نگاه نگران ما!

روح اله واصف/ سردبیر و مدیر پایگاه خبری تاسیسات نیوز: به نام خدا، همکاران گرامی سلام و خدا قوت؛ تا پیش از ماجرای تلخ متروپل و بحرانی که رخ داد، تلاش دولتیان برای رونق بخشی به ساخت‌وساز و راه‌اندازی موتور محرک ساختمان، تصمیم‌ساز را به آنجا رساند که سرعت اعطای مجوزهای ساخت پایین است و باید افزایش یابد. در مسیر ساخت دو سازمان مهم وجود دارند که بدون آن‌ها اعطای مجوز بی‌معناست. نخستین سازمان شهرداری و دومین آن‌ها نظام‌مهندسی ساختمان است.
طبیعی بود که پیکان تیز تصمیم‌ساز به‌سوی این دو سازمان نشانه می‌رود و مقصران باید پاسخگو باشند. شهرداری به‌راحتی خود را از هرگونه اتهامی مبرا می‌داند زیرا سازمانی است که باید بر قوانین مشخصی نظارت کند و از چندین سازمان مختلف کسب تکلیف کند که مهم‌ترین آن بازهم سازمان نظام‌مهندسی ساختمان است و حال دوباره به مقصر قبلی می‌رسیم و می‌توان او را به‌راحتی محکوم کرد. از همه مهم‌تر اینکه سازمان نظام‌مهندسی هم باید نقشه‌ها را بررسی کند، هم باید متراژ زمین را بررسی و تائید کند و هم باید در کل فرآیند ساخت حضور داشته باشد و نظارت کند. پس مقصری است که راه فراری هم ندارد. با چنین مقصری چه باید کرد؟
سال‌ها قبل شهردار قبلی تهران که ازقضای روزگار اکنون بر مصدر نهاد اصلی قانون‌گذاری نشسته است برای رفع این گلوگاه جدی، راه بسیار ساده‌ای را برگزید: حذف. سازمان نظام‌مهندسی عنصر نامطلوبی تشخیص داده شد که تنها مانعی برای ساخت‌وساز بود. پس نه‌تنها حذف شد که تمام مسئولیت‌های آن به شهرداری سپرده شد. نقشه‌ها در شهرداری تحویل گرفته می‌شد و ناظران به ساختمان‌ها راه داده نمی‌شدند. شاید متراژهای بزرگ کمی سخت‌گیرانه‌تر بررسی می‌شد ولی نتیجه چندان متفاوت نبود. آیا همان نسخه کارساز خواهد بود؟ آیا نقش این تفکر برای حل این مشکل قابل‌اغماض است؟
اکنون دوباره همه به سراغ نظام‌مهندسی آمده‌اند و همان حرف‌ها در حال تکرار است. تلاش برای حذف یا کمرنگ کردن مهم‌ترین نهاد خارج از دولت در مسیر ساخت‌وساز درست بسیار قوی و منسجم است. کارتل‌ها و افراد مختلف حقیقی و حقوقی که در بازار ساخت فعال‌اند نبود نظام‌مهندسی را مهم ارزیابی می‌کنند و البته چه‌بهتر که یک شریک کمتر. مافیاهای خطرناکی که در سایه‌ها و تاریکی‌های سازمان‌های نظام‌مهندسی زالو وار از آن‌ها ارتزاق می‌کنند نیز در حال تخریب سازمان‌ها هستند. سازمان اکنون با دو چالش بزرگ بیماری داخلی و ضربه‌های بیرونی روبروست. بدترین موضع جنگی دفاع است!
اینجاست که ما باید یکی از سه‌راه پیشرو را برگزینیم: نخستین راه همراهی با دیگرانی است که ضربه می‌زنند تا این دیگی که چندان برای ما نمی‌جوشد را خالی کنیم. دومین راه بی‌تفاوتی است تا ببینیم چه می‌شود. هرچه باد آباد. سومین راه قرار گرفتن در کنار سازمان است تا ضربه‌ها را دفع کنیم و البته بسیار فعالانه کرم‌ها و انگل‌ها را از این بدن بیرون کنیم. به‌هرحال این خانه ماست که ویرانی آن به‌طورقطع برای ما نفعی ندارد.
اکنون باید راه خود را انتخاب کنیم و به سال‌های گذشته و پیش رو نگاه کنیم. نگاهی که البته بسیار نگران است!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;