فرصتها و تهدیدات پیشرو نفتی
محمود خاقانی
کارشناس بینالمللی انرژی
به گزارش تاسیسات نیوز، از روز شروع بهکار دولت دوازدهم تقریبا همه سیاستمداران، مخالفان و موافقان دولت دوازدهم سعی و تلاش خوبی بهعمل آوردند که سطح انتظارات مردم از دولت دوازدهم را بالا ببرند. رئیسجمهوری هم گفت که تا پایان عمر دولت دوازدهم چنین و چنان خواهد کرد که آنهم توقع و انتظارات رایدهندگان را بالا برد.
این درحالی است که حجم بودجه جاری کشور ممکن است اجازه ندهد که درآمد نفتی کشور کفاف تامین مالی طرحهای عمرانی را بدهد. علاوه برآن درمیان نامعلومیهای سیاست خارجی دولت ترامپ یک سیاست معلوم شده است که در ماه خردادماه سالجاری بهطور آشکار و رسما اعلام شد که آمریکا خواهان تسلط کامل بر بازارهای بینالمللی انرژی وحفظ نقش دلار در تجارت انرژی است.
دولت ترامپ امیدواراست با افزایش تولید نفت خام و گازطبیعی مایع و صادرات به بازارهای بینالمللی بتواند ایران را از بازارهای بینالمللی نفت و گاز بیرون کند و با مشکلسازی دسترسی ایران به نظام تبادلات ارزی دلاری (برای پرداختها وسرمایهگذاری) میلیاردها دلار موردنیاز صنعت نفت وانرژی ایران جلب و جذب نشوند. قیمت نفت خام با تمهیداتی که آمریکا و متحدانش در دوران تحریم نفتی و اقتصادی ایران برنامهریزی کردند، از سوی آنها در بازار تعیین میشود و آنها هم در شرایط فعلی سقف قیمت را بین 50 یا 55 دلار در هر بشکه تعریف کردهاند.
ایران در چهارراه تعیین سرنوشت در منطقه
حضور باشکوه مردم ایران در انتخاب دولت دوازدهم، ایران را در زمان حاضر در جایگاه ویژهای قرارداده است. این جایگاه در دولت دوازدهم باید بهطور جدی تقویت شود تا کشور از رکود اقتصادی بیرون بیاید و تولید و اشتغال درکشور میسر شود.
دولت دوازدهم بهطوریکه یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفته است وکیل 24 میلیون رایدهنده است که در میان آنها گروهها و تفکرات زیادی وجود داشته و دارد. بنابراین دولت و بهویژه وزارت نفت و وزارت نیرو باید با مردم بهطور شفاف و صادقانه سخن بگویند وبرای رقابت در بازار انرژی منطقهای و بینالمللی از مردم کمک بگیرند.
آمریکا خواهان شکست قرارداد توتال؟
قرارداد امضا شده بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم متشکل از شرکت فرانسوی توتال، شرکت دولتی نفت چین و شرکت ایرانی پتروپارس و قراردادهای نظیر آن میتوانند هسته مرکزی توسعه اقتصادی کشور محسوب شوند. آمریکا از به نتیجه رسیدن و امضای قرارداد توتال بهشدت عصبانی و دلخور است. درواقع برای اینکه این قرارداد بسته نشود سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) براساس برخی از گزارشها با همکاری خانواده آلسعود پولهای زیادی برای تبلیغ ایرانهراسی و… هزینه کردند.
ضرورت جذب سرمایهگذاری در صنعت گاز
سوال اين است كه تريليونها دلار سرمايهگذاري مورد نياز در توليد و انتقال گاز به بازار مصرف از كجا تامين خواهد شد؟ در دوران وزارت نفت مهندس زنگنه در سال 2000 ميلادي اتحاديه اروپا براي تامين امنیت عرضه گاز به بازار اروپا با وزارت نفت جمهوري اسلامي ايران يادداشت تفاهمي امضا كرد كه براساس آن «مركز مطالعات همكاريهاي انرژي ايران و اروپا» در محل موسسه مطالعات بينالمللي انرژي (وابسته به وزارت نفت) تاسيس شد.
