علم مهندسی به کمک بشر آمده ولی گاهی در طول تاریخ همین علم مهم دچار اشتباهاتی شده است که فاجعه به بار آورده است.
تاسیسات نیوز: در پنجاه و دومین سالگرد حادثه ماموریت آپولو ۱۳ و در آستانه سالگرد فاجعه چرنوبیل، نمونههایی از بدترین اشتباهات مهندسی را بررسی میکنیم.
مهندسان نقش عمدهای در تغییر رویکردهای جهانی داشتهاند. نوآوریها و اختراعات چند دهه گذشته را میتوان از بسیاری جهات، باورنکردنی دانست. اما در این میان، فاجعههای مهندسی غمانگیز و فراموش نشدنی نیز رخ دادهاند. این فاجعهها که عموما ناشی از عواملی همچون نقص در طراحی، ارزیابیهای ضعیف یا بیش از حد، دانش ناکافی و سایر عوامل بودهاند در عین حال فرصتی برای یادگیری از اشتباهات نیز هستند تا چنین حوادثی در آینده تکرار نشوند. در ادامه تعدادی از قابلتوجهترین حوادث فاجعهبار ناشی از اشتباهات مهندسی را مرور کردهایم.
حادثه هیندنبورگ
در سال ۱۳۱۶ شمسی/ ۱۹۳۷ میلادی، هیندنبورگ، کشتی هوایی مسافربری آلمانی که از فرانکفورت آلمان عازم فرودگاه جیبی امدیال لیکهرست آمریکا بود، در اثر برخورد با دکل زمینی در شهر منچستر ایالت نیوجرسی آتش گرفت و سقوط کرد. طی این حادثه که به «سانحه هیندنبورگ» شهرت یافت، ۱۳مسافر، ۲۲ نفر از خدمه کشتی هوایی و همچنین ۱ نفر از کارگرانی که روی زمین در حال کمک بودند کشته شدند. به گفته محققان آمریکایی و آلمانی که این سقوط را بررسی کردند، آتشسوزی به دلیل تخلیه الکترواستاتیک رخ داد که به احتراق گاز هیدروژنِ نشت یافته منجر شد. این واقعه سبب بازنگری در قوانین مربوط به استفاده از کشتی هوایی برای حملونقل و سرآغازی برای منسوخشدن استفاده از کشتیهای هوایی شد.
فروریختن پل کبک در کانادا
پل «کبک» کانادا درواقع دو بار فروریخت. در فاجعه اول که سال ۱۲۸۶ شمسی/ ۱۹۰۷میلادی رخ داد، یک کارگر در حال پرچزدن روی بخش جنوبی پل بود که متوجه شد پرچی که حدود یک ساعت پیش آن را نصب کرده بود نصف شده است. چند ثانیه نگذشت که یکباره پل فولادی عظیم به داخل رودخانه فرو ریخت. از ۸۶ کارگری که روی این سازه فولادی مشغول به کار بودند فقط ۱۱ نفر جان سالم به در بردند. فاجعه دوم در سال ۱۲۹۵/ ۱۹۱۶ رخ داد. دولت کانادا که مدیریت و اجرای ساخت پل را خود به دست گرفته بود، پل را با بازوهای کنسولی سنگینتر بازطراحی کرد؛ اما هنگام بلندکردن، دهنه میانی پل سقوط کرد و جان ۱۳ نفر را نیز گرفت. پس از این حادثه، ایده «سوگندنامه اخلاقی» از سوی مهندسان کانادایی مطرح شد؛ همانند سوگندنامه بقراط. هدف از برگزاری این آیین، آگاهسازی تازهمهندسان از اهمیت اجتماعی حرفه خود بود. در پایان این مراسم به تازهمهندسان «انگشتر فولادین» اهدا میشود تا یادآور نقش حرفهای، اخلاقی و اجتماعی آنها باشد.
