کاهش قیمت نفت افول هژمونی انرژی؟

به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از خبرگزاری روزنامه دنیای اقتصاد،  طبق نظریه ثبات هژمونیک برای به وجود آوردن و توسعه کامل اقتصاد لیبرالی بازار جهانی، یک هژمون یعنی یک‌قدرت حاکم نظامی و اقتصادی مورد نیاز است و در صورت افول هژمون، اقتصاد جهانی با بحران‌های مختلف مواجه می‌شود. بااین‌حال عده‌ای بر این باورند حتی در صورت افول هژمون، می‌توان اقتصاد جهانی را مدیریت کرد و این کار به وسیله همان نهادهایی انجام می‌گیرد که در دوران هژمونی ایجاد شده‌اند. اقتصاد جهانی که متاثر از نقش ایالات‌متحده آمریکا شکل گرفت و روبه‌تکامل نهاد، بعد از افول نقش هژمونی این کشور با بحران‌های متعددی مواجه و چالش‌هایی نیز فراروی تجارت چندجانبه ایجاد کرد. اکنون در دورانی قرار گرفته‌ایم که هژمونی آمریکا روبه افول است و هژمونی جدید هنوز تمام‌قد سر بر نیاورده است.

نیلوفر اَردم؛ کارشناس روابط بین‌الملل در این خصوص در روزنامه شرق نوشت:بسیاری بر این نظرند که چین به احتمال قوی در آینده نقش قدرت هژمون را ایفا خواهد کرد. اما دورانی که قدرت هژمونیک از یک کشور به کشور دیگر منتقل می‌شود، دوره‌ای پرآشوب خواهد بود. انرژی مهم‌ترین مساله‌ای بوده که قدرت هژمون همواره سعی کرده است، کنترل و هدایت بازار آن را در دست داشته باشد. غرب همواره به دنبال جریان ارزان انرژی بوده و برای رسیدن به این هدف، همواره نه‌تنها تمامی گزینه‌ها را روی میز داشته است بلکه تهاجمی‌ترین آن گزینه‌ها را نیز عملی کرده است. اکنون که هژمونی آمریکا باشدت بیشتری روبه‌افول است، ائتلاف‌های جدیدی نیز حول انرژی در حال شکل‌گیری هستند. آنچه که واضح است این است که با گذشت زمان، منافع کشورهایی که همچنان وابسته به هژمونی روبه‌افول هستند، تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و این کشورها مجبور می‌شوند در پاسخ به شرایط جدید جهان، سیاست‌های جدیدی اتخاذ کنند. اگر در مورد مساله هژمون و منطقه خاورمیانه بخواهیم بحث را ادامه دهیم رقابت‌ها در تامین انرژی یکی از چالش‌های هژمونی آمریکاست. هژمونی آمریکا برای مبارزه با رقبا یا برای مدیریت رقبا و آینده جهان، باید منابع در دسترس داشته باشد که نفت یکی از آن منابع بوده و در منطقه خاورمیانه قراردارد. بنابراین در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس اگر هژمونی وجود دارد که هست، باید با آن تعامل برقرار کرد یا این هژمونی باید مدیریت و هدایت شود. شواهد نشان می‌دهد هژمونی این منطقه، ایران است. جدای از نگاه منفی توسعه‌طلبانه، ایران خصوصیات هژمون منطقه‌ای را باتوجه به جمعیت، سرزمین، رهبران، استعداد و رشد  قدرت و بلوغ قدرت دارد. همچنین دیگر خصوصیاتی که درحال‌حاضر ایران واجد آن شده یا در مرحله به‌دست‌آوردن آن است، نفت است که در مرکز این قدرت هژمونی قرار گرفته است. بنابراین اگر آمریکا یا هرهژمونی در دنیا بخواهد مساله خود را در منطقه خاورمیانه حل کند، باید مساله‌اش را با ایران حل کند؛ به‌عبارت دیگر بدون تعامل و مدیریت با هژمون ایران هیچ‌کشوری نمی‌تواند بر مشکلات منطقه که انرژی یا درگیری‌های اسرائیل، اعراب و… است، غلبه کند. نفت ایران جزو هژمون اصلی ایران است و بخش عمده‌ای از توان و قدرت دولت ایران، از قبیل نفت، منابع و ذخایر نفتی و آینده‌ای است که برای این ذخایر پیش‌بینی می‌کنند. به‌هرحال ایران به‌عنوان دومین دارنده منابع گازی جهان و سومین دارنده نفت جهان توانایی فوق العاده‌ای را داراست. بنابراین هژمونی جهانی باید از طریق تعامل با هژمونی منطقه‌ای که مرکز و ثقل آن نیز نفت است مسایلش را حل‌وفصل کند؛ به عبارتی نفت ایران در مرکز تعاملات این دوهژمون واقع خواهد شد. به نظر می‌آید آمریکایی‌ها برای حل مساله انرژی و پاسخ به برخی از نگرانی‌هایشان، باید نگرانی‌ها و مسایل آینده‌شان را با ایران حل‌وفصل کنند تا ایران بتواند درون محاسبات سیاسی هژمون برتر قرار گیرد. به‌عبارت دیگر ایران باید هژمونی آمریکا را در جهان و منطقه و آمریکا نیز باید هژمونی ایران را در منطقه به ‌رسمیت بشناسد.












انتهای پیام 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;