و اینک علم مهندسی – قسمت دوم

به گزارش تاسیسات نیوز، بخش دوم ظهور علوم مهندسی را در زیر می خوانید:

 

 

ب) نظریه‌های مطرح درباره‌ی رابطه علم و تکنولوژی

 

 

درباره‌ی نسبت بین علم و تکنولوژی مباحث مختلفی مطرح شده است اما در ادامه، به سه رویکرد اصلی در این حوزه خواهیم پرداخت و اشکالات و ضعف‌های هر یک را بیان خواهیم کرد.




1. تکنولوژی به‌مثابه‌ی علم کاربردی

 

 

ماریو بانژ تفسیری کلاسیک از این رویکرد ارائه کرده است. وی میان تکنولوژی به عنوان علم کاربردی و علم محض، به نحو ذیل تمایز قائل شده است. روش و نظریات علم می‌تواند یا در جهت افزایش دانش ما از واقعیت بیرونی و درونی به کار گرفته شود یا رفاه و قدرت ما را فزونی بخشد.





اگر هدف، صرفاً معرفت‌شناختی باشد، علم محض تحصیل می‌شود؛ و اگر [هدف] در اساس عملی باشد، علم کاربردی حاصل خواهد شد. به نظر بانژ، این اهداف خود به رویکرد و انگیزه‌ی پژوهش‌های علمی و تکنولوژیک وابسته‌اند. بانژ این رویکرد را به‌نحو زیر تعمیم می‌دهد: دانشمندان برای دست‌یافتن به قوانین «قابل آزمایش با روش عملی» و «به‌لحاظ نظری صحیح»، در تلاشند؛ قوانینی که با دقت و صحت، واقعیت (بیرونی و درونی) را توصیف و ما را قادر سازند، جریان حوادث را پیش‌بینی کنیم. در حالی که تکنولوژیست‌ها از قوانین علمی به عنوان مبنایی برای قواعدی بهره می‌برند که مداخلات مؤثر بر این واقعیت و کنترل آن را تجویز می‌کند تا بتوانند مشکلات عملی را حل کرده و اهداف اجتماعی را محقق کنند.

 

 

 

 

ویژگی دیگر این تفسیر این است که بانژ، سلسله مراتبی معرفت‌شناختی میان علم و تکنولوژی فرض می‌کند. اگر این فرض صحت داشته باشد، قوانین علمی می‌توانند توجیهی برای قواعد تکنولوژیکی فراهم آورند. با این حال، عکس این قضیه ممکن نیست: یک قاعده‌ی کارآمد تکنولوژیک -که صرفاً به لحاظ عملی مؤثر است- هرگز نمی‌تواند یک قانون علمی را توجیه کند. مثلاً تکنولوژی قادر به ساخت ابزاری مانند تلسکوپ است.






در طراحی و ساخت این وسیله، از نظریه‌ی نادرست هندسه‌ی نور، که فرض را بر آن گذاشته است که نور در امتداد خطوط مستقیم منتشر می‌شود، نیز بهره‌ی بسیار می‌بریم. روی‌هم‌رفته در این رویکرد، علم و تکنولوژی باید از آن دسته تکنیک‌های عملی و اقداماتی که بر پایه‌ی نظریات علمی شکل نگرفته‌اند، متمایز شوند. بنا بر این رویکرد، مهندسی رومی و کشاورزی قرون وسطی، هنر و پیشه‌ی عملی و نه تکنولوژی، به شمار می‌روند. از آنجا که آزمایش، یک روش مبنایی برای آزمون نظریات علمی است، بانژ اقدام مبتنی بر آزمایش را از اقدام تکنولوژیک و نیز اقدام صرفاً عملی متمایز می‌داند. این ادعا حاکی از آن است که مهارت‌های حرفه‌ای عملی هیچ نقش (یا حداقل نقش مهمی) در علم و تکنولوژی علم‌ِمبنا ایفا نمی‌کنند.

 

 

 

 

اگر توجه کاملی به کاربرد مشاهده و آزمایش علمی و تکنولوژیکی کنیم، مشخص می‌شود که این ادعا به هیچ‌وجه صحیح نیست. همانطورکه هر مشاهده‌گر یا آزمایشگر می‌داند، اقدام ماهرانه یک وجه ضروری علم و تکنولوژی مبتنی بر مشاهده‌ و آزمایش است (کافی است در مورد تراش لنزها در فرایند ساخت یک تلسکوپ فکر کنید).





