نقش اجلاس در کاهش انتشار گاز گلخانه ای

امیر محمد اسلامی
کارشناس ارشد انرژی و عضو ناظر در مجمع رهبران ترسیب دی اکسید کربن

اجلاس فعلی GECF می تواند با هماهنگی بیشتر و هم افزایی ١٨ عضو اصلی و ناظر ، نقشه راه مناسبی را تهیه و در اجلاس پیش روی پاریس COP ٢١ آنرا به بحث و چانه زنی بگذارد .

 

بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران که ریاست نشست فوق العاده وزارتی را برعهده دارد ، محور اصلی سومین نشست سران مجمع کشورهای صادر کننده گاز (GECF) را ” گاز و توسعه پایدار ” و این نشست را دارای پیام به کنفرانس سران متعاهدین به کنوانسیون بین المللی تغییرات آب و هوا یا کاپ بیست و یکم در پاریس دانسته است.

 

 

افزایش جدی نگرانیها از اثرات تغییرات آب و هوایی ، در پیش گرفتن استراتژیهای موثر کاهش دی اکسید کربن را ایجاب کرده است و در این میان استراتژی جایگزین کردن سوختهای پرکربن و آلاینده تر با سوختهای کم کربن و پاک (fuel switching) یکی از گزینه های اثر بخش می تواند باشد.

 

 

در ابتدای سال ٢٠١٢ ، میزان انتشار جهانی دی اکسید کربن به ٣٢ گیگا تن رسید. الزامات محدود کردن افزایش درجه حرارت کره زمین به میزان کمتر از ٣,٦ درجه سانتیگراد ، ضروری می سازد که سطح انتشار در سال ٢٠٣٥ میلادی از ٣٧ گیگاتن فراتر نرود. درحالی که الزامات سناریو تهاجمی یا سناریو موسوم به ppm ٤٥٠ می طلبد تا سطح انتشار در سال ٢٠٣٥ به ٢٢.١ گیگاتن کاهش یابد.




افزایش بازدهی انرژی ، کاهش سهم سوختهای فسیلی در سبد مصرف انرژی جهانی ، افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر ودر نهایت استفاده وسیع از فناوری ترسیب کربن یا CCS و فناوریهای منتهی به آن مانند Clean Coal ، شاکله این سناریو تهاجمی را تشکیل می دهد و سرمایه گذاری اضافی مورد نیاز برای آن ، در حدود ١٦ تریلیون دلار پیش بینی می شود.

 

 

سناریو ppm ٤٥٠ ، خواستار آن است که سهم انرژیهای فسیلی در سبد مصرف جهانی از میزان فعلی ٨١درصد به سطح ٦٣درصد در سال ٢٠٣٥ کاهش یابد.




بدیهی است که روی دیگر این کاهش چشم افسا ، کاهش درآمد کشورهای صادرکننده نفت و گاز نیز هست در حالی که کاهش انتشار ، الزاما نباید به قیمت کاهش درآمدهای ملی کشورهای تولید و صادرکننده نفت و گاز بدل شود.

 

 

برآوردها نشان می دهد با تداوم روند فعلی تجارت زغالسنگ ، مصرف این سوخت از میزان ٤٩٦٠ میلیون تن در سال ٢٠١٠ به سطح ٧٨٨٩ میلیون تن در ٢٠٣٥ خواهد رسید اگر چه سناریو ppm٤٥٠ خواستار محدودیت مصرف در سطح ٣٣٩٠ میلیون تن در سال است. این کاهش مصرف زغال مترادف با کاهش انتشار ١٠ بیلیون تن انتشار دی اکسید کربن خواهد بود.

 

 

چنین کاهشی در میزان مصرف زغالسنگ می تواند در جایگزینی آن با مصرف سالانه ٣ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی در سال ٢٠٣٥ پدید آید که ٥,٦ بیلیون تن انتشار را در پی خواهد داشت.

 

 

سناریو تهاجمی ppm ٤٥٠ ، همچنین خواهان رسیدن مصرف گاز طبیعی از سطح ٥,٣ تریلیون مترمکعب با روند فعلی در سال ٢٠٣٥ ، به سطح ٣.٨ تریلیون مترمکعبی در سال ٢٠٣٥ است.