در چارچوب ديپلماسي انرژي آن زمان ايران و طبق توافق بهعمل آمده با اتحاديه اروپا طرف ايراني سختافزار مركز مذكور را فراهم آورد و قرار بود كه براي تهيه نرمافزار مركز يادشده اتحاديه اروپا حدود دو میليون يورو تامين مالی کند. مركز مذكور بهطور رسمي باحضور مديران ارشد ذيربط اتحاديه اروپا در تهران توسط مهندس زنگنه درآن دوران افتتاح شد. در هر حال اروپا قبول دارد كه بدون گاز ايران تامين امنيت عرضه گاز به بازار اروپا ميسر نخواهد بود.
گاز تولیدی از سنگ گاز (Shale Gas)
تکنولوژی جدید حفاری موسوم به FRACKING برای شکستن سنگهای رسی «Shale» درچاههای عمیق گازی در آمریکا تولید گاز طبیعی را بهطور چشمگیری افزایش داد و آمریکا امروز بهعنوان یک صادرکننده گاز طبیعی مایع خود را دربازار بینالمللی انرژی مطرح کرده است. اما بهکارگیری این تکنولوژی جدید حفاری در اروپا صدمات زیستمحیطی و مشکلات عدیدهای به همراه داشت و مردم را متوجه خطرات آتی کرد.
در نتیجه در آلمان و فرانسه ممنوع شد و در انگلیس و سایر کشورهای اروپایی فعلا متوقف شد ه است. در نتیجه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که بزرگترین ذخایر گاز طبیعی را دارد مجددا موردتوجه قرار گرفت و آمریکا برای زير فشار گذاشتن، جلوگيري از همكاري اروپا با ايران و منزوی کردن ایران حملات تبلیغی جدیدی را آغاز کرده است.
دورنمای سرمایهگذاری درصنعت نفت و گاز؟
در صنعت نفت و گاز برنامهریزی، سرمایهگذاری و اتخاذ تصمیم برای طراحی و اجرای یک طرح بالادستی یا پاییندستی و به تولید رساندن طرحها پنج یا ده سال یا بیشتر طول میکشد. به همین دلیل همواره دورنمای تصمیمسازی و تصمیمگیری در صنایع نفت و گاز بلندمدت است. در واقع چنانچه برنامههایی که درزمان دولتهای قبل از دولت نهم و دهم برای پارسجنوبی و تولید نفت و گاز در دریای خزر طراحی شده بودند، اجرایی و عملی میشدند و در دولت نهم و دهم دستخوش تغییر مدیریتها و سلیقهای عمل نمیشد، ایران امروز یکی از صادرکنندگان عمده گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان محسوب میشد و در حوزه دریای خزر نیز تولید نفت و گاز از چند سال پیش شروع شده بود.
بهطور کلی مصرفکنندگان انرژي بهویژه برای تولید برق نگران تامین امنیت نفت خام نیستند ولی نگران تامین امنیت گاز طبیعی هستند. روسیه با توجه دقیق به این موضوع از چند سال پیش «دیپلماسی انرژی گاز» را در سیاست خارجیاش تعریف کرد و توانست موفقیتهای مهمی نیز در روابط خارجیاش با اروپا بهدست آورد. البته همانطور که همگان میدانند از زمان فروپاشی شوروی سابق در چارچوب سیاستهای برونمرزی وزارت نفت جمهوري اسلامي ايران «دیپلماسی انرژی» تعریف شده بود و به همین دلیل در اجلاسهای اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) به انضمام سرمایهگذاریها و معاملات معاوضه (Swap) نفتخام و طرحهای اکتشاف و تولید در حوضه دریای خزر؛ اقدامات و پیگیریهای مرتبط با دیپلماسی انرژی نفت و گاز مثبت ارزیابی میشد که خوشبختانه در دولت یازدهم به خوبی مورد توجه قرار داشت و پیگیری شد و در دولت دوازدهم نیز تداوم خواهد داشت.