دلیل اهمیت اقدام ماهرانه، واضح است. بر خلاف آنچه که نسل‌های متمادی تجربه‌گرا‌ها مدعی شده‌اند، روش تحصیل یک تجربه‌ی علمی، از طریق به کارگیری منفعل حواس نیست بلکه از طریق مشاهده و آزمایش فعال است. پایداری و تکرارپذیری که مشاهده‌گر و آزمایشگر علمی به دنبال ایجاد آن است، هرگز در طبیعت یافت نمی‌شود بلکه باید از طریق فرایند مشکل و طاقت‌فرسای مداخله و کنترل، به آن دست یافت. برای این منظور، اقدام عملی ماهرانه، اجتناب‌ناپذیر است.




2. تکنولوژی به‌مثابه‌ی علم نهایی‌شده

 

 

در سال‌های دهه‌ی 1970 یک گروه از پژوهشگران آلمانی -که با نام گروه استرنبرگنیز شناخته می‌شدند- در مورد نظریه‌ی نهایی‌سازی علم مجموعه مقالات و کتبی را منتشر کردند. «علم نهایی‌شده» به دوره‌ای مشخص از توسعه‌ی علمی اشاره دارد که کم‌وبیش آگاهانه، به سمت اهداف و اغراض اجتماعی خارجی سمت‌وسو داشته است. مؤلفین این مجموعه، نظریه‌ی خود را بهبودیافته‌ی نظریه‌ی «تکنولوژی به‌مثابه‌ی علم کاربردی» می‌دانند.

 

 

 

 

رانکین، چهره‌ی برجسته‌ی توسعه‌ی علم مهندسی، با ایجاد هماهنگی جدیدی میان نظریه و عمل و استفاده از عمل برای آگاهی‌بخشی به نظریه، علوم مهندسی مستقلی را ایجاد کرد.

 

 

 

بنابراین ولفگانگ کرون و ولف اسچافردر تفسیر خود از شیمی‌کشاورزی چنین اظهار نظر می‌کنند: «هدف ما در اینجا این نیست که میان شیمی به عنوان یک علم نهایی‌شده و علم کاربردی یک تمایز مشخص ارائه کنیم، بلکه می‌کوشیم تعریفی دقیق‌تر از مفهوم مبهم”علم کاربردی” پیشنهاد دهیم. عبارت “علم کابردی” این معنای ضمنی گمراه‌کننده را به‌همراه دارد که علمِ هدف‌محور، صرفاً با به‌کار بسته‌شدن یک علم موجود، به‌جای خلق یک پیشرفت نظری جدید، مرتبط است. این به‌نوبه‌ی خود، به این درک ناصواب دامن می‌زند که علم محض برتر از علم کاربردی است».

 

 

 

 

یکی از اهداف اصلی نظریه‌ی نهایی‌سازی آن است که در مراحلی از توسعه‌ی علمی، نهایی‌سازی را محقق کند که ممکن و مثمر ثمر است. برای این منظور، این نظریه، تفسیری از توسعه‌ی علمی را به کار می‌بندد که از مدل توسعه‌ی علمی توماس کوهن استفاده کرده و اساساً بر پایه‌ی آن شکل گرفته است؛ چرا که کوهن به‌شدت از یک رویکرد درونگرا حمایت می‌کند.





نظریه‌ی نهایی‌سازی به‌ درستی مدعی است که علم تکنولوژیکی به گسترش موثق دانش جدید منجر می‌شود. اما اینکه تعریف این خصوصیت برای دانش، دانش تولید شده در علوم تکنولوژیک را نیز علم می‌داند یا نه، بحث دیگری است. بر اساس نظریه‌ی نهایی‌سازی، دانش تکنولوژیک بر مبنای نظریات علمی بسته یا بالغ رشد کرده است.





با این حال در کل، چنین دانشی تنها بخشی از دانشی است که برای طراحی، تولید، استفاده یا حفظ مصنوعات یا سیستم‌های تکنولوژیکی، نیاز است. این بدون شک، ارزش نظریه‌ی نهایی‌سازی را برای فلسفه تکنولوژی و علوم تکنولوژیک محدود می‌کند.




