وزارت مسکنی که آبادانی هم داشت!
تاسیسات نیوز: در این نوشته سعی شده است تا از روند شکل گیری وزارت آبادانی و مسکن در سال های دور گزارشی به قلم ساده و روایتی ارائه شود.
وزارت آبادانی و مسکن قرار بود تشکیل بشود که قانوناش هم تهیه شده بود، همه اینها قوانیناش تهیه شده بود، که به منوچهر گودرزی قرار بود تفویض بشود.
منصور من که رفتم توی اتاق، گفت که، «من خیلی متأسفم عالیخانی را به ما تحمیل کردند مجبوریم نگهش داریم. وزارت اقتصاد را هم نمیتوانیم تجزیه کنیم و شما هم متأسفانه وزیر بازرگانی نمیتوانید بشوید و یک تشکیلاتی مثل شورای اقتصاد درست میکنیم که مواظب وزارت اقتصاد باشیم و شما هم بشوید دبیرکل شورای اقتصاد با مقام وزیر مشاور.» البته من خیلی خوشم نیامد برای اینکه خودم را سه ماه بود که آماده کرده بودم برای وزارت بازرگانی من هم همه کارهایم را آنجا حاضر کرده بودم.ولی بههرحال دیگر امری است که شده. گفتیم بسیار خوب. ساعت سه بعدازظهر قرار بود که برویم به نخستوزیری. از نخستوزیری جمع بشویم به اتفاق برویم به کاخ مرمر برای معرفی دولت. و در این موقع هویدا هم آنجا بود ما به اتفاق هویدا آمدیم از در حزب ایران نوین بیرون. او مرا رساند به شرکت معاملات خارجی که چند قدمی شرکت نفت بود در خیابان روبهروی کالج و خودش بعد رفت به شرکت نفت و در اتومبیل هم خوب طبیعتاً صحبت میکردیم و ردوبدل افکار به زبان فرانسه برای اینکه شوفر نفهمد برای آن کارهایی که باید در روزهای آینده بکنیم. وقتی که ساعت سه بعدازظهر رفتیم به دفتر نخستوزیر در کاخ نخستوزیری، رفتیم به اتفاق به کاخ مرمر و در این موقع منصور را احضار کردند به داخل اتاق قبل از اینکه وزراء بروند به اتاق دیگری لااقل، و منصور آمد بیرون و به من گفت که، «همه برنامههای مربوط به شما و گودرزی به هم خورده. شما باید بروید وزارت آبادانی و مسکن و گودرزی هم باید در شورای عالی اداری بماند منتهی وزیر میشوید.» گفتم، «آخر من از آبادانی و مسکن هیچ اطلاعی ندارم و خودم را اصلاً برای این کار حاضر نکرده بودم. من بنایی بلد نیستم.» این کلمه یادم هست. گفت که «ای آقا شما را میخواهند وزیر بکنند ولی ایراد میگیرید.» خوب البته بنده خیلی خوشحال نشدم و دکتر گودرزی هم خیلی عصبانی شد از این جریان برای اینکه تا ده دقیقه قبلش خودش را وزیر آبادانی و مسکن میدانست و خیلی هم علاقه داشت به این کار. بههرحال رفتیم و معرفی شدیم به اعلیحضرت.
به این ترتیب بنده حسبالاتفاق و کسی هم میشنود باور نمیکند؛ حسبالاتفاق وزیر آبادانی و مسکن شدم. وزارتخانهای که نه محل نداشت نه جا داشت نه دفتر داشت، نه هیچی نداشت.نه بودجه داشت نه برنامه. قانونش هم تصویب نشده بود. و آقای روحانی هم البته در وضع بنده بود ولی چون او قبلاً رئیس سازمان آب بود رفت در محل سازمان آب نشست.گفت، این وزارتخانه است.
بیشتر بخوانید