدار توليد سال 2012 خود از ذخاير زغالسنگش (بدون هيچ افزايشي) ادامه دهد تنها تا 31 سال بعد ميتواند همين ميزان توليد را داشته باشد. البته كشف ذخاير جديد زغالسنگ يا بهرهبرداري از ديگر منابع انرژي ميتواند در تئوري، اين رقم را افزايش دهد، اما با توجه به افزايش شديد مصرف انرژي در چين و فقر اين كشور در ديگر ذخاير انرژي همچون نفت و گاز، در عمل پيشبيني درستي نمينمايد.در نهايت مجموعه اين عوامل نشان ميدهد كه در بلندمدت نقش قابل توجهي براي اين نوع فناوري براي توليد الفينها نميتوان متصور كرد و همچنان در بر پاشنه نفت و گاز خواهد چرخيد و خودكفايي چين در توليد الفينها و مشتقات آنها نيز امكانپذير نخواهد بود.
انتهای پیام