یکهتازی نفت تا 2060
به گزارش تاسیسات نیوز، یکهتازی مصرف نفت بهعنوان انرژی برتر در حالی تاکنون تمام پیشبینیها از پایان رشد تقاضا برای این ماده خام را ناکام گذاشته است که پیتر ادل، بهعنوان پیشقراول اقتصاددانان نفتی عقیده دارد «پایان عصر نفت پیش از سال 2060 فرا نمیرسد.»
در واقع رشد تکنولوژی باعث شده است تا مدام نفت بیشتری کشف شود. از طرفی روشهایی نیز برای استخراج ابداع شده است که میتواند نفت را از میدانهایی خارج کند که پیش از آن برداشت از آنها غیرممکن بهنظر میرسید.
به این ترتیب علم مهندسی، برداشت نفت خام از منابعی را که زمانی غیراقتصادی بهنظر میرسید، از نظر اقتصادی توجیهپذیر کردهاند. مثال واضح در این زمینه «نفت شیل» است. در حالحاضر حجم ذخایر شناخته شدهای که توسعه نیافتهاند بسیار بیشتر از سال 1977 است؛ این به آن معنا است که این ذخایر مدام در حال شناسایی و رشد هستند و میتوانند به تولید منجر شوند.
سه ناجی آینده نفت
«پایان عصر نفت» کابوسی است که با استناد به رشد تکنولوژیهای تولید انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین رشد بیوقفه تولید خودروهای الکترونیکی، بهخصوص آینده کشورهای وابسته به تولید نفت را تهدید میکند. با این حال اما بهنظر میرسد تا تعبیر این کابوس راهی طولانی باقی مانده است چراکه روند تاریخی پیشبینیها از زمان به پایان رسیدن دوران نفت نشان میدهد تاریخهای تعیین شده برای پایان عصر نفت به سر رسیدهاند بیآنکه تغییری چشمگیر در کاهش عرضه یا تقاضای نفت رخ دهد.
اگرچه نفت بهعنوان منبعی محدود در نهایت سرنوشتی جز پایان تولید نخواهد داشت، اما در مورد زمان و چگونگی فرا رسیدن این دوران، اختلافنظر فراوانی میان تحلیلگران، موسسات تحقیقاتی و شرکتهای نفتی بینالمللی وجود دارد. با این حال با نگاهی به روند تولید و تقاضای طلای سیاه، چشماندازی بهدست میآید که بر اساس آن دستکم به نظر میرسد «پایان عصر نفت» در آیندهای نزدیک فرا نخواهد رسید.
دنیای اقتصاد پیش از این در گزارشی با عنوان «سهم نفت در جهان 2040» با استناد به گزارش «چشمانداز بینالمللی انرژی» عنوان کرده بود «نفت در سال 2040 همچنان بزرگترین سهم را در سبد انرژی جهان خواهد داشت.» از دیگرسو در گزارشی که نیک باتلر، تحلیلگر ارشد فایننشالتایمز در رابطه با «دوران اوج نفت» منتشر کرده است، با استناد به مواردی از قبیل تداوم رشد تقاضا بهخصوص در آسیا و همچنین کشف منابع نفتی بیشتر به واسطه رشد تکنولوژی، این نتیجه حاصل شده است که «عصر نفت» ممکن است طولانیتر از آن چیزی باشد که رشد تکنولوژیهای وابسته به انرژیهای تجدیدپذیر نشان میدهند. این تحلیل در مقابل تحلیل شرکتهایی چون شل قرار میگیرد که با اشاره به رشد خودروهای برقی، پایان دوران نفت را پنج تا 15 سال آینده پیشبینی میکند.
براساس آنچه نیک باتلر گزارش میدهد، در یک دهه گذشته تغییرات قابلتوجهی در تعریف «پایان عصر نفت» ایجاد شده است. 10 سال قبل تمرکز بحثها بر این بود که یک میدان نفتی چه زمانی ممکن است از چرخه فعالیت باز ایستد.
این دیدگاه بر اساس مفهومی مطرح شد که امکینگ هبرت، ژئوفیزیکدان شرکت شل در سال 1950 آن را توسعه داد. بر اساس آنچه این ژئوفیزیکدان تجربه کرده بود، حیات یک میدان نفتی مستقل بعد از رسیدن به حداکثر تولید ناگهان به سرعت به سمت مرگ میرود. این مدلی است که میتوان آن را به کل صنعت نفت تعمیم داد. بنابراین «نفت» بهعنوان یک «منبع محدود»، به نقطهای خواهد رسید که تنها چشمانداز ممکن برای آن «کاهش» است.
«پایان عصر نفت» موضوعی است که تاکنون تعداد زیادی از افراد و شرکتهای مطرح را درگیر خود کرده و آنها این ادعا را مطرح کردهاند که قادر به شناسایی پایان عصر نفت هستند. برای مثال در سال 1972، شرکت بینالمللی اکسونموبیل اعلام کرده بود «پایان عصر نفت حدود سال 2000 فرا خواهد رسید.»
هبرت اما شخصی بود که در 1977، پایان عصر نفت را 19 سال بعد از این سال، یعنی سال 1996 اعلام کرده بود. اما هیچکدام از این پیشبینیها به واقعیت نپیوستند. به این ترتیب تاریخهای اعلام شده برای فرارسیدن پیک تقاضای نفت به تدریج با تاخیرهای مداوم همراه شد و سال به سال عقب افتاد.
انتهای خبر