حادثه آپولو۱۳
آپولو۱۳ سومین تلاش ناسا برای فتح ماه بود. اما هرگز به مقصد نرسید و فضانوردان در این ماموریت از دور نظارهگر ماه بودند. هرچند این ماموریت ناموفق بود، اما ناسا آن را موفقترین شکست خود میداند. زیرا توانست با اتخاذ راهکار مناسب جان فضانوردان را از مرگ حتمی نجات دهد. مأموریت آپولو۱۳ در بهار ۱۳۴۸ آغاز شد. دو روز از پرتاب نگذشته بود که در ۲۴ فروردین در فاصله ۳۲۲ هزار کیلومتری زمین، فضانوردان متوجه سیگنال هشداری مبنی بر کاهش فشار در مخزن اکسیژن شدند. برای جلوگیری از تهنشینشدن اکسیژن باید گاز درون مخزن گرم شده و با کمک یک فن به گردش درمیآمد. اما همزدن مخزن اکسیژن باعث اشتعال عایق سیم آسیبدیده داخل آن شد. لحظهای بعد تمام فضاپیما به لرزه درآمد. بروز یک انفجار ، محتوای مخازن اکسیژن ماژول فضایی را وارد فضا کرد. همه تلاش کنترلگرهای ماموریت این بود که خدمه را زنده به زمین برگردانند. آنها در ۲۸ فرودین ۱۳۴۸ موفق به انجام این کار شدند.
این حادثه در ششم اردیبهشت ۱۳۶۵ و در طی آزمایش سیستمهای ایمنی راکتور شماره ۴ نیروگاه هستهای چرنوبیل اکراین رخ داد. متصدیان رآکتور برای انجام آزمایش قطعی برق، سیستم ایمنی رآکتور را غیرفعال کردند. هدف متصدیان این بود که بدانند آیا توربینها هنگام قطع برق قادر به تولید برق کافی برای ادامه کار نیروگاه خواهند بود یا خیر. نتیجه این اقدام از کنترل خارج شدن رآکتور و انفجار هسته آن بود. هسته رآکتور در اثر انفجار شدید بخار آب، از هم گسیخته و به دنبال آن دچار آتشسوزی شد. در اثر این حادثه مقادیر زیادی آلاینده رادیواکتیو به مدت ۹روز در هوا منتشر شد. عملیات آتشسوزی و پاکسازی، صدها نفر را به کام مرگ کشاند و میلیونها نفر دیگر را در اتحاد جماهیر شوروی سابق و در مناطقی از اروپا در معرض تشعشعات خطرناک قرار داد. برخی گزارشها تعداد تلفات بر اثر سرطان ناشی از این حادثه را بین ۳۰هزار تا ۶۰ هزار نفر اعلام کردهاند.
فاجعه بوپال هند
در سحرگاه ۱۲ آذر ۱۳۶۳/ سوم دسامبر سال ۱۹۸۴، ابر مسموم ناشی از نشت نوعی گاز سمی خطرناک به نام متیل ایزوسیانید (MIC) از کارخانه حشرهکشسازی شرکت آمریکایی «یونیون کارباید» بر فراز شهر بوپال هند به حرکت درآمد و یکی از وخیمترین فاجعههای صنعتی جهان را رقم زد. این فاجعه چند هزار کشته و بیش از ۳۰۰ هزار بیمار برجای گذاشت که بسیاری از آنها کاملا معلول شدند و در شرایط دشواری زندگی میکنند.
بیشتر متخصصانی که حادثه را مورد بررسی قرار دادهاند، علت اساسی آن را ورود مقادیر زیادی آب به مخازن متیل ایزوسیانید و افزایش درجه حرارت و فشار ناشی از آن اعلام کردند. بر اثر این حادثه تقریبا ۴۰ تن گاز به محیط رها شد و بیش از دهها هزار نفر را تحت تأثیر قرار داد. یونیون کارباید در بوپال اکنون کارخانهای متروکه است. اما به گفته برخی هنوز حدود ۲۵ تن مواد سمی در محل باقی مانده است.