مجمع اقتصادی سنت پترزبورگ
در یکی از همایشهای مجمع اقتصادی که فدراسیون روسیه میزبان آن در شهر تاریخی سنت پترزبورگ بود مهمترین موضوع، پیشنهاد پیوستن کشورهای تولیدکننده و صادرکننده انرژی به سازمان کشورهای مصرفکننده انرژی بود و گفته شد که: «در واقع همه ما منافع مشترک داریم و نمیتوانیم تامین امنیت نفت را مجزا از تامین امنیت گاز، بهینه مصرف کردن انرژی و تولید برق از انرژیهای فسیلی در نظر بگیریم.»
اقدامات لازم
دولت ترامپ قصد دارد به هر طریق ممکن جلوی رشد اقتصادی و افزایش توان و ظرفیت تولید نفت و گاز ایران گرفته شود. زیرا، از یک سو جلوگیری از توان و افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز در ایران موجب ادامه مشکلات اقتصادی فعلی ایران میشود و از سوی دیگر متحدان آمریکا در منطقه و صنعت نفت و گاز آمریکا از منزوی کردن نظام جمهوری اسلامی ایران منتفع خواهند شد. دولت ترامپ عدم رضایت و ناخشنودی خود از موفقیت چشمگیر برجام و موفقیت وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران مرتبط با افزایش تولید نفتخام تا سطح قبل از تحریمها و افزایش حجم تولید گاز طبیعی را بهطور آشکار بیان کرده و میکند.
در شرایط فعلی بازار بینالمللی نفت و گاز طبیعی احداث خطوط لوله انتقال نفت و گاز حوضه دریای خزر از هر مسیر غیر از مسیر جمهوری اسلامی ایران یا احداث تاسیسات و کارخانههای تبدیل گاز به گاز مایع (LNG) و… از نظر اقتصادی بودن مورد سوال هستند. اما توافق با ایران و مشارکت با صنعت نفت و انرژی ایران از طریق آورده تکنولوژی برای تبدیل حاملهای اولیه انرژی به انرژی برق در شرایطی که آلودگی هوا موضوع مطرح روز است و استفاده از برق در شبکه حمل و نقل عمومی و سرمایهگذاری در این صنعت از نظر اقتصادی توجیه دارد، کارشناسان معتقدند که درصورت توجه به ایجاد شبکه انرژی خزر و محور قرار گرفتن ایران نه فقط نفت و گاز منطقه میتواند به برق تبدیل شود و از طریق شبکه بسیار موثر اچ وی دی سی (HVDC) انتقال یابد بلکه شرایط برای تولید هرگونه انرژی بادی، خورشیدی و… نیز مهیا خواهد بود تا برای برق تولید شده از انرژیهای تجدیدپذیر از همین شبکه انتقال یابند. تعریف اینگونه طرحها مورد حمایت بانک جهانی نیز هست و در ایران نیز ماده ۱۲ قانون رفع موانع توليد رقابتپذير و ارتقاي نظام مالي كشور پتانسيلهاي بالايي بهمنظور تعريف طرحهاي ملي در اين حوزه و جلب و جذب سرمايههاي داخلي و خارجي فراهم آورده است.
– با همکاری شرکای بالقوه اقتصادی ایران میتواند زیرساختهای فنی و تجاری لازم برای تبدیل حاملهای اولیه انرژی (گاز طبیعی) به برق با قیمتی که مصرفکننده توان پرداخت بهای آن را داشته باشد و در تولید و انتقال برق نیز سهامدار باشد را فراهم و نقش ویژهای ایفا کند (توجه به برنامه ششم توسعه کشور). مصرفکننده ایرانی نیز به جای دریافت یارانه نقدی با سرمایهگذاری این یارانهها در اینگونه پروژهها سود سهام انرژی دریافت خواهد کرد.
– وزارت نفت باید لوایح لازم را برای تقدیم به مجلس شورای اسلامی به منظور تبدیل به قانون و مقررات تازهای برای تجارت انرژی تعریف کند. این قوانین و مقررات تازه تامین امنیت عرضه انرژی برای مصرفکننده و تامین امنیت تقاضا برای تولیدکننده را تضمین خواهد کرد. در این صورت میتوان گفت که زنگنه میتواند به تعهدی که داده است، عمل کند.
انتهای خبر