در عوض محدود کردن مصرف گاز طبیعی طبق این سناریو ، می توان براساس توافق با کشورهای تولیدکننده زغالسنگ ، تاکید بیشتری را بر کاهش مصرف زغالسنگ معطوف کرد و در بازه ای میان صفر تا ١٩٣٩ میلیون تن ، جایگزینی بیشتر زغالسنگ را با گاز طبیعی خواستار شد.



این استراتژی امکان کاهش انتشار ٢ بیلیون تن دی اکسید کربن دیگر را فراهم می کند.

 

بویژه آن که بسیاری از کشورهای دارنده منابع زغالسنگ ، همزمان دارنده منابع نامتعارف گاز طبیعی نیز تلقی می شوند و این سناریو برای آنان نیز منافعی جدی در برخواهد داشت.

 

 

جدای از این ، فناوری ترسیب کربن CCS که در کشورهای مصرف کننده زغالسنگ مورد تاکید است ، اگر چه با هزینه بیشتر ، می تواند برای نیروگاههای گاز سوز نیز مورد استفاده قرارگیرد و سناریو ترکیبی جایگزینی زغالسنگ با سوخت گازی و تجهیز نیروگاهها به واحدهای جداسازی دی اکسید کربن Capture Ready، اهداف سناریوهای کاهش انتشار را بهتر محقق کند.

 

 

به این ترتیب ، جایگاه خطیر کشورهای صادرکننده گاز طبیعی چه در سناریوهای معمول کاهش انتشار و چه سناریو تهاجمی ppm ٤٥٠ و درنهایت در سناریو تازه توسعه مصرف گاز طبیعی ، آشکار می شود.

 

 

استفاده از سوخت گاز طبیعی در سالهای آتی به طور طبیعی منجر به کاهش سالانه ٢,٥ بیلیون تن دی اکسید کربن می شود.



جایگزینی فاصله مصرف با روند فعلی زغالسنگ تا سطح سناریو ppm ٤٥٠ با گاز طبیعی ٤.٤ بیلیون تن از سطح انتشار با روند فعلی می کاهد.



در نهایت با کاهش بیشتر سهم زغالسنگ در سبد انرژی و جایگزینی آن با گاز طبیعی ، ٢ بیلیون تن دیگر کاهش در انتشار دی اکسید کربن متصور است.

 

 

به عبارت دیگر گاز طبیعی می تواند تا سال ٢٠٣٥ ، میان ٢,٥ تا ٩ بیلیون تن در سال ، انتشار دی اکسید کربن را کاهش دهد و لذا از این منظر ، جایگاه کشورهای صادرکننده گاز ، اهمیت مضاعفی می یابد.

 

 

سناریو تازه مبتنی بر توسعه صادرات گاز ، شالوده یک بازی دو سر برد را فراهم می کند که در یک سوی آن نقش آفرینی بیشتر کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز در جلوگیری از گرمایش جهانی و در سوی دیگر ، همکاری دیگر کشورها بویژه OECD در گشایش بازار صادرات گاز و تضمین امنیت تقاضای گاز ، مشارکتهای فنی و مالی در توسعه تولید گاز طبیعی و تخصیص بخشی از منابع بین المللی مربوط به کاهش انتشار به توسعه ظرفیت عرضه و صادرات گاز طبیعی است.

 

 

اجلاس فعلی GECF می تواند با هماهنگی بیشتر و هم افزایی ١٨ عضو اصلی و ناظر ، نقشه راه مناسبی را تهیه و در اجلاس پیش روی پاریس COP ٢١ آنرا به بحث و چانه زنی بگذارد .

 

 

جایگاه ویژه کشورهای عضو GECF در مبارزه با تغییرات آب و هوایی ، می طلبد تا امتیازات بیشتری از سوی کشورهای دیگر جامعه جهانی ، به کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز داده شود زیرا تاکنون این کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران ، سهم عمده ای در توسعه ظرفیت تولید و صادرات گاز طبیعی داشته اند در حالی که اثر آنها در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ، ناگفته مانده است.

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;