پول ها کجا میروند؟

پول ها کجا میروند؟

به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از پایگاه خبری ساعت ۲۴،سید حمید پورمحمدی، معاون برنامه‌ریزی سازمان مدیریت و برنامه و نفر اول در تدوین برنامه ششم گفته است: می‌دانیم که منابع ما محدود است و باید آن را به بهترین شکل هزینه کنیم.

برنامه‌های پنج ساله توسعه در ایران از ۱۳۲۷ تا امروز به جز سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ همواره تدوین و اجرا شده است. در هر برنامه توسعه‌ای که در ۷۷ سال سپری شده تدوین و اجرا شده است، موجب رونق مناطقی از ایران شده و گروهی از فعالیت‌ها را هدف رشد و توسعه قرار داده است. به این معنی که برنامه‌ریزان ارشد اقتصادی با توجه به سیاست‌های کلان کشور منابع مالی و مادی حاصل از درآمد نفت و مالیات را به مناطقی ویژه هدایت کرده‌اند.
به طور مثال در دهه ۱۳۴۰ توسعه خوزستان در دستور کار بود و یا مناطقی مثل دشت مغان و جیرفت و دشت قزوین آباد شدند. در دهه‌های سپری شده دولت امکانات فوق‌العاده‌ای به صنایع فولاد و لوازم خانگی داد. پرسش این است که حالا و در برنامه ششم توسعه که از ۱۳۹۵ آغاز خواهد شد، کدام مناطق دردستور کار توسعه و عمران قرار دارند و دولت به کدام فعالیت‌ها امتیاز خواهد داد.
سید حمید پورمحمدی، معاون برنامه‌ریزی سازمان مدیریت و برنامه و نفر اول در تدوین برنامه ششم در این باره گفته است: می‌دانیم که منابع ما محدود است و باید آن را به بهترین شکل هزینه کنیم. نکته قابل تامل این است که برنامه‌های قبل همه جامع بودند و در برنامه‌ های جامع منابع محدود بین همه بخش‌ها توزیع می‌شود. موضوعاتی که بتواند عدم تعادل‌ها را کاهش دهد و یا ایجاد قطب توسعه کند به صورت خاص تعیین نمی‌شوند. اما برنامه ششم علاوه بر جامعیت، نگرش ویژه‌ای به موضوعات خاص دارد (مساله محور است).
در این برنامه، سه بسته موضوعات خاص تعریف شده است. بخشی از آن، موضوعات خاص مکان‌محور است، یعنی در کجا می‌خواهیم محرومیت و عدم تعادل را کم کنیم بعد آنجا را موتور محرک توسعه قرار دهیم. ما مطالعات زیادی داشتیم و در نهایت سه منطقه را به عنوان موضوعات خاص مکان‌محور به تصویب شورای اقتصاد رسانده‌ایم. این سه منطقه شامل سواحل دریای عمان و خلیج فارس، زاگرس میانی و محور شرق کشور است.
گروه دوم، اولویت‌های بخشی و فرابخشی است، یعنی حوزه‌هایی که مزیت‌های نسبی کشورند و باید به مزیت رقابتی تبدیل شوند و با اتکا به آنها اقتصاد را از حالت درون‌گرایی به برون‌گرایی سوق دهیم. هفت حوزه در این بخش تعریف شده که معدن و صنایع معدنی، حمل و نقل ریلی، میادین مشترک نفت و گاز، فولاد، پتروشیمی، گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را شامل می‌شود.
به علاوه این که بحث اشتغال و فضای کسب و کار هم به عنوان موضوعات فرابخشی خاص مورد تاکید می‌باشن. موضوعت خاصی هم هست که آنها بحران‌های محتمل اینده‌اند که عبارتند از: آب، محیط‌زیست و صندوق‌های بازنشستگی اینها اولویت خاص برنامه هستند با این توضیح در برنامه ششم با وجود حفظ جامعیت نگرش ویژه‌ای به موضوعات خاص دارد.
وی ادامه داد: یکی از پایه‌ها و اهداف جدی برنامه ششم این است که از فرصت‌های فرارو استفاده کند و خودش را از آسیب‌های محتمل مصنون کند. برخی از آسیب‌های احتمالی در قالب بحران‌های احتمال آینده مثل آب و محیط زیست و صندوق‌های بازنشستگی شناسایی به عنوان موضوعات خاص در برنمه ملحوظ شدند. بخشی از نوسانات هم مانند کاهش قیمت نفت در اثر تحولات پیرامونی ایجاد می‌شوند. برای همه اینها باید سناریوهای مختلفی دید. دفتر اقتصاد کلان سازمان سعی کرد به طور کلی سه مدل اقتصادی را طراحی کند و سناریوهای مختلفی را تدوین نماید تا در زمانی که برنامه در حال جمع‌بندی است، سناریویی که احتمال وقوع آن بیشتر است را مبنای تدوین برنامه قرار بدهد.
در حال حاضر دو اعزام برای برنامه‌نویس وجود دارد یکی این که باید ملتزم به اسناد بالادستی باشد، یعنی باید بداند که ایران بر اساس سند چشم‌انداز ملزم است به مقام اول اقتصاد منطقه برسد و این هم رشد اقتصادی ۸ درصدی می‌خواهد. در عین حال باید از کشورهای رقیب جلو بیفتیم.
وقتی که ما نیمه اول سند چشم‌‌انداز را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که از اهداف عقبیم. درحال حاضر ما هم باید این عقب‌ماندگی را جبران کنیم و هم باید هدف را محقق کنیم. یعنی ما از این به بعد باید سالی ۱۲ درصد رشد اقتصادی را تجربه کنیم، ولی تجربه رشد ما بسیار کمتر از این هدف است.
از سوی دیگر ما در دوره‌ای هستیم که با محدودیت‌های جدی روبه‌روییم. تحریم جلوی ماست و نیازمند تعامل سازنده با جهان هستیم. ما سرمایه‌گذاری خارجی می‌خواهیم، بنابراین باید محیط باثباتی در کشور ایجاد شود که بخش خصوصی منابع را به سمت تولید بیاورد ما همچنان به نفت وابسته‌ایم و در حالی که سناریوی اول بودجه را روی نفت ۱۰۰ دلار بستیم، ولی الان نفت را با قیمت ۴۰ دلار عرضه می‌کنیم. پس باید این حالت متناقض به هم نزدیک شود تا هم اهداف محقق شود و هم اسناد بالادستی رعایت شود.
نکته دیگر این که وقتی ما هدفی را تعیین می‌کنیم، آن هدف باید کاملا قابل محاسبه و دیدن باشد. اگر هدف را نتوانیم به طور دقیق شناسایی کنیم ببینیم، نمی‌توانیم به آن برسیم. اگر هدف مبهم باشد، در حال تغییر باشد یا در دسترس نباشد، محقق نمی‌شود. در آسیب‌شناسی برنامه‌ها بعضا دیدیم اهدافی که در نظر گرفته می‌شد، با واقعیت منطبق نبود، یا اهداف متناقضی گرد هم جمع می‌شد. مثلا این که بیکاری و تورم همزمان پایین بیاید و رشد اقتصادی بالا برود، بسیار سخت است، داشتن اهداف واقع‌بینانه خیلی خوب است. اگر هدف غیرواقع‌بینانه باشد، هر چه تلاش کنیم به جایی نمی‌رسیم و اطمینان مردم هم به برنامه کاهش می‌یابد.

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;