این رویکرد، رویکردی نظریه‌محور نسبت به علم (طبیعی) است. هر چند اهمیت آزمایش در اصل ثابت شده است، رویکرد نظریه‌پردازان نهایی‌سازی نسبت به علوم تکنولوژیک همچنان کاملاً نظریه‌محور است. این ساخت نظریه است که به عنوان هسته‌ی توسعه‌ی علمی دیده می‌شود و راه مطمئن برای کاوش مثمر ثمر علم در راستای اهداف عملی، به شمار می‌رود. با این حال بسیاری از مؤلفین در حوزه‌ی فلسفه‌ی آزمایشِ علمی نشان داده‌اند که آزمایش‌گری علمی، عمر خاص خود را دارد و محدود به آزمایش نظریات قبلی نیست. به همین دلیل، تعریف مفهوم برداشت شده از یک پارادایم با استفاده از مفهوم برداشت شده از یک نظریه درست نیست. علاوه بر این، توجه به علم مبتنی بر مشاهد‌‌ه‌ و آزمایش به‌عنوان [گزاره‌ای] صرفاً پیش‌پارادایمی، نقش توصیفی نظریات علمی را -به‌ویژه در علوم تکنولوژیک- بیش از حد پررنگ می‌کند.




3. علم به‌مثابه‌ی تکنولوژی

 

 

سودمندی توجه به آزمایش به‌عنوان یک محور ارتباطی میان علم و تکنولوژی ممکن است ما را تشویق کند علم و تکنولوژی را ذاتاً، اساساً و یا ضرورتاً همسان فرض کنیم و البته تفاسیر فلسفی از تکنولوژی، کراراً از چنین فرضی که «علم را به‌مثابه‌ی تکنولوژی» می‌پندارد، حمایت کرده‌اند. شاهد مثال‌هایی را می‌توان در آثار مارتین هایدگر، یورگن هابرماس (متأخر)، پیتر ژانیچ و اسرادن للاس مشاهده کرد. افراد متأخرتری از جمله دونا هاراوی، برونو لاتور، دان ‌آیدی و کارل راجرز، رویکردهای تطبیقی در قالب مفهوم تکنوساینس را توسعه بخشیده‌اند.

 

 

 

ادعا می‌شود که این مفهوم، شباهت‌های ضروری میان علم و تکنولوژی را در بر دارد. اول اینکه تقدم و برتری عمل را ثابت می‌داند: هم دانشمندان و هم مهندسان یا تکنولوژیست‌ها، اساساً در فرایند‌های عملی مداخله، مذاکره و ساخت، شراکت دارند. علاوه بر این، برخلاف بیش‌تر تفاسیر سنتی از ارتباط علم و تکنولوژی (از جمله تفسیر علم کاربردی بانژ)، یک رویکرد تکنوساینتیفیک اهمیت اجزای علم و تکنولوژی -که عبارت است از مصنوعات، تعاملات و فرایند‌ها- را روشن می‌کند. در نهایت، این رویکرد بر این واقعیت تأکید می‌کند که در قرن بیستم، علم به طور فزاینده‌ای به «علم بزرگ» تبدیل شده‌ است و به‌همین دلیل، شکل یک سازمان صنعتی را به خود گرفته و می‌گیرد.





از این رویکرد تقلیل‌گرای کلی که علم را اساساً تکنولوژی می‌داند، نمی‌توان حمایت کرد. این دعاوی را در نظر بگیرید که همواره «یک استمرار کامل میان نظریه‌ی علمی برتر و مهارت‌های آزمایشگر» وجود دارد و اینکه «یک نظریه را می‌توان به‌عنوان مجموعه‌ای فشرده از دستورالعمل‌هایی دانست که نشان می‌دهند چگونه یک دستگاه آزمایشی بسازیم».





در کل، این فرض در مورد فرایند آزمایش، اطلاعاتی به ما می‌دهد اما به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند تولید مصنوعات آزمایشی را هدایت کند. مشکل دیگر تفسیر علم به‌مثابه‌ی تکنولوژی این واقعیت است که نظریات علمی معنایی دارند که معنای آزمایشات خاصی را متبادر می‌کند که تاکنون برای سنجش این نظریات مورد استفاده قرار گرفته‌اند. تا به آنجا که این تفسیر با نظریه‌ی عملیات‌گرا در باب معنا همپوشانی دارد و این نظریه نیز در برابر این انتقاد شناخته شده‌ که متضمن تکثیر مفاهیم نظری ناکارآمد است و اهمیت سیستماتیک چارچوب‌های نظری را مورد بی‌توجهی قرار می‌دهد، آسیب‌پذیر است. چراکه مفاهیم نظری، در بر دارنده‌ی معنایی غیرِمحلی هستند؛ به عبارت دیگر، معنایی که ضرورتاً متضمن معنایی است که پیش از این برای تفاسیر فرایند‌های آزمایشی محلی به کار گرفته شده‌اند.




این متن خلاصه‌ای است از دو مقاله با عناوین:

 

The Emergence of the Engineering Sciences : an historical analysis, David Channell.

 

Science, Technology and the Science- Technology Relationship, Hans Radder







انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;