لزوم توجه به نتايج برگرفته از همايش چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ايران

به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد ، چهارمين همايش چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ايران در تاريخ 29 و 30 بهمن 1392 به همت روزنامه وزين «دنياي اقتصاد» برگزار شد. مسوولان تراز اول دولتي در اين همايش حضور به هم رساندند و حرف‌هاي منطقي و قابل دركي هم بيان كردند. حرف‌هايشان به دل بسياري نشست و ما را دوباره به آينده‌اي روشن در عرصه صنعت و اقتصاد كشور اميدوار كرد.بعد از سال‌ها شركت‌هاي خارجي را دوباره ديديم. اشتياق آنها را براي آمدن به ايران و البته براي فروش محصولاتشان ديديم و برگزاري كارگاه‌ها، فرصت خوبي براي آشنايي با آخرين دستاوردها و فناوري‌هاي ايشان در حوزه صنعت فولاد و نيز معدن بود.بزرگان صنعت نيز ديداري تازه كردند و ارتباطات جديدي بين صنعتگران فولاد، مشاوران، ارائه دهندگان فناوري و سرمايه‌گذاران نيز برقرار شد. ارتباطاتي كه بر بستر حمايت‌هاي ظاهرا جدي دولت براي جذب سرمايه‌گذاري در عرصه فولاد كشور و حمايت بانك‌ها طي ماه‌هاي اخير در جهت افزايش ميزان توليد فولاد، خيلي جدي به نظر مي‌آمد و رنگ و بوي ديگري داشت.همه اين اتفاقات خوب را به فال نيك مي‌گيريم و با وجود همه آمارهاي نگران‌كننده‌اي كه در اين همايش ارائه شد (كه حاكي از عدم توازن وضعيت فعلي با برنامه‌هاي قبلي كشور در حوزه معدن و فولاد كشور بود) و دست يازي به اهداف سند چشم‌انداز را با شبهه جدي روبه‌رو مي‌كرد، دلمان مي‌خواهد فكر كنيم كه وضعيت اين چنين نخواهد ماند و با تدبير و برنامه ريزي مجدد، به آنچه كه شايسته است دست خواهيم يافت.امروز در حالي اين روزنه‌هاي اميد گشوده مي‌شوند كه صنعت فولاد به دلايل مختلف از جمله توقف پروژه‌ها و ساخت‌و‌ساز و نيز منفي بودن رشد اقتصادي و كاهش توليدات صنعتي كه منجر به كاهش تقاضاي فولاد در كشور شده و نيز دلايل ديگري كه به بي ساماني وضعيت بازار و صنعت دامن زده‌اند، در وضعيت خوبي به سر نمي‌برد. همه ما چشم به سال 1393 دوخته‌ايم و با اميد به افزايش تقاضا و افزايش سودآوري صنعت فولاد و خروج از وضعيت زيان‌دهي روزها را سپري مي‌كنيم.البته دوران ركودي كه پشت سر گذاشته شد درس‌هاي خوبي هم برايمان داشت. رياضت‌هايي كه صنعت فولاد طي ماه‌هاي اخير كشيد باعث شد در كنترل هزينه‌ها دقت بيشتري كنيم، مصرف آهن اسفنجي در كارخانه‌هايمان افزايش يابد (با وجود عدم تامين كافي در طي زمستان و مشقات بسيار كارخانه‌ها) و با تكنيك‌هاي مختلف بهاي تمام شده را كاهش دهيم. هرچند متاسفانه گاهی دود اين وضعيت نابسامان در چشم كارگران كارخانه‌ها رفت و بسياري از مديران تنها راه جبران زيان را تعويق يا عدم پرداخت حقوق كارگران، به جاي كنترل هزينه‌ها در بخش‌هاي ديگر و افزايش راندمان تصور كردند.موارد فوق يعني اراده ظاهري دولت براي بهبود وضعيت صنعت فولاد و معدن كشور، حضور خارجي‌ها، حمايت بانك‌ها جهت سرمايه‌گذاري‌هاي جديد، آمار‌هاي نگران‌كننده، دوران ركود گذشته و درس‌هاي آن را كه كنار هم بگذاريم، بايد گفت هنوز پازل مورد انتظار ما كامل نشده است. مادامي كه دولت به كمك بخش خصوصي در برنامه‌هاي كلان كشور در اين حوزه و حوزه‌هاي وابسته به آن بازنگري جدي ننمايد و برنامه‌هاي جديد همه جانبه‌اي را از كانال يك باني براي اين بخش از صنعت ارائه نكند، عملا هيچ كاری نكرده‌ايم.همانطور كه در طول همايش هم صحبت شد، لزوم داشتن باني براي صنعت فولاد، به طوري كه بتواند هم بخش دولتي و هم بخش خصوصي كه امروز بسيار بزرگ شده است را هدايت و سازماندهي كند بسيار ضروري است. تاخير در مشخص كردن اين باني به صورت يك نهاد تصميم‌گير و اعطاي قدرت و اختيار كافي منجر به كاهش اميدها و از بين رفتن فرصت‌ها مي‌شود. بي ترديد اين نهاد نمي‌تواند فقط بخش دولتي را نمايندگي كند بلكه بايد كليت صنعت فولاد را در بر گيرد و با شفافيت و برنامه‌ريزي صحيح صنعت فولاد را به پيش براند.اگر اين نياز ابتدايي برآورده نشود يا برآورده شدن آن همراه با وابستگي و چرخش مسير حركتي آن به سمت جريانات سياسي يا جريانات خاص بخش دولتي يا خصوصي باشد، بي‌ترديد هر اميدي نا‌اميد مي‌شود.باشد كه اين همايش و حرف‌هاي آن فراموش نشود و تا تنور داغ است و اميدها پر‌رنگ، شاهد تغييرات و بهبودهاي برنامه‌ريزي شده‌اي در سطح كلان مديريت صنعت فولاد و حوزه معدن كشور باشيم.

 

 

 

انتهای پیام 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;